امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

روان‌شناسی

#51
===تست شخصیت شناسی====
 
۱) چه موقع از روز بهترین و آرام ترین احساس را دارید؟
 
الف صبح
 
ب عصر و غروب
 
ج شب
 
۲) معمولا چگونه راه می روید؟
 
الف نسبتا سریع، با قدم های بلند
 
ب نسبتا سریع، با قدم های کوتاه ولی تند و پشت سر هم
 
ج _ آهسته ، با سری صاف روبه جلو
 
د _ آهسته و سر به زیر، خیلی آهسته
 
۳) وقتی با دیگران صحبت می کنید:
 
الف می ایستید و دست به سینه حرف می زنید
 
ب دست ها را در هم قلاب می کنید
 
ج یک یا هر ۲ دست را در پهلو می گذارید
 
د به شخصی که با او صحبت می کنید دست می زنید
 
ه با گوش خود بازی می کنید، به چانه تان دست می زنید یا موهای تان را صاف می کنید
 
۴) وقتی آرام هستید، چگونه می نشینید؟
 
الف _ زانوها خم و پاها تقریبا کنار هم
 
ب چهار زانو
 
ج _ پاهای صاف و دراز به جلو
 
د _ یک پا زیر، دیگری خم
 
۵) وقتی چیزی واقعا برای شما جالب است، چگونه واکنش نشان می دهید؟
 
الف خنده ای بلند که نشان دهد چقدر موضوع جالب بوده
 
ب خنده ای آرام
 
ج با پوزخند کوچک
 
د لبخند بزرگ
 
ه لبخند کوچک
 
۶) وقتی وارد یک مهمانی یا جمع می شوید:
 
الف با صدای بلند سلام و حرکتی که همه متوجه شما شوند، وارد می شوید.
 
ب با صدای آرام تر سلام می کنید و سریع به دنبال شخصی که می شناسید، می گردید.
 
ج در حد امکان آرام وارد می شوید و سعی می کنید به نظر سایرین نیایید.
 
۷) سخت مشغول کاری هستید، بر آن تمرکز دارید اما ناگهان دلیلی یا شخصی آن را قطع می کند:
 
الف از وقفه ایجاد شده راضی هستید و از آن استقبال می کنید.
 
ب به سختی ناراحت می شوید.
 
ج حالتی بینابین این ۲ حالت ایجاد می شود.
 
۸) کدام یک از مجموعه رنگ های زیر را بیشتر دوست دارید؟
 
الف قرمز یا نارنجی
 
ب سیاه
 
ج زرد یا آبی کمرنگ
 
د سبز
 
ه آبی تیره یا ارغوانی
 
و سفید
 
ز قهوه ای، خاکستری، بنفش
 
۹) وقتی در تختخواب هستید (در شب) در آخرین لحظات پیش از خواب، در چه حالتی دراز می کشید؟
 
الف به پشت
 
ب روی شکم (دمر)
 
ج به پهلو و کمی خم و دایره ای
 
د سر روی یک دست
 
ه سر زیر پتو یا ملافه...
 
۱۰) غالبا خواب می بینید که:
 
الف از جایی می افتید.
 
ب مشغول جنگ و دعوا هستید.
 
ج به دنبال کسی یا چیزی هستید.
 
د پرواز می کنید یا در آب غوطه ورید.
 
ه اصلا خواب نمی بینید.
 
و معمولا خواب های خوش می بینید.
 
● امتیازات
 
سوال اول: الف (۲ امتیاز)، ب (۴ امتیاز)، ج (۶ امتیاز).
 
سوال دوم: الف (۶امتیاز)، ب (۴ امتیاز)، ج (۷ امتیاز)، د (۲ امتیاز)، ه( یک امتیاز).
 
سوال سوم: الف (۴ امتیاز)، ب (۲ امتیاز)، ج (۵ امتیاز)، د (۷ امتیاز)، ه (۶ امتیاز).
 
سوال چهارم: الف (۴ امتیاز)، ب (۶ امتیاز)، ج (۲ امتیاز)، د (یک امتیاز).
 
سوال پنجم: الف (۶ امتیاز)، ب (۴ امتیاز)، ج (۳ امتیاز)، د (۵ امتیاز)، ه (۲ امتیاز) .
 
سوال ششم: الف (۶ امتیاز)، ب (۴ امتیاز)، ج (۲ امتیاز).
 
سوال هفتم: الف (۶ امتیاز)، ب (۲ امتیاز)، ج (۴ امتیاز).
 
سوال هشتم: الف (۶ امتیاز)، ب (۷ امتیاز)، ج (۵امتیاز)، د (۴ امتیاز)، ه (۳ امتیاز) و (۲ امتیاز)، ز (یک امتیاز).
 
سوال نهم: الف (۷ امتیاز)، ب (۶ امتیاز)، ج (۴ امتیاز)، د (۲ امتیاز)، ه (یک امتیاز).
 
سوال دهم: الف (۴ امتیاز)، ب (۲ امتیاز)، ج (۳ امتیاز)، د (۵ امتیاز)، ه (۶ امتیاز)، و (یک امتیاز).
 
حالا که امتیازهای تان را جمع زدید. عدد به دست آمده را با جدول زیر مقایسه کنید و شخصیت خودتان را بهتر بشناسید.
 
● نتیجه گیری
 
▪ اگر امتیاز شما بالای ۶۰ است:
 
دیگران در ارتباط و رفتار با شما به شدت مراقب و هشیار هستند. آن ها شما را مغرور، خودمحور و بی نهایت سلطه جو می دانند، گرچه شما را تحسین می کنند و به ظاهر می گویند«کاش من جای تو بودم!» اما معمولا به شما اعتماد ندارند و نسبت به ایجاد رابطه ای عمیق و دوستانه بی میل و فراری هستند.
 
