24-07-2014، 13:13
در نظر گرفتن ويژگي هاي ذهني، روحي و رواني مخاطبان بايد در جهت تناسب بين پيام و مخاطبان در كنار رفع نوفههاي ارتباطي ميتواند كمك كند تا مروجين و فرهنگ سازان اين حوزه در كارشان توفيق يابند.
مقدمه
در بررسي پديدههاي فرهنگي و اجتماعي بايد جستجوگر علتهاي پنهان و آشكار بود، اكتفا نمودن به يك علت، عمل ارزيابي و تحقيق را به سوي لغزش و خطا ميكشاند. در آسيبشناسي شيوههاي ترويج فرهنگ ايثار و شهادت بايد تمامي عواملي كه مخل و محدود كننده فرآيند ارتباطي است بررسي و تجزيه و تحليل گردد. همچنين با درنظر گرفتن عوامل اقتصادي، فرهنگي و مسايل بينالمللي كه مستقيم يا غير مستقيم بر ترويج فرهنگ ايثار و شهادت تأثير دارند ميتوان به شناخت درست اثر اين مقوله رسيد.
بازتاب اين شناخت اگر در برنامهها و راهكارهاي فرهنگ سازان لحاظ شود، جامعه هم از تأثيرات مثبت روحيه از خود گذشتگي(دور شدن از خودخواهي) برخوردار ميگردد، تأثيراتي كه در آن علاوه بر پاسداشت حرمت و قداست شهيد به شكل واقعي و حقيقي، شيوههاي اشاعه فرهنگ ايثار و شهادت را از جنبههاي منفي غلو، جعل و بعضاً غير منظقي بودن دور ميسازد و به تبع آن امكان بهره مندي جامعه از ذخاير معنوي و آثار وجودي فرهنگ ايثار و شهادت ميسر ميگردد.
همه ملتها به جانبازان و سلحشوران كشته شده، خود به ديده احترام مينگرند و البته شيوههاي اين تقدس گرايي و احترام ميتواند متفاوت باشد، اما نفس عمل يكي است. در كشور ما در اين چندين ساله آرام آرام شاهد كم رنگ شدن فرهنگ تكريم به شهدا و ايثارگران ميباشيم كه اين امر يك شبه يا به وسيله يك عامل به وجود نيامده قطعاً در فرآيند زمان و تحت تأثير عوامل فرهنگي، اجتماعي، سياسي، اقتصادي، همگام با تحولات جهاني در راستاي عملكرد ضعيف فرهنگ سازان حوزه ايثارگري و شهادت اين كم رنگي شكل گرفته است، در اين نوشته سعي شده به عوامل مؤثر در اين اتفاق اشاره شود.
كليد واژهها و تعاريف آنها:
الف) ايثار: اين كلمه در فرهنگ بزرگ سخن، حسن انوري به معناي بذل، گذشت كردن از حق خود براي ديگران، نفع ديگري يا ديگران را بر خود ترجيح دادن آمده است، در لغت نامه دهخدا، اين كلمه به معناي غرض ديگران را بر خود مقدم داشتن، برگزيدن و منفعت غير را بر خود مقدم داشتن و اين كمال درجه سخاوت است به كار رفته است(2: ص. 675: ص.543 و 8: ص.320)
ب) شهادت: يعني كشته شدن در راه خدا، آنكه به شهادت دست يافته و در راه خدا كشته شده، به فرموده شهيد مطهري شهادت مرگ آگاهانه در راه هدف مقدس است. عملي آگاهانه و اختياري است و شهيدان شمع محفل بشريت هستند.(4:ص.4627 و 7: ص.131)
ج) ترويج: ترويج در لغت به معني رايج كردن، متداول كردن، روان كردن است. ترويج نوعي تغيير است در جهت توسعه منابع انساني.(3:ص.1718)
شاخص هاي فرهنگ و شهادت طلبي
شهادت بالاترين و آخرين مرحله از خود گذشتگي(ايثار) است. جان را در كف خود قرار دادن در راه هدفي متعالي جهت فدا نمودن است. و جوهره آن عاشق، مختار، بااراده و هدفمند بودن است. صفات متجلي در شهدا نترسيدن از مرگ، شفقت، آزادمنشي، ايمان و پرهيز از شهوت طلبي، ثبات در قدم و صداقت در عمل ميباشد.(1:ص.1)
جوهره و صفات شهيد فرهنگي را ترويج ميكند كه در آن بايد ايثار و از خود گذشتگي در تاروپود زندگي نمايان گردد و گمنامي و فارغ از منيتها و در نظر گرفتن منافع جمع در راستاي ايمان ديني به يك وظيفه تبديل گردد، فرهنگي كه با خودخواهي، خودكامگي سر ستيز دارد و با حريت و آزاد منشي در دنياي خاكي سر وفاق دارد فرهنگي است كه الگو، از شهداي تاريخ ميگيرد و در اين وادي حريت حسين بن علي چون سرمشقي تابناك است. براي سلحشوريها و ايثارگيها در راه خدا ـ فدا نمودن نه از بهر طمع بهشت و نه از سر اجبار و تسليم و نه از سرناداني انقلاب شكوهمند دروني است كه همانند علي بن ابي طالب در نبرد با عمربن عبدود پاسخ توهين و تف انداختن دشمن را با درنگ ميدهد، و اين درنگ مولا نشأت از اخلاص و روحيه ايثار(از خودگذشتگي) دارد چرا كه بدون اين درنگ او به خواسته هوا و هوس و منيت اجابت مينمود، ترويج فرهنگ ايثار و شهادت نياز به لوازمي دارد كه ابتدا با شناخت درست جوهره ايثار و شهادت و درگام بعدي تجلي اين جوهره در نقل و عمل مروجين، فرهنگ سازان و مديران ارشد كشور در بستر جامعه جاري و ساري ميشود و به تبع آن جامعه از بركات مادي و معنوي آن برخوردار ميگردد. بركاتي همچون قانونگرايي، ضابطه مندي، مسئوليت پذيري، رعايت هنجارهاي اجتماعي، روحيه آزادمنشي و سلامت نفس در كنار حفظ قداست و حرمت ايثارگران و شهدا از آن جمله است.
انواع كلي ترويج
ترويج به طور كلي به صورت مستقيم يا غير مستقيم و يا به شكل رو در رو يا غير حضوري(غير رو در رو) انجام ميپذيرد، ترويج حضوري همچون سخنرانيها برگزاري همايشها، كنفرانسها، كنگرهها و روضه خوانيها، ترويجي هستند كه مروج و مخاطب رو در رو با هم مواجه ميشوند و پيام و مفهوم ارائه شده بي واسطه به سمع و نظر مخاطب ميرسد و بازخورد و بازتاب اين پيام ارائه شده قابل مشاهده است؛ اما در ترويج غير حضوري مروج پيام و مفهوم خود را در قالب رسانهاي به سمع و نظر مخاطب ميرسد همچون كتاب، نمايشنامه، فيلم، راديو، تلويزيون و روزنامه. در اين گونه ترويج پيام چه به شكل مستقيم و يا غير مستقيم به مخاطب انتقال مييابد، امكان اينكه بازتاب هم زمان نظرات و احساسات مخاطبان به مروجين برسد وجود ندارد.
انواع ارتباط انساني
انسانها داراي 4 نوع ارتباط هستند: 1. ارتباط فردي: ارتباطي كه فرد با خودش برقرار ميكند؛ همچون فكر كردن. 2. ارتباط بين فردي: ارتباطي كه يك فرد با فرد ديگر برقرار ميكند؛ مانند مباحثه دو نفر با هم. 3. ارتباط گروهي: ارتباطي كه يك فرد با گروهي از افراد برقرار ميكند؛ مانند كلاس درس. 4. ارتباط جمعي: ارتباطي كه در آن شناخت مخاطبان غير ممكن يا بسيار مشكل است؛ همچون ارتباط فرد با رسانههاي جمعي راديو، تلويزيون و روزنامهها. در اين نوع ارتباط فرستنده پيام به راحتي نميتواند بازتاب پيام ارسالي خود را از مخاطبان خود دريافت نمايد.
عناصر فرآيند ارتباطي: 1. فرستنده: شيء يا فردي است كه پيام را به گيرنده انتقال ميدهد. 2. پيام: معنا و درون مايهاي است كه فرستنده قصد دارد به گيرنده انتقال دهد. 3. گيرنده: شيء يا فردي كه تحت تأثير پيام فرستنده قرار ميگيرد. 4. كانال(وسيله): هر چيزي كه امكان ذخيره و انتقال پيام فرستنده به گيرنده را داشته باشد كانال ناميده ميشود. ارتباط شفاهي(رو در رو) از نوع ارتباط فاقد كانال ميباشد. كانالهاي ارتباطي مانند تلفن، كتاب، مقاله و وسايل ارتباطي ... 5. بازخورد: واكنشي است كه گيرنده نسبت به پيام فرستنده نشان ميدهد؛ چه پيام مزبور را درك كرده باشد و چه درك نكرده باشد. بازخورد به فرستنده اين توانايي را ميدهد كه بازتاب پيامهاي ارسالي خود را مشاهده كند و در اين صورت است كه امكان اصلاح و تغيير در پيامهاي بعدي بوجود ميآيد. ارتباطي كه فاقد عنصر بازخورد باشد ارتباطي خطي و نارساست.
نوفه(خش) يا پارازيت: به عوامل مخل يك ارتباط صحيح و كامل، نوفه(خش) گويند. نوفهها از عوامل محدوديت ساز در فرآيند ارتباطي است. بنابراين بايد از آنها مطلع بود تا بتوان در راستاي حذف آنها تلاش كرد، و در نتيجه ارتباط به شكل مناسب انجام پذيرد. در هر صورت، بايد نخست منبع نوفه را پيدا كرد و سپس درصدد رفع آن بر آمد. انواع نوفه: 1. نوع فرستنده: الف) مشكل و عيب از فرستنده باشد؛ مثلا صداي نارسا و كسل كننده و بي ذوق يك سخنران. ب) عدم تمايل به بازخورد پيام از ديگر نوفه فرستنده است كه امكان اصلاح و تجزيه و تحليل پيامهاي ارسالي بعدي را سلب ميكند. 2. نوفه پيام: مشكلي كه از خود پيام باشد؛ همانند پيامهاي سنگين و غير قابل شناخت و يا غير جذاب كه براي گيرنده نوفههاي پيامي هستند. اين نوفه ممكن است موجب ايجاد اختلال در فهم آن پيام شود. 3. نوفه گيرنده: هر دليلي كه باعث ميشود گيرنده آماده دريافت پيام نباشد، از نوع نوفه گيرنده است. مانند حواس پرت بودن و يا معلومات پايه ضعيف يك گيرنده. 4. نوفه وسايل ارتباطي: به هر گونه مشكل يا خرابي گويند كه در وسايل ارتباطي به وجود آمده است؛ مثل خرابي گوشي تلفن يا چاپ نشدن بعضي كلمات در يك متن.
فرآيند ارتباطي و رابطه آن با ترويج: در عمل ترويج نيز همچون فرآيند ارتباطي، اشاعه و انتقال پيام مد نظر است كه در آن مروج، نقش فرستنده و مخاطب نقش گيرنده را بازي ميكند. در اين فرآيند پيام چه به شكل شفاهي(رودررو) همچون سخنرانيها، روضه خوانيها و... و يا به كمك وسايل ارتباطي همچون راديو، تلويزيون، كتاب و روزنامه به مخاطب انتقال مييابد.
بديهي است همان طور كه انواع نوفهها در فرآيند ارتباطي وجود دارند در عمل ترويج هم نوفهها دخالت دارند كه مسبب آن ميشوند كه پيام به شكل صحيح و مناسب به مخاطب(شنونده يا بيننده) انتقال نيابد.
شناخت نوفههاي يك ترويج همانند شناخت نوفههاي فرايند ارتباطي امري است لازم، تا امكان ارتباط درست در عمل ترويج ميسر گردد. كلياتي از شيوههاي نامناسب ترويج فرهنگ ايثار و شهادت: ترويجي نامناسب است كه مفهوم مورد نظر فرستنده را به گيرنده به خوبي منتقل نكند و يا گيرنده امكان آن را نداشته باشد تا به فرستنده بفهماند كه در چه سطحي و به چه شكلي پيام را دريافت و تفسير نمايد.
حوزه ترويج فرهنگ ايثار و شهادت هم به نوعي دچار آسيبها و نوفههاي خاص خود ميباشد؛ نوفههايي كه از مروج و پيام ارسالي اش گرفته تا وسايل ارتباطي و مخاطبانش را در بر ميگيرد. براي رفع اين نوفهها هم بايد بين مروجين اين فرهنگ با مخاطبان اين ترويج نزديكي يا تشابه برقرار گردد. واضح است هر چه مهارتهاي لغوي و يا زباني، گرايش و طرز تفكر، معلومات و اطلاعات، خصوصيات اجتماعي و فرهنگي بين مروجين و مخاطبان اين حوزه نزديكتر باشد شاهد ارتباطي صحيحتر خواهيم بود.
امروزه شاهد آن هستيم كه مروجين فرهنگ ايثار و شهادت اعم از بنياد شهيد، بنياد جانبازان و مستضعفان، ائمه جمعه، روضه خوانان مساجد، بنياد حفظ آثار دفاع مقدس و... نتوانستهاند در انتقال محتواي پيام شهدا به مردم موفق باشند.