▪ اگر از ۵۱ تا ۶۰ امتیاز دارید:
 
بدانید دوستان تان، شما را تحریک پذیر می دانند، بدون فکر عمل می کنید و سریع از موضوعات ناخوشایند برآشفته می شوید، علاقه مند به رهبری جمع و تصمیم گیری های سریع هستید (هرچند اغلب درست از کار درنمی آیند!) دیگران شما را جسور و اهل مخاطره می دانند. کسی که همه چیز را تجربه و امتحان می کند، از ماجراجویی لذت می برد و در مجموع به دلیل ایجاد شرایط و بستر هیجانات توسط شما، از همراهی تان لذت می برند.
 
▪ اگر از ۴۱ تا ۵۰ امتیاز به دست آوردید:
 
به خود امیدوار باشید، دیگران شما را بانشاط، سرزنده، سرگرم کننده و جالب می بینند. شما دائما مرکز توجه جمع هستید و از تعادل رفتاری خوبی بهره مند هستید. فردی مهربان، ملاحظه کار و فهمیده به نظر می رسید. می توانید به موقع باعث شادی و خوشی دوستان تان شوید و اسباب خنده آن ها را فراهم کنید و در همان شرایط و درصورت لزوم بهترین کمک برای اعضای گروه هستید.
 
▪ اگر ۳۱ تا ۴۰ امتیاز نصیب شما شد:
 
بدانید در نظر دیگران معقول، هشیار، دقیق، ملاحظه کار و اهل عمل هستید. همه می دانند شما باهوش و بااستعدادید اما مهم تر از همه فروتن و متواضع هستید. به سرعت و سادگی با دیگران باب دوستی را باز نمی کنید اما اگر با کسی دوست شوید صادق، باوفا و وظیفه شناس هستید اما انتظار بازگشت این صداقت و صمیمیت از طرف دوستان تان را دارید گرچه سخت دوست می شوید اما سخت تر دوستی ها را رها می کنید.
 
▪ از ۲۱ تا ۳۰ امتیاز:
 
در نظر سایرین فردی زحمتکش هستید اما متاسفانه گاهی اوقات ایرادگیر هستید. شما محتاط و ملاحظه کار به نظر می رسید. زحمت کشی که در کمال آرامش و با صرف زمان زیاد در جمع بار دیگران را بر دوش می کشد و بدون فکر و براساس تحریک لحظه ای و آنی نظر نمی دهد. دیگران می دانند شما همیشه تمام جوانب کارها را می سنجید و سپس تصمیم می گیرید.
 
▪ اگر کمتر از ۲۱ امتیاز داشتید:
 
دیگران شما را خجالتی، عصبی، شکاک و دودل می دانند او شخصی است که همیشه دیگران به عوض او فکر می کنند، برایش تصمیم می گیرند و از او مراقبت می کنند. کسی که اصلا تمایل به درگیرشدن در کارهای گروهی و ارتباط با افراد دیگر را ندارد!
[ اینم یه نوشیدنی خنک که تو تابستون میچسبه D: ]
.
.
.
.
.
.
.
.
.
روان‌شناسی 6
پاسخ
 سپاس شده توسط Ƒαкє ѕмιƖє
آگهی
#52
چگونه همسرتان را برای همیشه عاشق خود کنید

چگونه همسرتان را برای همیشه عاشق خود کنید 


برای اینکه مردتان را همچنانیک درجه مشخص از رمزآلودی و اسرارآمیزی باعث میشود مردتان بیشتر و بیشتر از شما طلب کند. 