دلايل عدم توانايي در انتقال محتواي پيام شهدا
اين ناتواني را ميتوان در موارد ذيل جستجو نمود:
الف) كاهش مقبوليت مروجين فرهنگ در بين آحاد مردم ب) عدم به كارگيري پيامهاي جذاب و قابل درك و استفاده براي عموم مردم ج) يكنواختي شيوه انتقال پيام، و فقدان ظرافت و خلاقيت. د) فزوني نقل مروجين بر عمل آنها كه موجب تناقض فكري براي مخاطبان گرديده و عملاً گرايش و جذب پيامها را كاهش ميدهد؛ مثلا بازتاب سخنراني فردي كه در مورد از خودگذشتگي ايراد شده است و در پايان سخنراني آن فرد در مورد ميزان حقالزحمه چانهزني ميكند. بي شك اين تناقض آشكار بين نقل و عمل خدشهاي جبران ناپذير بر مفهوم ارائه شده. هـ) عدم دقت كافي در مورد مهارتهاي لغوي و يا زباني، گرايش و طرز تفكر، معلومات و اطلاعات، خصوصيات اجنماعي و فرهنگي مخاطبان. و) غالباً بازخورد در فرآيند ترويجي اين حوزه مشاهده نميشود و ارتباط آن بين مروج و مخاطب ارتباطي خطي و يك بعدي و فاقد اصلاح پذيري و تغيير در شيوه انتقال پيام است. ز) باور به تمايز و تفاوت داشتن بين بازماندگان شهدا و عموم مردم. اين باور آرام آرام ميتواند قداست و حرمت شهدا را كاهش دهد. در صورتي كه در سيره پيامبر اكرم(ص) تمايزي و يا تفاوتي بين بازماندگان شهدا و يتيمان جامعه وجود نداشت و رفتار وي نسبت به اين دو قشر يكسان بوده است(12: ص. 107)
دو خطاي عمده در تبليغ فرهنگ ايثار و شهادت
روشها يا سبكهاي تبليغاتي در هر كشور نشان دهنده فرهنگ رايج و حاكم بر آن كشور است.(5:ص. 64) در كشور ما هم تبليغ به شيوههاي متعدد و توسط افراد مختلف در نهادهاي گوناگون انجام ميپذيرد. اما جوهره كلي تبليغ نادرست را ميتوان در موارد ذيل جستجو نمود: 1. عدم هماهنگي بين مروجين و مخاطبان جامعه 2. قبيح ندانستن غلو، جعل در تبليغ؛: همچون غلو در آثار سينمايي كه در آن رزمندگان اسلام با تعداد اندك و بدون امكانات گروه كثيري از سربازان دشمن را به هلاكت ميرسانند يا غلو در شخصيت امام علي(ع) كه تا جايگاه خداوند بالا ميبرند و يا غلو در چهره حضرت ابوالفضل.
ميدانيم كه ترويج نادرست بر اصل و جوهره مفهومي كه ترويج ميشود. خدشه وارد ميكند كه گاه جبران ناپذير است. حتي ميتوان گفت عدم ترويج يك مفهوم مقدس و متعالي بهتر از آن است كه به شكل نامناسب ترويج نمود بديهي است اگر شكل و ظاهر و كاركرد يك عمل در تضاد با فلسفه وجودي از آن باشد بهتر است در ادامه آن عمل تجديد نظر نمود.
ويژگيها و خصوصيات يك مروج حوزه ايثار و شهادت
1: برخورداري از اطلاعات كافي و مناسب جهت ارائه به مردم. 2. از سلامت نفس برخوردار بوده و بين قول و عمل او تضادي نباشدو جزو كساني نباشد كه رطب خورده باشد و منع رطب كند. 3. عملاً از خودگذشتگي و ايثار را در زندگي شخصي و اجتماعي خود به كار بندد. 4. خودساخته بوده و از تجارب كافي برخوردار باشد و به شيوههاي گوناگون تبليغ آشنا باشد. 5. انگيزههاي او متعالي و نسبت به مفاهيم تبليغي خود پايبند و ثابت قدم باشد. 6. از غلو و جعل در تبليغ بيزار باشد. 7. مفاهيم تبليغي او با مبناي منطق و عقلانيت در تضاد نباشد. 8. مفاهيم را به بهترين شكل و روش در زمان و مكان مناسب به مردم انتقال دهد. 9. همواره ضوابط را بر روابط ترجيح دهد و احترام به جمع و قانونمندي را نوعي از خودگذشتگي تعريف كند. 10. از خودخواهي و زياده خواهي گريزان باشد و آن را عملي در تقابل با روحيه از خودگذشتگي معنا كند.
عوامل مؤثر بر ترويج فرهنگ ايثار و شهادت
به طور كلي هر زمينه و پديدهاي كه بستر خود محوري و خودخواهي را گسترش دهد و توجه به فرديت انسان را گسترش دهد در نقطه مقابل با فرهنگ ايثار و شهادت است.
در بررسي همه جانبه عوامل مؤثر بر ترويج اين حوزه به چهار بستر فرهنگي، اقتصادي، سياسي و بينالمللي بر ميخوريم واضح است عوامل مطرح شده ذيل چه به شكل مستقيم و چه غير مستقيم ميتواند فضايي را به وجود آورد كه زمينههاي از خودگذشتگي و ايثار را نفي كند.
1- زمينههاي فرهنگي مؤثر بر ترويج فرهنگ ايثار و شهادت
فرهنگ به عنوان مجموعهي باورها، اعتقادات و امكانات مادي كه قابليت انتقال از نسلي به نسل ديگر دارد ميتواند بسترهايي در جهت بروز يك پديده به وجود آورد. نمونههايي كه در ذيل اشاره خواهد شد برايندشان نقش و عمكرد ترويج ايثار و شهادت را در جامعه مخدوش مينمايد؛
الف) احساس تمايز و تفاوت بين خانواده شهدا و مردم عادي.(بيشتر اين احساس در زمينه تحصيلات عاليه و اشتغال به چشم ميخورد).
ب) احساس اين كه اهداف شهدا در جنگ تحميلي و انقلاب اسلامي تحقق نيافته است.
ج) به رسميت شناختن برتري فرهنگ رابطه بر ضابطه.
د) بيماري تاريخي، قانون گريزي(نشأت گرفته از خودخواهي و خود محوري است و در تقابل با فرهنگ از خودگذشتگي و ايثار شهدا است.)
هـ) عادي شدن سياسي كاري، جناحي بندي و قوميت مداري(اين عادي شدن عرصه را بر منطق خواهي و حق محوري ميبندد چه برسد از خودگذشتگي و ايثار)
و) به رسميت شناختن تنازع بقا در عرصه تجارت و بازرگاني و حتي در حوزه سياست(كه عرصه را بر خود محوري و خودخواهي باز مينمايد و اين در تقابل روحيه ازاد منشانه و از خودگذشته شهدا است.)
ز) حضور فرهنگ ريا و تملق كه در واقع در راستاي حفظ مطامع فردي است.
2- زمينههاي اقتصادي مؤثر بر ترويج فرهنگ ايثار و شهادت
الف) حضور پديده رانت اقتصادي كه به نوعي تمايز و تفاوت داشتن شهروندان را تداعي ميكند كه البته منافي فرهنگ از خودگذشتگي و در نظر گرفتن منافع جمع است.
ب) عدم امنيت شغلي كه سوق دهنده روحيه تملق، چاپلوسي و محافظه كاري زيردستان است كه اين خود در آن سوي مرز حريت و آزادمنشي ايثار گران و شهدا است.
ج) ارجحيت دارايي بر دانايي كه البته اين خود موجب تضعيف ارزشهاي اخلاقي و انساني ميشود و فزوني شأن دارايان بر دانايان عرصه را بر سودجويي و خود محوري باز ميكند.
د) تورم بسيار بالا و وضعيت معيشتي اسفبار اكثريت جامعه در تقابل با حداقل افرادي كه زندگي بسيار مرفهاي دارند، علاوه بر ايجاد فاصله طبقاتي شديد عملاً در تضاد با اهداف شهداست و تداوم چنين وضعيت اقتصادي، كم رنگ شدن ارزشها و تباهي اخلاق است چرا كه" انسان گرسنه ايمان ندارد" چه رسد به آنكه شأن و قداست شهدا را پاسداري نمايد.
3- زمينههاي سياسي مؤثر بر ترويج فرهنگ ايثار و شهادت
الف) سياست بي اخلاقي: حوزه سياست را به تنازعات و مناقشات جناحي و باندي كشانده و از اين تنازعات، تجلي روحيه از خودگذشتگي بعيد است.
ب) خويشاوند سالاري به جاي شايسته سالاري: اين امر موجب آن ميشود كه جامعه از مديران شايسته كمتر برخوردار گردد. اين عمل نوعي ظلم و بي عدالتي بر ملت است و نتايج اين عمل تضعيف روحيه عدالت پيشگي و دور ماندن از انصاف است كه البته بر خلاف اهداف شهدا است.
4- زمينههاي بينالمللي مؤثر بر ترويج فرهنگ ايثار و شهادت
الف) جهاني شدن: فرآيند جهانيشدن همه حوزههاي زندگي فردي و اجتماعي را تحت تأثير قرار ميدهد و كشمكشهاي اقتصادي در كنار انگيزههاي پيشرفت جايگاه اقتصادي در اولويت اهداف جوامع قرار ميگيرد و به تبع آن روح و جوهره ايثار و شهادت كم فروغ ميگردد.
ب) گسترش رسانههاي ارتباطي: گسترش ماهوارهاي و شبكههاي اطلاع رساني و ارتباطي و سرعت انتقال اطلاعات در جوامع ميتواند استحاله فرهنگي، تغيير ارزش و هنجارها اجتماعي را ممكن سازد و به تبع اين تغيير فرهنگي همزمان با افزايش عقلانيت ماديگرا پديده شك و ترديد مفاهيم را هم به چالش ميكشاند كه در اين مورد ايثار و از خودگذشتگي و نهايت آن فلسفه شهادت هم كم رنگ ميگردد.
نتيجه گيري
در آسيب شناسي ترويج و فرهنگ ايثار و شهادت بايد به جوهره اصلي مفاهيم كه همانا از خودگذشتگي ميباشد توجه داشت و در ترويج اين فرهنگ عوامل مؤثر بر كاهش كارايي تبليغات در اين حوزه را جستجو كرد. در اين راستا تلاش موجدانه و هدفمند فرهنگ سازان حوزه ايثار و شهادت بايد در عينيت بخشي به فلسفه وجودي ايثارگران و شهدا باشد.
پرهيز از غلو، جعل و غير عقلاني و تبليغ نمودن آغاز يك ترويج مناسب است، زيرا تبليغي كه بر راستاي صداقت و درستي باشد بر ذهن مخاطبان تأثير عميق خواهد گذاشت. در نظر گرفتن ويژگيهاي ذهني، روحي و رواني مخاطبان بايد در جهت تناسب بين پيام و مخاطبان در كنار رفع نوفههاي ارتباطي ميتواند كمك كند تا مروجين و فرهنگ سازان اين حوزه در كارشان توفيق يابند. البته اين توفيق زماني نهادينه ميشود كه موانع و معضلات فرهنگي، اقتصادي، سياسي جامعه ما از پيش رو برداشته شود، آنگاه است كه شاهد تقويت جايگاه شهيد و ايثار گران به شكل حقيقي و مطلوب خواهيم بود، كه اين همه، نياز به تحولات عميق در جامعه دارد كه در آن ضابطه مندي، قانون گرايي، از خودگذشتگي و آزاد منشي در جاي جاي زندگي فردي و اجتماعي جامعه نهادينه شود.
منابع
1. اسفندياري، خليل، «كاركرديابيوآسيبشناسي فرهنگ ايثار" نشريه رسالت، شماره10: ص. 1.
2. انوري، حسن. فرهنگ بزرگ سخن(جلد اول)، تهران: سخن، 1381، ص 675.
3. انوري، حسن، فرهنگ بزرگ(جلد سوم)، تهران: سخن، 1381 ص.1718.
4. انوري، حسن، فرهنگ بزرگ سخن(جلد پنجم)، تهران: سخن، 1381، ص 4627.
5. بلوريان، محمد، مجموعه مقالات دومين همايش صنعت تبليغات ايران، ص. 64.
6. دهخدا، علي اكبر، لغتنامه(جلد پنجم)، تهران: دانشگاه تهران، 1352، ص. 543. 7.
7. دهخدا، علي اكبر، لغتنامه(جلد هفدهم)، تهران: دانشگاه تهران، 1352، ص. 131.
8. عميد، حسن، فرهنگ عميد(جلد اول)، تهران: امير كبير، 1374، ص.320.
9. قريب، يوسف، قالب نو براي ترويج، نشريه جهاد، شماره 258، ص.1.
10. مطهري، مرتضي، قيام و انقلاب مهدي(جلد اول)، تهران: صدرا، 1376، ص.46-73.
11. مازني، احمد، پيشنهاد طرح ترويج فرهنگ ايثار و شهادت...، نشريه جمهوري اسلامي، 16/9/82، ص.1.