غیرمنتظره بودن ابزاری بسیار قدرتمند برای مجذوب نگه داشتن شوهرتان است. هیچوقت همه خودتان را به او نشان ندهید. گاهی سرکش و دستنیافتنی و گاهی قابلانعطاف و تسلیم باشید، درعین حال معصوم و در عین حال شریر باشید. و با اینکار اشارات گیجگننده برای او بفرستید. ترکیبی از خصوصیات متضاد موجب جذاب شدن شخصیت شما میشود و این باعث میشود شوهرتان علاقه بیشتری به کشف شما پیدا کند. همیشه خوب و مهربان نباشید
وقتی بیش از حد مهربان و مطیع باشید، شاید آخر روز از خودتان احساس رضایت کنید اما واقعیت این است که وقتی خوبی و مهربانی بیش از اندازه شود، ممکن است قدرت فریبندگی خود را از دست بدهید و دل او را بزنید. ممکن هم هست فکر کند تظاهر میکنید. علاوهبراین، ندرتاً پیش میآید که خوبی محض کسی را جذب کند. گاهی باید اجازه دهید سایههایی تیره در شخصیت شما ببیند. گاهی خشن و بیرحم شوید. جاذبه جنسی خود را تا بالاترین حد به نمایش بگذارید
جذابیت ظاهری برای مردها بی اندازه مهم است. بااینکه زنها از مغزشان عاشق میشوند، مردها با چشمشان عاشق میشوند. باید تا میتوانید جذابیت جنسی خود را بالا نگه دارید. نباید به هیچ عنوان بعد از ازدواج از خودتان غافل شوید. به خودتان برسید، آرایش کنید و خودتان را از نظر جسمی و فکری متناسب و پرانرژی نگه دارید. برای تشدید شخصیتتان از عطر استفاده کنید
عطر زنان یکی از مهمترین عوامل تحریک مردان است. از لباسها، کفشها و آرایشی استفاده کنید که هم با سلیقه و شخصیت شما جور باشد هم همسرتان. اما، دقت کنید که نباید بیش از اندازه آرایش کنید. مردها صورتهای طبیعی را دوست دارند. تلاشهایی که در چند ماه اول رابطه برای جلب نظر او به کار میگرفتید را یادتان هست؟ باید به همان منوال پیش بروید. همه این تلاشها باعث بالا رفتن اعتمادبهنفستان هم میشود. علاوهبراین، همه ما موجوداتی اجتماعی هستیم و شدیداً تحتتاثیر سلیقهها و خواستههای همنوعان خود قرار میگیریم. زنانی که از نظر ظاهری جذاب، بااعتمادبهنفس و مطبوع هستند، برای مردان اطراف خود جذابیت زیادی دارند. این تلاشها، جدا از اینکه اعتمادبهنفس شما را بالا میبرد، باعث میشود شوهرتان قبل از اینکه بخواهد از زیبایی زنی دیگر تعریف کند، به شما فکر کند. دقت کنید که باید طوری لباس بپوشید و ظاهر شوید که فقط توجه او را به خودتان جلب کنید نه مردان دیگر را. نیازهای احساسی و عقلانی او را فراموش نکنید
در تلاش برای جلب نظر و توجه ظاهری او، توجه به نیازهای احساسی و منطقی او را فراموش نکنید. رنگها، فیلمها، کتابها و غذاهای موردعلاقهاش باید همیشه در دسترس او باشند. با هدیه دادن چیزهایی که دوست دارد او را غافلگیر کنید. دستورالعمل غذای موردعلاقهاش را پیدا کرده و برایش درست کنید و وقتی از سر کار برگشت او را مبهوت کنید. فکرش را بخوانید و خودتان را وارد روح و روانش کنید. خودتان را با علایق و روحیات او تطبیق دهید. ما بعنوان انسان بااینکه تظاهر به فروتنی میکنیم اما همه ما موجوداتی خودخواه هستیم. تا میتوانید او را ناز و نوازش کنید و کاری کنید که به شما وابسته شود. وقتی توانستید وارد روح و روانش شوید، میتوانید خلعسلاحش کنید طوریکه دیگر هیچوقت نتواند از شما روی برگرداند. به او احترام بگذارید
بااینکه به اشتباه بنظر میرسد مردان در رابطه فقط به رابطهجنسی اهمیت میدهند اما یکی از مهمترین مسائل برای آنها حفظ احترام است. کاری کنید که نه فقط از کلام شما بلکه از اعمالتان هم حس احترام شما به خود را درک کند. اعتمادبهنفس او را تقویت کنید
مردان برخلاف ظاهرشان مثل کودکانی میمانند که نیازمند تحسین ومحبت هستند. با ارزش دادن به تصویری که از خود دارند، اعتمادبهنفسشان را تقویت کنید. این باعث می شود رازهای دلش را با شما بگوید. مستقیم یا غیرمستقیم چیزهایی که در او دوست دارید را به زبان بیاورید. اگر روزی یک بار به او بگویید که دوستش دارید احساسی فوقالعاده به او خواهید داد. او را تشویق و تحسین کنید
او را در همه تلاشهایش تشویق کنید و بگویید که به او ایمان دارید. حتی اگر مرتکب اشتباهی شد، به جای اینکه آن را به رویش بیاورید، برایش آرزو کنید که دفعه بعدی موفق شود. برای اینکه تلاش میکند تحسینش کنید. اگر خواست عصبانیتش را سر شما خالی کند، بگذارید اینکار را بکند. به او نشان دهید که روی شما سلطه و قدرت دارد، این باعث میشود احساس امنیت و آرامش کند. کاری کنید که احساس کند همیشه پشتش هستید. حتی اگر اختلاف عمدهای با هم داشتید، هیچوقت از کلمات خشونتآمیز استفاده نکنید زیرا رابطهتان را تخریب خواهد کرد. حساس باشید
در رختخواب نسبت به او حساس باشید. مردها درمورد رابطهجنسی حساسیت فوقالعادهای دارند. اینکه احساس کنند که نمیتوانند شریکجنسیشان را ارضا کنند واقعاً برایشان ناامیدکننده است. عملکرد او را تحسین کنید و به او بگویید در رابطهجنسیتان احساس فوقالعادهای به شما میدهد. این روحیه او را تقویت کرده و باعث میشود هربار بهتر باشد. بگذارید آزمایش کند
برای اغوا کردن او لباس های تحریکآمیز بخرید و خواهید دید که توان مقاومت دربرابر شما را نخواهد داشت. اگر خواست چیزی را آزمایش کند، بگذارید بکند. اگر از چیزی خوشتان نیامد، با اشاراتی ظریف آن را به او بفهمانید و ضمن تحسین سایر عملکردهای او، به او بگویید که چطور میتواند آن حرکتش را بهتر کند. داوطلب باشید
نباید انتظار داشته باشید که همیشه او برای نزدیکی داوطلب باشد. هیچ اشکالی ندارد که گاهی شما پا پیش بگذارید. این باعث می شود تصور کند او را میخواهید. اما به خاطر داشته باشید که در اشتیاق خود در رختخواب اغراق نکنید. شور و اشتیاق بیش از اندازه هم برای آنها جذاب نیست. طبیعی رفتار کنید. مردها با گذشت زمان در رابطه تکامل مییابند. با درک و صبر با آنها رفتار کنید و در همه جهات با آنها همکاری کنید و مطمئن باشید که پاداش آن را دریافت خواهید کرد.
پاسخ
 سپاس شده توسط Ƒαкє ѕмιƖє
#53
راحل  هایی برای صمیمی تر شدن رابطه دختران و مادران

از این که با مادرتان دعوا می کنید، هیچ حس خوبی ندارید، ناراحت هستید و زمان هایی از خود و یا مادرتان دلخور می شود کاملا شما را می فهمم اما لطف کنید مطالب زیر را با دقت مطالعه کنید.