12. ولوي، علي محمد، پژوهش در چگونگي رفتار با شاهدان شهادت، نشريه فرهنگ و پژوهش، ص.107.
مقدمه
در بررسي پديدههاي فرهنگي و اجتماعي بايد جستجوگر علتهاي پنهان و آشكار بود، اكتفا نمودن به يك علت، عمل ارزيابي و تحقيق را به سوي لغزش و خطا ميكشاند. در آسيبشناسي شيوههاي ترويج فرهنگ ايثار و شهادت بايد تمامي عواملي كه مخل و محدود كننده فرآيند ارتباطي است بررسي و تجزيه و تحليل گردد. همچنين با درنظر گرفتن عوامل اقتصادي، فرهنگي و مسايل بينالمللي كه مستقيم يا غير مستقيم بر ترويج فرهنگ ايثار و شهادت تأثير دارند ميتوان به شناخت درست اثر اين مقوله رسيد.
بازتاب اين شناخت اگر در برنامهها و راهكارهاي فرهنگ سازان لحاظ شود، جامعه هم از تأثيرات مثبت روحيه از خود گذشتگي(دور شدن از خودخواهي) برخوردار ميگردد، تأثيراتي كه در آن علاوه بر پاسداشت حرمت و قداست شهيد به شكل واقعي و حقيقي، شيوههاي اشاعه فرهنگ ايثار و شهادت را از جنبههاي منفي غلو، جعل و بعضاً غير منظقي بودن دور ميسازد و به تبع آن امكان بهره مندي جامعه از ذخاير معنوي و آثار وجودي فرهنگ ايثار و شهادت ميسر ميگردد.
همه ملتها به جانبازان و سلحشوران كشته شده، خود به ديده احترام مينگرند و البته شيوههاي اين تقدس گرايي و احترام ميتواند متفاوت باشد، اما نفس عمل يكي است. در كشور ما در اين چندين ساله آرام آرام شاهد كم رنگ شدن فرهنگ تكريم به شهدا و ايثارگران ميباشيم كه اين امر يك شبه يا به وسيله يك عامل به وجود نيامده قطعاً در فرآيند زمان و تحت تأثير عوامل فرهنگي، اجتماعي، سياسي، اقتصادي، همگام با تحولات جهاني در راستاي عملكرد ضعيف فرهنگ سازان حوزه ايثارگري و شهادت اين كم رنگي شكل گرفته است، در اين نوشته سعي شده به عوامل مؤثر در اين اتفاق اشاره شود.
كليد واژهها و تعاريف آنها:
الف) ايثار: اين كلمه در فرهنگ بزرگ سخن، حسن انوري به معناي بذل، گذشت كردن از حق خود براي ديگران، نفع ديگري يا ديگران را بر خود ترجيح دادن آمده است، در لغت نامه دهخدا، اين كلمه به معناي غرض ديگران را بر خود مقدم داشتن، برگزيدن و منفعت غير را بر خود مقدم داشتن و اين كمال درجه سخاوت است به كار رفته است(2: ص. 675: ص.543 و 8: ص.320)
ب) شهادت: يعني كشته شدن در راه خدا، آنكه به شهادت دست يافته و در راه خدا كشته شده، به فرموده شهيد مطهري شهادت مرگ آگاهانه در راه هدف مقدس است. عملي آگاهانه و اختياري است و شهيدان شمع محفل بشريت هستند.(4:ص.4627 و 7: ص.131)
ج) ترويج: ترويج در لغت به معني رايج كردن، متداول كردن، روان كردن است. ترويج نوعي تغيير است در جهت توسعه منابع انساني.(3:ص.1718)
شاخص هاي فرهنگ و شهادت طلبي
شهادت بالاترين و آخرين مرحله از خود گذشتگي(ايثار) است. جان را در كف خود قرار دادن در راه هدفي متعالي جهت فدا نمودن است. و جوهره آن عاشق، مختار، بااراده و هدفمند بودن است. صفات متجلي در شهدا نترسيدن از مرگ، شفقت، آزادمنشي، ايمان و پرهيز از شهوت طلبي، ثبات در قدم و صداقت در عمل ميباشد.(1:ص.1)
جوهره و صفات شهيد فرهنگي را ترويج ميكند كه در آن بايد ايثار و از خود گذشتگي در تاروپود زندگي نمايان گردد و گمنامي و فارغ از منيتها و در نظر گرفتن منافع جمع در راستاي ايمان ديني به يك وظيفه تبديل گردد، فرهنگي كه با خودخواهي، خودكامگي سر ستيز دارد و با حريت و آزاد منشي در دنياي خاكي سر وفاق دارد فرهنگي است كه الگو، از شهداي تاريخ ميگيرد و در اين وادي حريت حسين بن علي چون سرمشقي تابناك است. براي سلحشوريها و ايثارگيها در راه خدا ـ فدا نمودن نه از بهر طمع بهشت و نه از سر اجبار و تسليم و نه از سرناداني انقلاب شكوهمند دروني است كه همانند علي بن ابي طالب در نبرد با عمربن عبدود پاسخ توهين و تف انداختن دشمن را با درنگ ميدهد، و اين درنگ مولا نشأت از اخلاص و روحيه ايثار(از خودگذشتگي) دارد چرا كه بدون اين درنگ او به خواسته هوا و هوس و منيت اجابت مينمود، ترويج فرهنگ ايثار و شهادت نياز به لوازمي دارد كه ابتدا با شناخت درست جوهره ايثار و شهادت و درگام بعدي تجلي اين جوهره در نقل و عمل مروجين، فرهنگ سازان و مديران ارشد كشور در بستر جامعه جاري و ساري ميشود و به تبع آن جامعه از بركات مادي و معنوي آن برخوردار ميگردد. بركاتي همچون قانونگرايي، ضابطه مندي، مسئوليت پذيري، رعايت هنجارهاي اجتماعي، روحيه آزادمنشي و سلامت نفس در كنار حفظ قداست و حرمت ايثارگران و شهدا از آن جمله است.
انواع كلي ترويج
ترويج به طور كلي به صورت مستقيم يا غير مستقيم و يا به شكل رو در رو يا غير حضوري(غير رو در رو) انجام ميپذيرد، ترويج حضوري همچون سخنرانيها برگزاري همايشها، كنفرانسها، كنگرهها و روضه خوانيها، ترويجي هستند كه مروج و مخاطب رو در رو با هم مواجه ميشوند و پيام و مفهوم ارائه شده بي واسطه به سمع و نظر مخاطب ميرسد و بازخورد و بازتاب اين پيام ارائه شده قابل مشاهده است؛ اما در ترويج غير حضوري مروج پيام و مفهوم خود را در قالب رسانهاي به سمع و نظر مخاطب ميرسد همچون كتاب، نمايشنامه، فيلم، راديو، تلويزيون و روزنامه. در اين گونه ترويج پيام چه به شكل مستقيم و يا غير مستقيم به مخاطب انتقال مييابد، امكان اينكه بازتاب هم زمان نظرات و احساسات مخاطبان به مروجين برسد وجود ندارد.
انواع ارتباط انساني
انسانها داراي 4 نوع ارتباط هستند: 1. ارتباط فردي: ارتباطي كه فرد با خودش برقرار ميكند؛ همچون فكر كردن. 2. ارتباط بين فردي: ارتباطي كه يك فرد با فرد ديگر برقرار ميكند؛ مانند مباحثه دو نفر با هم. 3. ارتباط گروهي: ارتباطي كه يك فرد با گروهي از افراد برقرار ميكند؛ مانند كلاس درس. 4. ارتباط جمعي: ارتباطي كه در آن شناخت مخاطبان غير ممكن يا بسيار مشكل است؛ همچون ارتباط فرد با رسانههاي جمعي راديو، تلويزيون و روزنامهها. در اين نوع ارتباط فرستنده پيام به راحتي نميتواند بازتاب پيام ارسالي خود را از مخاطبان خود دريافت نمايد.
عناصر فرآيند ارتباطي: 1. فرستنده: شيء يا فردي است كه پيام را به گيرنده انتقال ميدهد. 2. پيام: معنا و درون مايهاي است كه فرستنده قصد دارد به گيرنده انتقال دهد. 3. گيرنده: شيء يا فردي كه تحت تأثير پيام فرستنده قرار ميگيرد. 4. كانال(وسيله): هر چيزي كه امكان ذخيره و انتقال پيام فرستنده به گيرنده را داشته باشد كانال ناميده ميشود. ارتباط شفاهي(رو در رو) از نوع ارتباط فاقد كانال ميباشد. كانالهاي ارتباطي مانند تلفن، كتاب، مقاله و وسايل ارتباطي ... 5. بازخورد: واكنشي است كه گيرنده نسبت به پيام فرستنده نشان ميدهد؛ چه پيام مزبور را درك كرده باشد و چه درك نكرده باشد. بازخورد به فرستنده اين توانايي را ميدهد كه بازتاب پيامهاي ارسالي خود را مشاهده كند و در اين صورت است كه امكان اصلاح و تغيير در پيامهاي بعدي بوجود ميآيد. ارتباطي كه فاقد عنصر بازخورد باشد ارتباطي خطي و نارساست.
نوفه(خش) يا پارازيت: به عوامل مخل يك ارتباط صحيح و كامل، نوفه(خش) گويند. نوفهها از عوامل محدوديت ساز در فرآيند ارتباطي است. بنابراين بايد از آنها مطلع بود تا بتوان در راستاي حذف آنها تلاش كرد، و در نتيجه ارتباط به شكل مناسب انجام پذيرد. در هر صورت، بايد نخست منبع نوفه را پيدا كرد و سپس درصدد رفع آن بر آمد. انواع نوفه: 1. نوع فرستنده: الف) مشكل و عيب از فرستنده باشد؛ مثلا صداي نارسا و كسل كننده و بي ذوق يك سخنران. ب) عدم تمايل به بازخورد پيام از ديگر نوفه فرستنده است كه امكان اصلاح و تجزيه و تحليل پيامهاي ارسالي بعدي را سلب ميكند. 2. نوفه پيام: مشكلي كه از خود پيام باشد؛ همانند پيامهاي سنگين و غير قابل شناخت و يا غير جذاب كه براي گيرنده نوفههاي پيامي هستند. اين نوفه ممكن است موجب ايجاد اختلال در فهم آن پيام شود. 3. نوفه گيرنده: هر دليلي كه باعث ميشود گيرنده آماده دريافت پيام نباشد، از نوع نوفه گيرنده است. مانند حواس پرت بودن و يا معلومات پايه ضعيف يك گيرنده. 4. نوفه وسايل ارتباطي: به هر گونه مشكل يا خرابي گويند كه در وسايل ارتباطي به وجود آمده است؛ مثل خرابي گوشي تلفن يا چاپ نشدن بعضي كلمات در يك متن.
فرآيند ارتباطي و رابطه آن با ترويج: در عمل ترويج نيز همچون فرآيند ارتباطي، اشاعه و انتقال پيام مد نظر است كه در آن مروج، نقش فرستنده و مخاطب نقش گيرنده را بازي ميكند. در اين فرآيند پيام چه به شكل شفاهي(رودررو) همچون سخنرانيها، روضه خوانيها و... و يا به كمك وسايل ارتباطي همچون راديو، تلويزيون، كتاب و روزنامه به مخاطب انتقال مييابد.
بديهي است همان طور كه انواع نوفهها در فرآيند ارتباطي وجود دارند در عمل ترويج هم نوفهها دخالت دارند كه مسبب آن ميشوند كه پيام به شكل صحيح و مناسب به مخاطب(شنونده يا بيننده) انتقال نيابد.
شناخت نوفههاي يك ترويج همانند شناخت نوفههاي فرايند ارتباطي امري است لازم، تا امكان ارتباط درست در عمل ترويج ميسر گردد. كلياتي از شيوههاي نامناسب ترويج فرهنگ ايثار و شهادت: ترويجي نامناسب است كه مفهوم مورد نظر فرستنده را به گيرنده به خوبي منتقل نكند و يا گيرنده امكان آن را نداشته باشد تا به فرستنده بفهماند كه در چه سطحي و به چه شكلي پيام را دريافت و تفسير نمايد.
حوزه ترويج فرهنگ ايثار و شهادت هم به نوعي دچار آسيبها و نوفههاي خاص خود ميباشد؛ نوفههايي كه از مروج و پيام ارسالي اش گرفته تا وسايل ارتباطي و مخاطبانش را در بر ميگيرد. براي رفع اين نوفهها هم بايد بين مروجين اين فرهنگ با مخاطبان اين ترويج نزديكي يا تشابه برقرار گردد. واضح است هر چه مهارتهاي لغوي و يا زباني، گرايش و طرز تفكر، معلومات و اطلاعات، خصوصيات اجتماعي و فرهنگي بين مروجين و مخاطبان اين حوزه نزديكتر باشد شاهد ارتباطي صحيحتر خواهيم بود.
امروزه شاهد آن هستيم كه مروجين فرهنگ ايثار و شهادت اعم از بنياد شهيد، بنياد جانبازان و مستضعفان، ائمه جمعه، روضه خوانان مساجد، بنياد حفظ آثار دفاع مقدس و... نتوانستهاند در انتقال محتواي پيام شهدا به مردم موفق باشند.