وقتی با کسی دعوایمان می شود و بحث می کنیم دو علت بیشتر ندارد : یا طرف مقابل معیارها، ارزش ها و دلایل ما را نمی پذیرد یا ما نمی توانیم معیارها، ارزش ها، دلایل و درخواست های طرف مقابل را بپذیریم.

از این که با مادرتان دعوا می کنید، هیچ حس خوبی ندارید، ناراحت هستید و زمان هایی از خود و یا مادرتان دلخور می شود کاملا شما را می فهمم اما لطف کنید مطالب زیر را با دقت مطالعه کنید.

البته شرایط خاص جسمی، روانی و عاطفی هر کدام از طرفین نیز مهم است مثلا شما در دوره نوجوانی تحت تاثیر شدید هورمون هایتان قرار دارید و مادرتان نیز ممکن است مشکلات خاص خود را داشته باشد که قابل درک است. شاید اگر یک مثال می زدید بهتر می توانستم کمک تان کنم اما به صورت کلی مسائل زیر را مدنظر داشته باشید:

۱ - از خودتان بپرسید که در این دعواها چقدر شما مقصر هستید و اگر این گونه است مسئولیت رفتارتان را بپذیرید یعنی قبول کنید که مثلا با مادرتان خوب صحبت نمی کنید، سریع عصبانی می شوید، توهین می کنید یا صدایتان بالا می رود و ...

۲ - اگر پاسخ سوال اول مثبت است دلایل رفتارتان را بررسی کنید؛ گرسنگی، خستگی، کم خوابی، مشکلات هورمونی مثل کم خونی، کم کاری یا پرکاری تیروئید، کمبود کلسیم و ... می توانند موثر باشند.

۳ - اگر در انجام وظایف شخصی کوتاهی می کنید آن ها را انجام دهید، مسئولیت پذیر باشید، در انجام تکالیف درسی جدی تر باشید و در این موارد هیچ نقطه ضعفی از خود نشان ندهید.

۴ - اگر درخواستی از مادرتان دارید آن را به صورت زیبا و بدون کنایه، طعنه و حاشیه مطرح کنید مثلا بگویید: مامان خوبم لطف می کنید ... یا مامان جونم، می تونم خواهش کنم که ...

۵ - اگر مادرتان از شما درخواستی دارد سعی کنید بدون تاخیر آن را انجام دهید و اگر موافق آن نیستید عصبانی نشوید یا گارد نگیرید، آرام باشید و در فضایی مناسب، ضمن همدلی با مادرتان صحبت کنید مثلا بگویید: مادر عزیزم من شما را درک می کنم اما فعلا نمی توانم آن کار را انجام دهم اجازه دهید کمی درباره آن فکر کنم. قطعا مادرتان دلایلی برای خواسته اش دارد.
۶ - مطمئن باشید اگر رابطه عاطفی تان را با مادرتان تقویت کنید، او را بغل کنید، ابراز دوستی کنید، در خانه مسئولیت پذیر باشید و اشتباهاتتان را بپذیرید، او راحت تر درخواست های شما را خواهد پذیرفت.
پاسخ
 سپاس شده توسط Ƒαкє ѕмιƖє
#54
رابطه اسم با شخصیت 


اسم شما چیست؟؟
فكر می كنید خصوصیات شما به اسم تان ربطی دارد؟
افرادی كه هم اسم شما هستند را می شناسید؟
خصوصیات انها چقدر شبیه شما هست؟ 


این سوالها را پرسیدم تا برایتان بگویم كه : پیشینیان كه دانستههایشان براساس خرد و حكمت باستان 
بود، دریافته بودند كه حروف و اعداد اسرار و رموز پنهان و تاثیرات خاصی دارند. در آغاز و در بسیاری از و 
فرهنگها و مذاهب، نامها به عنوان ابزاری جهت رشد و بستری برای تكامل شخصیتها بودهاند. مطمئناً 
نامها همواره مفاهیم ساده و روانی جهت برقراری ارتباط و مشخص شدن هویت شخص هستند، با 
اینحال مردمان قدیم در گذشته به خوبی فهمیده بودند كه هر اسمی فركانس انرژی خاصی را با خود حمل 
میكند كه بر زندگی حامل اسم بسیار تأثیرگذار است.
این تأثیرگذاری را بسیاری از تمدنها و ملل در نقاط مختلف كرة زمین دریافته و مورد استفاده قرار دادهاند. 
به عنوان مثال بومیان امریكا سنت جالی داشتهاند، كسانی كه یك مقطع از زندگی را تمام كرده و وارد فاز 
مهم دیگری از زندگی میشدهاند، نام خود را عوض میكردند. در برخی قبایل سرخپوستی نیز بعضی 
افراد دو نام داشتند، یكی از آنها هرگز به صورت عمومی آشكار نمیشده، علت اصلی هم قدرت موجود در 
آن بوده كه میتوانسته به شخص دیگری منتقل شود. در قرن هفدهم هم اروپائیان با استفاده از آناگرام، 
روش به هم ریختن حروف یك كلمه و ساخت كلمات جدید از روی آن، به این نتیجه رسیدهاند كه با به 
هم ریختن نام اشخاص میتوان به كلمهی برای بررسی شخصیت فرد دست یافت. مثلاً پت مستعد و 
باهوش است. گرتا بزرگ است و دورا هم مانند جاده همیشه در سفر است.