دلايل عدم توانايي در انتقال محتواي پيام شهدا
اين ناتواني را ميتوان در موارد ذيل جستجو نمود:
الف) كاهش مقبوليت مروجين فرهنگ در بين آحاد مردم ب) عدم به كارگيري پيامهاي جذاب و قابل درك و استفاده براي عموم مردم ج) يكنواختي شيوه انتقال پيام، و فقدان ظرافت و خلاقيت. د) فزوني نقل مروجين بر عمل آنها كه موجب تناقض فكري براي مخاطبان گرديده و عملاً گرايش و جذب پيامها را كاهش ميدهد؛ مثلا بازتاب سخنراني فردي كه در مورد از خودگذشتگي ايراد شده است و در پايان سخنراني آن فرد در مورد ميزان حقالزحمه چانهزني ميكند. بي شك اين تناقض آشكار بين نقل و عمل خدشهاي جبران ناپذير بر مفهوم ارائه شده. هـ) عدم دقت كافي در مورد مهارتهاي لغوي و يا زباني، گرايش و طرز تفكر، معلومات و اطلاعات، خصوصيات اجنماعي و فرهنگي مخاطبان. و) غالباً بازخورد در فرآيند ترويجي اين حوزه مشاهده نميشود و ارتباط آن بين مروج و مخاطب ارتباطي خطي و يك بعدي و فاقد اصلاح پذيري و تغيير در شيوه انتقال پيام است. ز) باور به تمايز و تفاوت داشتن بين بازماندگان شهدا و عموم مردم. اين باور آرام آرام ميتواند قداست و حرمت شهدا را كاهش دهد. در صورتي كه در سيره پيامبر اكرم(ص) تمايزي و يا تفاوتي بين بازماندگان شهدا و يتيمان جامعه وجود نداشت و رفتار وي نسبت به اين دو قشر يكسان بوده است(12: ص. 107)
دو خطاي عمده در تبليغ فرهنگ ايثار و شهادت
روشها يا سبكهاي تبليغاتي در هر كشور نشان دهنده فرهنگ رايج و حاكم بر آن كشور است.(5:ص. 64) در كشور ما هم تبليغ به شيوههاي متعدد و توسط افراد مختلف در نهادهاي گوناگون انجام ميپذيرد. اما جوهره كلي تبليغ نادرست را ميتوان در موارد ذيل جستجو نمود: 1. عدم هماهنگي بين مروجين و مخاطبان جامعه 2. قبيح ندانستن غلو، جعل در تبليغ؛: همچون غلو در آثار سينمايي كه در آن رزمندگان اسلام با تعداد اندك و بدون امكانات گروه كثيري از سربازان دشمن را به هلاكت ميرسانند يا غلو در شخصيت امام علي(ع) كه تا جايگاه خداوند بالا ميبرند و يا غلو در چهره حضرت ابوالفضل.
ميدانيم كه ترويج نادرست بر اصل و جوهره مفهومي كه ترويج ميشود. خدشه وارد ميكند كه گاه جبران ناپذير است. حتي ميتوان گفت عدم ترويج يك مفهوم مقدس و متعالي بهتر از آن است كه به شكل نامناسب ترويج نمود بديهي است اگر شكل و ظاهر و كاركرد يك عمل در تضاد با فلسفه وجودي از آن باشد بهتر است در ادامه آن عمل تجديد نظر نمود.
ويژگيها و خصوصيات يك مروج حوزه ايثار و شهادت
1: برخورداري از اطلاعات كافي و مناسب جهت ارائه به مردم. 2. از سلامت نفس برخوردار بوده و بين قول و عمل او تضادي نباشدو جزو كساني نباشد كه رطب خورده باشد و منع رطب كند. 3. عملاً از خودگذشتگي و ايثار را در زندگي شخصي و اجتماعي خود به كار بندد. 4. خودساخته بوده و از تجارب كافي برخوردار باشد و به شيوههاي گوناگون تبليغ آشنا باشد. 5. انگيزههاي او متعالي و نسبت به مفاهيم تبليغي خود پايبند و ثابت قدم باشد. 6. از غلو و جعل در تبليغ بيزار باشد. 7. مفاهيم تبليغي او با مبناي منطق و عقلانيت در تضاد نباشد. 8. مفاهيم را به بهترين شكل و روش در زمان و مكان مناسب به مردم انتقال دهد. 9. همواره ضوابط را بر روابط ترجيح دهد و احترام به جمع و قانونمندي را نوعي از خودگذشتگي تعريف كند. 10. از خودخواهي و زياده خواهي گريزان باشد و آن را عملي در تقابل با روحيه از خودگذشتگي معنا كند.
عوامل مؤثر بر ترويج فرهنگ ايثار و شهادت
به طور كلي هر زمينه و پديدهاي كه بستر خود محوري و خودخواهي را گسترش دهد و توجه به فرديت انسان را گسترش دهد در نقطه مقابل با فرهنگ ايثار و شهادت است.
در بررسي همه جانبه عوامل مؤثر بر ترويج اين حوزه به چهار بستر فرهنگي، اقتصادي، سياسي و بينالمللي بر ميخوريم واضح است عوامل مطرح شده ذيل چه به شكل مستقيم و چه غير مستقيم ميتواند فضايي را به وجود آورد كه زمينههاي از خودگذشتگي و ايثار را نفي كند.
1- زمينههاي فرهنگي مؤثر بر ترويج فرهنگ ايثار و شهادت
فرهنگ به عنوان مجموعهي باورها، اعتقادات و امكانات مادي كه قابليت انتقال از نسلي به نسل ديگر دارد ميتواند بسترهايي در جهت بروز يك پديده به وجود آورد. نمونههايي كه در ذيل اشاره خواهد شد برايندشان نقش و عمكرد ترويج ايثار و شهادت را در جامعه مخدوش مينمايد؛
الف) احساس تمايز و تفاوت بين خانواده شهدا و مردم عادي.(بيشتر اين احساس در زمينه تحصيلات عاليه و اشتغال به چشم ميخورد).
ب) احساس اين كه اهداف شهدا در جنگ تحميلي و انقلاب اسلامي تحقق نيافته است.
ج) به رسميت شناختن برتري فرهنگ رابطه بر ضابطه.
د) بيماري تاريخي، قانون گريزي(نشأت گرفته از خودخواهي و خود محوري است و در تقابل با فرهنگ از خودگذشتگي و ايثار شهدا است.)
هـ) عادي شدن سياسي كاري، جناحي بندي و قوميت مداري(اين عادي شدن عرصه را بر منطق خواهي و حق محوري ميبندد چه برسد از خودگذشتگي و ايثار)
و) به رسميت شناختن تنازع بقا در عرصه تجارت و بازرگاني و حتي در حوزه سياست(كه عرصه را بر خود محوري و خودخواهي باز مينمايد و اين در تقابل روحيه ازاد منشانه و از خودگذشته شهدا است.)