برخی از اسكیموها وقتی پیر میشوند برای خود اسم جدیدی انتخاب میكنند، و امیدوارند كه با اسم جدید 
نیرو و توان تازهای به آنها داده شود.در اندونزی نیز پس از تحمل یك دروه رنج و ناراحتی شدید و 
طولانی یا بیماری سخت اسم خود را عوض میكنند، آنها معتقدند كه با این كار شیطان را برای پیدا كردن 
مجددشان گیج میكنند و این آشفتگی باعث میشود كه اندوه و حزن دیگر آنها را پیدا نكند.
در مذاهب گوناگون و كتب مقدس نیز مثالهایی در این زمینه وجود دارد. در انجیل شخصیتهای بسیاری 
هستند كه با تغییر مكان و موقعیت از محلی به محل دیگر یا پایان یافتن یك دوره رنج ومحنت نامشان 
تغییر كرده است(مسیح، میدید كه شعمون نبی اعتماد به نفس زیادی ندارد، نام اور ا به پیتر تغییر داد) 
سارایی در سن 90 سالگی، پس از تحمل سالها نازایی، نام خود را به ساره تغییر داد. در سنت یهودیان، 
تا به امروز هم وقتی كسی از بیماری طولانی رنج میبرد، نامی برای او انتخاب میشود به این امیداست 
كه فركانس انرژی نام جدید او را برای زندگی تازه و سرشار از سلامتی كمك كند.
به هر حال چه این اعتقادات وسنتها به طور كامل درست و واقعی باشند و چه در طول سالیان بسیار 
دستخوش تغییر یا آمیخته به خرافه شده باشند، وجود این عقاید مشترك در بین ادیان و ملل گوناگون، 
نشان دهندة این است كه اقوام گذشته خوبی از قدرت كلمات و تأثیر نام روی سرنوشت، شخصیت و 
حتی وضعیت فیزیكی افراد آگاهرابطه اسم با شخصیت 


تی شدید و 
طولانی یا بیماری سخت اسم خود را عوض میكنند، آنها معتقدند كه با این كار شیطان را برای پیدا كردن 
مجددشان گیج میكنند و این آشفتگی باعث میشود كه اندوه و حزن دیگر آنها را پیدا نكند.
در مذاهب گوناگون و كتب مقدس نیز مثالهایی در این زمینه وجود دارد. در انجیل شخصیتهای بسیاری 
هستند كه با تغییر مكان و موقعیت از محلی به محل دیگر یا پایان یافتن یك دوره رنج ومحنت نامشان 
تغییر كرده است(مسیح، میدید كه شعمون نبی اعتماد به نفس زیادی ندارد، نام اور ا به پیتر تغییر داد) 
سارایی در سن 90 سالگی، پس از تحمل سالها نازایی، نام خود را به ساره تغییر داد. در سنت یهودیان، 
تا به امروز هم وقتی كسی از بیماری طولانی رنج میبرد، نامی برای او انتخاب میشود به این امیداست 
كه فركانس انرژی نام جدید او را برای زندگی تازه و سرشار از سلامتی كمك كند.
به هر حال چه این اعتقادات وسنتها به طور كامل درست و واقعی باشند و چه در طول سالیان بسیار 
دستخوش تغییر یا آمیخته به خرافه شده باشند، وجود این عقاید مشترك در بین ادیان و ملل گوناگون، 
نشان دهندة این است كه اقوام گذشته خوبی از قدرت كلمات و تأثیر نام روی سرنوشت، شخصیت و 
حتی وضعیت فیزیكی افراد آگاه بودهآند
پاسخ
 سپاس شده توسط Ƒαкє ѕмιƖє
#55
._.


پرخاشگری چیست ؟


_ رئیس اداره معاونش را مورد سرزنش قرار می دهد ، معاون کارمند خود را توبیخ می کند ، کارمند بر سر آبدارچی فریاد می کشد ، آبدارچی در خانه زنش را مورد اهانت قرار می دهد ، و زن و فرزندش را تنبیه بدنی می کند و سرانجام فرزند خانواده گربه خانه را با لگدی از در بیرون می اندازد ... این نمایشنامه غم انگیز و کوتاه اداری - خانوادگی بیانگر « پرخاشگری » است و واقعیتی را که در زبان روان شناسی به « جابجایی » موسوم است نشان می دهد .


زمانی که فرد نتواند در موقعیتی احساس اصلی خود را ابراز کند و جرات گفتگو با مافوق را نداشته باشد ، آن احساس به شکل پرخاشگری بر سر زیر دست فرو می ریزد . فردی که خود را در معرض اجحاف و زورگویی می بیند، اگر نیاموخته باشد که به روشی پخته و انسانی واکنش نشان دهد، آن گاه یا دست به پرخاشگری مستقیم می زند و یا به طور غیر مستقیم با لجبازی ، مخفی کاری ، ترشرویی و مانع تراشی پرخاشگری خویش را به شکل نهفته ابراز می دارد ( پرخاشگری انفعالی ) .


عموما افراد پرخاشگر ، کسانی هستند که روش های سازنده رویارویی با ناکامی و شکست را نیاموخته و تنها به روش ابتدایی خشونت مجهزند . اگر کودکی در محیط نامناسب خانواده ، خواسته های خود را با داد و فریاد و پا به زمین کوبیدن و مشت زدن به دیگران به دست بیاورد و به ادامه این روش تشویق شود ، پس از مدتی با فرد بزرگسالی مواجه می شویم که در برابر ناکامی ها به جای برخورد سازنده ، با ابراز خشم و پرخاشگری واکنش نشان می دهد و یا به گریستن و افسردگی پناه می برد که نوعی تغییر جهت پرخاشگری به سوی خود است . اما در محیط مناسب و پرمهر کودک به تدریج صبرکردن ، اعتماد ، مدارا ، توجه به دیگران ، سازگاری و ملایمت را می آموزد
پاسخ
 سپاس شده توسط Ƒαкє ѕмιƖє
#56
.
7 ممنـوعه در زنـدگی زناشـویی






در زندگی مشترک، به تدریج لحظاتی پیش می آیند که فرار از آنها اجتناب ناپذیر است. جر و بحث، مشاجره و حتی دعوا برای همه زوج ها پیش می آید. اما فرا گرفتن مهارتی که اجازه ندهید چنین روندی تبدیل به روال عادی زندگی مشترک شما شود بسیار مهم و ضروری است. گذشته از همه چیز بخاطر داشته باشید که مهمترین آرزوی همسر شما خوشحالی شماست، اما فقط یک کمی کمک نیاز دارد.


بکار بردن برخی جملات بطور دائم نه تنها کمکی به بهبود وضعیت زندگی شما نمی کند، بلکه آن را بر لبه مشاجرات دائمی و بیهوده قرار می دهد. این 7 جمله زیر یا مشتقات آن در همان دسته قرار می گیرند. پس سعی کنید با تمرین، از گفتن آنها در جاهایی که ضرورتی ندارد خودداری کنید.


1. تو هم عین باباتی/ شماها خانوادگی اینطور هستید




2. کی می خوای یه فکری یه حال کارت بکنی؟/ کی می خوای کارتو عوض کنی؟






3. مادرم، دوستم، فلانی گفته بود ممکن است اینکار را انجام دهی




4. خودم می توانم، کمک لازم ندارم




5. همیشه اینکارو می کنی/ هیچوقت اینکارو نمی کنی




6. واقعا فکر می کنی...






7. با اون دوستات/ با اون فامیلت
پاسخ
 سپاس شده توسط Ƒαкє ѕмιƖє
آگهی
#57
.من یک بیمار روانی هستم دکتر وحید شریعت                                                                                                     من يک بيمار رواني هستم. بله، منظورم خودم است؛ دکتر سيد وحيد شريعت، روانپزشک و استاديار دانشگاه علوم پزشکي ايران! چند سالي هم هست که دارم دارو مصرف ميکنم و شکر خدا الان بهترم؛ وگرنه که نميتوانستم اين¬ها را براي¬تان بنويسم...
... چرا داريد اينطوري نگاهم ميکنيد؟ مگر چه اشکالي دارد؟ چرا بايد از گفتن اين مسأله خجالت بکشم؟ مگر داشتن يک بيماري رواني با داشتن فشارخون يا ديابت فرقي ميکند؟ در هر دوي آن¬ها فقط برخي تغييرات شيميايي در بدن اتفاق افتاده که باعث بيماري شده است. در بيماري رواني، اين تغييرات در مغز ما اتفاق ميافتد و برخي از مواد ناقل شيميايي در مغزمان کم و زياد ميشوند ولي در ديابت، اين تغييرات در لوزالمعده رخ ميدهد و نتيجهاش در خون منعکس ميشود. شما تا حالا کسي را ديدهايد که از داشتن ميگرن يا آپانديسيت شرمگين باشد يا بخواهد بيماري خودش را پنهان کند، يواشکي دکتر برود يا نخواهد اسم واقعي خودش را هنگام مراجعه به دکتر بگويد؟ پس چرا از شنيدن اين که فردي بيماري رواني دارد، يکه ميخوريد و انتظار داريد که مثل بسياري از افراد، بيماري خود را پنهان کند؟ مگر خودش خواسته که بيمار شود يا خطايي از او سرزده که به اين بيماري دچار شده؟ اگر اينطور نيست، پس چرا وقتي به بيماري رواني دچار ميشويم سعي ميکنيم که کسي از قضيه بو نبرد و حتي نزديکترين اقوام هم از آن خبردار نشوند؟ گاهي اين مسأله آنقدر براي¬مان حساس ميشود که حتي حاضريم بيماري و مشکل خود را پنهان کنيم يا اصلاً از خير دوا و دکتر هم بگذريم ولي از «خطر» اين که کسي بفهمد ما مشکلي داريم دور شويم و از «انگ» بيماري رواني محفوظ بمانيم! شايد از اين نگران باشيم که از اين پس، جور ديگري به ما نگاه شود يا از ما بترسند، به ما اعتماد نکنند، بگويند شخصيت ضعيفي داشتهايم، ديوانه خطاب¬مان کنند، نتوانيم ازدواج کنيم، از محل کار اخراجمان کنند و صد جور بدبختي ديگر براي¬مان پيش بيايد، فقط براي اين که قضيه لو رفته که ما نوعي بيماري رواني داريم. همه¬ی اين¬ها آواري است به نام انگ بيماري که روي سر بيماران خراب ميشود و دردي بر دردهاي خودشان و خانوادهشان ميافزايد. ولي مسأله اين¬جا است که بيشتر بيماران رواني، نه خطرناک هستند، نه احمق و خندهدار، نه غيرقابل اعتماد و ديوانه، نه ازکارافتاده و لاابالي؛ به¬خصوص با انجام درمان، درصد قابلتوجهي از بيماران به طور کامل يا تقريباً کامل به وضعيت عادي خود برميگردند. اگرچه اغلب اوقات، اين به معني عدم نياز به ادامه¬ی درمان و «ريشهکن شدن» بيماري نيست؛ همانطور که فرد مبتلا به ديابت يا فشارخون با درمان، بيماري خود را «کنترل» ميکند و بايد مدتها درمانهاي خود را ادامه دهد. مهم اين است که درمان بيماري ميتواند تا حد زيادي از عوارض بيماري درماننشده بکاهد و ما را به زندگي عادي روزانه¬ی خود برگرداند؛ هم¬چنان که بيماري من را کنترل کرده و ميتوانم با پسرم بازي کنم، به دانشجويانم درس بدهم و به بيمارانم کمک کنم. من زندگي را دوست دارم.