ز) حضور فرهنگ ريا و تملق كه در واقع در راستاي حفظ مطامع فردي است.
2- زمينههاي اقتصادي مؤثر بر ترويج فرهنگ ايثار و شهادت
الف) حضور پديده رانت اقتصادي كه به نوعي تمايز و تفاوت داشتن شهروندان را تداعي ميكند كه البته منافي فرهنگ از خودگذشتگي و در نظر گرفتن منافع جمع است.
ب) عدم امنيت شغلي كه سوق دهنده روحيه تملق، چاپلوسي و محافظه كاري زيردستان است كه اين خود در آن سوي مرز حريت و آزادمنشي ايثار گران و شهدا است.
ج) ارجحيت دارايي بر دانايي كه البته اين خود موجب تضعيف ارزشهاي اخلاقي و انساني ميشود و فزوني شأن دارايان بر دانايان عرصه را بر سودجويي و خود محوري باز ميكند.
د) تورم بسيار بالا و وضعيت معيشتي اسفبار اكثريت جامعه در تقابل با حداقل افرادي كه زندگي بسيار مرفهاي دارند، علاوه بر ايجاد فاصله طبقاتي شديد عملاً در تضاد با اهداف شهداست و تداوم چنين وضعيت اقتصادي، كم رنگ شدن ارزشها و تباهي اخلاق است چرا كه" انسان گرسنه ايمان ندارد" چه رسد به آنكه شأن و قداست شهدا را پاسداري نمايد.
3- زمينههاي سياسي مؤثر بر ترويج فرهنگ ايثار و شهادت
الف) سياست بي اخلاقي: حوزه سياست را به تنازعات و مناقشات جناحي و باندي كشانده و از اين تنازعات، تجلي روحيه از خودگذشتگي بعيد است.
ب) خويشاوند سالاري به جاي شايسته سالاري: اين امر موجب آن ميشود كه جامعه از مديران شايسته كمتر برخوردار گردد. اين عمل نوعي ظلم و بي عدالتي بر ملت است و نتايج اين عمل تضعيف روحيه عدالت پيشگي و دور ماندن از انصاف است كه البته بر خلاف اهداف شهدا است.
4- زمينههاي بينالمللي مؤثر بر ترويج فرهنگ ايثار و شهادت
الف) جهاني شدن: فرآيند جهانيشدن همه حوزههاي زندگي فردي و اجتماعي را تحت تأثير قرار ميدهد و كشمكشهاي اقتصادي در كنار انگيزههاي پيشرفت جايگاه اقتصادي در اولويت اهداف جوامع قرار ميگيرد و به تبع آن روح و جوهره ايثار و شهادت كم فروغ ميگردد.
ب) گسترش رسانههاي ارتباطي: گسترش ماهوارهاي و شبكههاي اطلاع رساني و ارتباطي و سرعت انتقال اطلاعات در جوامع ميتواند استحاله فرهنگي، تغيير ارزش و هنجارها اجتماعي را ممكن سازد و به تبع اين تغيير فرهنگي همزمان با افزايش عقلانيت ماديگرا پديده شك و ترديد مفاهيم را هم به چالش ميكشاند كه در اين مورد ايثار و از خودگذشتگي و نهايت آن فلسفه شهادت هم كم رنگ ميگردد.
نتيجه گيري
در آسيب شناسي ترويج و فرهنگ ايثار و شهادت بايد به جوهره اصلي مفاهيم كه همانا از خودگذشتگي ميباشد توجه داشت و در ترويج اين فرهنگ عوامل مؤثر بر كاهش كارايي تبليغات در اين حوزه را جستجو كرد. در اين راستا تلاش موجدانه و هدفمند فرهنگ سازان حوزه ايثار و شهادت بايد در عينيت بخشي به فلسفه وجودي ايثارگران و شهدا باشد.
پرهيز از غلو، جعل و غير عقلاني و تبليغ نمودن آغاز يك ترويج مناسب است، زيرا تبليغي كه بر راستاي صداقت و درستي باشد بر ذهن مخاطبان تأثير عميق خواهد گذاشت. در نظر گرفتن ويژگيهاي ذهني، روحي و رواني مخاطبان بايد در جهت تناسب بين پيام و مخاطبان در كنار رفع نوفههاي ارتباطي ميتواند كمك كند تا مروجين و فرهنگ سازان اين حوزه در كارشان توفيق يابند. البته اين توفيق زماني نهادينه ميشود كه موانع و معضلات فرهنگي، اقتصادي، سياسي جامعه ما از پيش رو برداشته شود، آنگاه است كه شاهد تقويت جايگاه شهيد و ايثار گران به شكل حقيقي و مطلوب خواهيم بود، كه اين همه، نياز به تحولات عميق در جامعه دارد كه در آن ضابطه مندي، قانون گرايي، از خودگذشتگي و آزاد منشي در جاي جاي زندگي فردي و اجتماعي جامعه نهادينه شود.
منابع
1. اسفندياري، خليل، «كاركرديابيوآسيبشناسي فرهنگ ايثار" نشريه رسالت، شماره10: ص. 1.
2. انوري، حسن. فرهنگ بزرگ سخن(جلد اول)، تهران: سخن، 1381، ص 675.
3. انوري، حسن، فرهنگ بزرگ(جلد سوم)، تهران: سخن، 1381 ص.1718.
4. انوري، حسن، فرهنگ بزرگ سخن(جلد پنجم)، تهران: سخن، 1381، ص 4627.
5. بلوريان، محمد، مجموعه مقالات دومين همايش صنعت تبليغات ايران، ص. 64.
6. دهخدا، علي اكبر، لغتنامه(جلد پنجم)، تهران: دانشگاه تهران، 1352، ص. 543. 7.
7. دهخدا، علي اكبر، لغتنامه(جلد هفدهم)، تهران: دانشگاه تهران، 1352، ص. 131.
8. عميد، حسن، فرهنگ عميد(جلد اول)، تهران: امير كبير، 1374، ص.320.
9. قريب، يوسف، قالب نو براي ترويج، نشريه جهاد، شماره 258، ص.1.
10. مطهري، مرتضي، قيام و انقلاب مهدي(جلد اول)، تهران: صدرا، 1376، ص.46-73.
11. مازني، احمد، پيشنهاد طرح ترويج فرهنگ ايثار و شهادت...، نشريه جمهوري اسلامي، 16/9/82، ص.1.
12. ولوي، علي محمد، پژوهش در چگونگي رفتار با شاهدان شهادت، نشريه فرهنگ و پژوهش، ص.107.