روان‌شناسی 6

(نوشته ای تأمل برانگیز از دکتر وحید شریعت ، نقل از هفته نامه ی سلامت، شماره ی ۲۹۰، تاریخ ۱۷/۷/۱۳۸۹.)
پاسخ
 سپاس شده توسط Ƒαкє ѕмιƖє
#58
. سبک های  یادگیری                                                                                                                                                                         آیا تا به حال برای یادگیری چیزی مشکل داشته اید؟ آیا توانسته اید بر این مشکلتان غلبه كنید؟ چگونه؟

آیا تا کنون پیش آمده که در کلاسی بنشینید اما متوجه نشوید معلم چه چیزی را می خواهد آموزش دهد؟

به طور سنتی،مدارس از دو طریق اطلاعات را ارائه می دهند،از طریق زبان و گفتار و از طریق فرمولها که شامل اعداد و منطق است. هر چند امروزه

روانشناسان معتقدند این شیوه خالی از اشکال نیست.انسان ها نیروی متفاوت و شیوه های یادگیری گوناگونی برای هماهنگ کردن این قدرت ها دارند.


روان‌شناسی 6.

به عنوان مثال،ممکن است یک فرد با اطلاعات یک پاراگراف کلنجار رود ولی در یک نمودار راهنما،فورا آن را بفهمد و یا برعکس.

به اعتقاد هوارد گاردنر روانشناس دانشگاه هاروارد حداقل هفت روش یاد گیری وجود دارد:

1- زبانی: این افراد از طریق استفاده از زبان،گوش دادن،خواندن،صحبت کردن و نوشتن یاد می گیرند.

2- منطقی:این افراد از طریق کاربرد فرمولهای ریاضی و اصول علمی می آموزند.

3- بصری: این افراد توسط آن چه که می بینند،یاد می گیرند.

4- موسیقیاتی: به جای اینکه موسیقی حواسشان را پرت کند،این افراد زمانی که اطلاعات با موزیک ارائه می شود،بهتر یاد می گیرند.

5- حرکتی:جنبش ها و فعالیتهای فیزیکی به این افراد کمک می کند تا بهتر یاد بگیرند،مثلا راه بروند.

6- درون شخصی: این افراد یادگیری بسیار خوبی با خودشان دارند و در تنهایی بهترین یادگیری را خواهند داشت.

7- برون شخصی:این افراد فرآیند یادگیری را با اطرافیان دارند و هنگامی که با دیگران کار می کنند،بیشترین و بهترین یادگیری را خواهند داشت.
پاسخ
 سپاس شده توسط Ƒαкє ѕмιƖє
#59
«اسکـیـنـر» شاخص ترین روان شناس قرن بیستم !

بر اساس پژوهشی که در سال 2002 جهت شناسایی صد روان شناس تاثیرگذار و جریان ساز قرن بیستم انجام شد، اسکینرِ رفتارگرا

در صدر قرار گرفت و پس از آن پیاژه، فروید و بندورا در رتبه های بعدی قرار گرفتند.

بعد از دیدن این لیست صد نفره، سوالاتی ذهن آدمی را مشغول می کند:

علت آشنایی اندک جامعه ی آکادمیک روان شناسی مان از شاخص ترین روان شناس قرن بیستم(اسکینر) در چیست؟ آیا این پدیده ها نشان دهنده عدم آشنایی

دانشجویان و اساتید ایرانی از جریان علم و پژوهش در دنیاست؟ در امریکا بیش از 1700 عضو جامعه روان شناسان این کشور اسکینر را شخصیت

اول این لیست انتخاب کرده اند، اگر همین پرسش از اعضای جامعه روان شناسی مان انجام شود چه کسی در صدر قرار می گیرید، آیا یک شخصیت علمی یا .. ؟!

- لیست صد روان شناس شاخص قرن بیستم :

1. B.F. Skinner

2. Jean Piaget

3. Sigmund Freud

4. Albert Bandura

5. Leon Festinger

6. Carl R. Rogers

7. Stanley Schachter

8. Neal E. Miller

9. Edward Thorndike

10. A.H. Maslow

11. Gordon W. Allport

12. Erik H. Erikson

13. Hans J. Eysenck

14. William James

15. David C. McClelland

16. Raymond B. Cattell

17. John B. Watson

18. Kurt Lewin

19. Donald O. Hebb

20. George A. Miller

21. Clark L. Hull

22. Jerome Kagan

23. Carl G. Jung

24. Ivan P. Pavlov

25. Walter Mischel

26. Harry F. Harlow

27. J.P. Guilford

28. Jerome S. Bruner

29. Ernest R. Hilgard

30. Lawrence Kohlberg

31. Martin E.P. Seligman

32. Ulric Neisser

33. Donald T. Campbell

34. Roger Brown

35. R.B. Zajonc

36. Endel Tulving

37. Herbert A. Simon

38. Noam Chomsky

39. Edward E. Jones

40. Charles E. Osgood

41. Solomon E. Asch

42. Gordon H. Bower

43. Harold H. Kelley

44. Roger W. Sperry

45. Edward C. Tolman

46. Stanley Milgram

47. Arthur R. Jensen

48. Lee J. Cronbach

49. John Bowlby

50. Wolfgang Köhler

51. David Wechsler

52. S.S. Stevens

53. Joseph Wolpe

54. D.E. Broadbent

55. Roger N. Shepard

56. Michael I. Posner

57. Theodore M. Newcomb

58. Elizabeth F. Loftus

59. Paul Ekman

60. Robert J. Sternberg

61. Karl S. Lashley

62. Kenneth Spence

63. Morton Deutsch

64. Julian B. Rotter

65. Konrad Lorenz

66. Benton Underwood

67. Alfred Adler

68. Michael Rutter

69. Alexander R. Luria

70. Eleanor E. Maccoby

71. Robert Plomin

72.5.* G. Stanley Hall

72.5. Lewis M. Terman

74.5.* Eleanor J. Gibson

74.5. Paul E. Meehl

76. Leonard Berkowitz

77. William K. Estes

78. Eliot Aronson

79. Irving L. Janis

80. Richard S. Lazarus

81. W. Gary Cannon

82. Allen L. Edwards

83. Lev Semenovich Vygotsky

84. Robert Rosenthal

85. Milton Rokeach

88.5.* John Garcia

88.5. James J. Gibson

88.5. David Rumelhart

88.5. L.L. Thurston

88.5. Margaret Washburn

88.5. Robert Woodworth

93.5.* Edwin G. Boring

93.5. John Dewey

93.5. Amos Tversky

93.5. Wilhelm Wundt

96. Herman A. Witkin

97. Mary D. Ainsworth

98. Orval Hobart Mowrer

99. Anna Freud

*Numbers with .5 indicate a tie in the ranking. In these cases, the mean is listed.

Source: The Review of General Psychology (Vol. 6, No. 2).
  Do ɴoт dαre тo ѕтop мe jυѕт ιɴ cαѕe ѕoмeoɴe ѕтopped мe روان‌شناسی 6
پاسخ
#60
افرادی که پیپ می کشند

افرادي كه پيپ مي كشند، آدابي شامل تميز كردن، روشن كردن، ضربه زدن، پركردن، كوبيدن و دود كردن را با پيپ اجرا مي كنند و اين روش مفيدي براي رهايي از فشار روحی است. تحقیقات در زمينه ي بازاریابی نشان داده افرادي كه پيپ مي كشند معمولأ مدت طولاني تري درمقايسه با سيگاري ها و غير سيگاري ها صرف تصمیم گیری مي كنند و اين كه آداب كشيدن پيپ اغلب در لحظات پرتنش معامله اجرا مي شود. به نظر مي رسد افرادي كه پيپ مي كشند، دوست دارند تصميم گيري را به تأخير بيندازند و قادرند اين كار را به نحو پسنديده اي كه از نظر اجتماعي قابل قبول باشد، انجام دهند. اگرمايل به دريافت يك تصميم سريع از فردي كه پيپ مي كشد هستيد، پيپ او را قبل ازمذاكره پنهان كنيد.


افرادي كه سيگار مي كشند


سيگار كشيدن افراد همانند پيپ يك جايگزين براي فشار داخلی است و فرصتی براي ايجاد تأخير به وجود مي آورند اما عمومأ فردي كه سيگار مي كشد، سريع تراز فردي كه پيپ مي كشد، به تصميم نهايي مي رسد. در واقع ، فردي كه پيپ مي كشد يك فرد سيگاري است كه نياز به زمان بيشتري براي به تأخير انداختن تصميم گيري دارد. آداب كشيدن سيگار شامل ضربه زدن، تكاندن خاكستر، حركت دادن سيگاردر هوا و ساير علائم ظریف مي شود و نشان مي دهد كه شخص از فشار روحي بيشتر از معمول برخوردار است. يك نشانه خاص كه گوياي رفتار منفی یا مثبت شخص دربرابر وضعت موجود است، مسير دود خارج شده به سمت بالا يا پايين است. شخصي كه احساس مثبت يا اطمينان ازخود دارد، در اغلب مواقع، دود را به سمت بالا خارج مي كند. در مقابل، شخصي كه افكار منفي مخفی یا تردیدآمیز دارد، اغلب اوقات دود سيگار را به سمت پايين و از گوشه لب، يك رفتار منفی تر يا مخفی تر را نشان مي دهد. البته، فرض را بر اين مي گذاريم كه شخص سيگاري دود سيگار را نه براي اجتناب از توهين به ديگران به بالا مي دهد؛ اگر چنين باشد او شايد دود سيگار را در هر جهتي بدمد.
پاسخ
 سپاس شده توسط Ƒαкє ѕмιƖє


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
Humanfemale شخصیت شناسی از روی فرم گوش
  شخصیت شناسی با دست خط
  شخصیت شناسی با بوی عطر
  توصیه روانشناسان سلامت روان در روزهای قرنطینه کرونایی
  چگونه سلامت روان داشته باشم؟
  تاثیر نور خورشید بر سلامت روان
  روان‌شناسی جالبی درباره ی خواب دیدن
  شخصیت‌شناسی از روی علاقه‌ به طعم‌های متفاوت
  شخصیت شناسی از روی اسم با حرف اول انگلیسی
  از کدام در ترجیح می دهید رد شوید؟(شخصیت شناسی)

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان