20-07-2014، 22:35
پژوهشهای جدید نشان دادهاند که انتشارِ گازِ گلخانهای توسطِ ما باعثِ گرمایشِ بازگشتناپذیرِ زمین شده است. این گرمایش موجب میشود تا سطحِ دریا در طولِ هزار سال آینده افزایش یابد.
پژوهشها نشان دادهاند که در نتیجهی وجودِ گازِ گلخانهای منتشرشده تا به امروز، تا سالِ 3000 سطحِ دریا 1.1 متر افزایش مییابد. این میتواند بدترین آسیبِ بازگشتناپذیر به زمین باشد و این بستگی به راهکاری دارد که ما برای کاهشِ گازِ گلخانهای بهکار میبندیم.
پژوهشها نشان دادهاند که در نتیجهی وجودِ گازِ گلخانهای منتشرشده تا به امروز، تا سالِ 3000 سطحِ دریا 1.1 متر افزایش مییابد. این میتواند بدترین آسیبِ بازگشتناپذیر به زمین باشد و این بستگی به راهکاری دارد که ما برای کاهشِ گازِ گلخانهای بهکار میبندیم.
![مطالعهی سطحِ دریا نشانههایی از بروزِ یک رخداد میدهد ! 1](http://hupaa.com/db/pages/2012/10/09/004/zimg_001_76.jpg)
این نتیجه حاصلِ مطالعهای است که امروز (2 اکتبر) در مجلهی متعلق به IOP به نام Environmental Research Letter به چاپ رسیده است. این مطالعه به بررسیِ مدلی برای تغییراتِ سطحِ دریا در طولِ هزار سال میپردازد. در این مطالعه کلِ مناطقِ یخزدهی روی زمین و گرمایشِ اقیانوسها در نظر گرفته شده و این کاریست که تا پیش از این انجام نشده است.
در حالِ حاضر چند سناریو برای کاهشِ گازِ گلخانهای وجود دارد. در صورتی که سناریوی A2 که توسطِ Intergovernmental Panel on Climate Change(IPCC) پذیرفته شده است را در پی گیریم، میتوان کاهشِ 6.8 متری را برای سطحِ آب دریا انتظار داشت. دو تا دیگر از سناریوهای IPCC، یعنی B1 و A1B توسطِ پژوهشگران موردِ بررسی قرار گرفته است. این دو سناریو به ترتیب موجبِ افزایش 2.1 و 4.1 متری برای سطحِ آب دریا میشود.
طبقِ گفتهی پروفسور Philippe Huybrechts از همکاران این مطالعه "صفحههای یخی اجزای بسیار کندی در سیستمِ آب و هوایی هستند، آنها به تغییرات آب و هوایی در بازههای زمانی در حد هزار سال واکنش نشان میدهند".
"همزمان با عمرِ زیادِ گازهای گلخانهای در اتمسفر، این وضعِ سکون برای سیستمِ آب وهوایی همانند سم عمل میکند. انجامِ هر اقدامی که امروز موجب شود تا تغییراتی را به سیستمِ آب و هوایی تحمیل کنیم، مطمئنا نتایج درازمدتی برای صفحات یخی و سطح دریا دارد".
در تمامِ سناریوهایی که پژوهشگران مورد بررسی قرار دادند صفحاتِ یخیِ گرینلند مسئولِ بیش از نیمی از افزایشِ سطحِ دریا بودهاند. انبساطِ گرماییِ اقیانوسها دومین بازیگرِ اصلی در این افزایش بوده است. این در حالیست که نقشِ یخچالهای طبیعی کم است.
پژوهشگران بر این باورند که این نخستین مطالعهای است که یخچالهای طبیعی، کلاهکهای یخی، صفحاتِ یخیِ گرینلند و قطبِ جنوب و انبساطِ گرماییِ اقیانوسها را در پروژهی سطحِ آب دریا در نظر میگیرد. آنها همچنین این کار را با استفاده از سیستمِ مدلسازی آب و هوایی که LOVECLIM نام دارد انجام دادهاند. این سیستم شاملِ مولفههای زیرسیستمهای مختلف است.
به طور معمول صفحاتِ یخیِ قطبی به علتِ محدودیتهای محاسباتی، در چنین پروژههایی در نظر گرفته نمیشوند. این در حالیست که پژوهشگران معمولاً برای در نظر گرفتنِ 200000 یخچال طبیعی به صورت جداگانه، که در تمام نقاط زمین در شرایط مختلف آب و هوایی یافت میشوند، با سختیهایی روبهرو هستند.
پروفسور Huybrechts در ادامه میگوید: " در نهایت صفحاتِ یخیِ موجود در قطب، حدودِ معادل 65 متر از سطحِ دریا را در خود نگه میدارند و اگر گرمایشِ آب و هوایی به این شدت بوده و برای مدتِ طولانی ادامه یابد، سرانجام تمامیِ یخ ذوب خواهد شد".
" بشر باید تمرکز بر گازهای گلخانهای را هر چه سریعتر تا پایینترین حدِ ممکن محدود کند. تنها گزینهی واقعبینانه، کاهشِ گسیلِ این گازها است. هرچه میزانِ نهاییِ گرمایش کمتر باشد در نهایت سطحِ آبِ دریا با شدت کمتری بالا میآید".
پژوهشگران از دانشگاههای Vrije Universiteit Brusse و Manchester Metropolitan University وUniversité catholique de Louvain هستند.
طبقِ گفتهی پروفسور Philippe Huybrechts از همکاران این مطالعه "صفحههای یخی اجزای بسیار کندی در سیستمِ آب و هوایی هستند، آنها به تغییرات آب و هوایی در بازههای زمانی در حد هزار سال واکنش نشان میدهند".
"همزمان با عمرِ زیادِ گازهای گلخانهای در اتمسفر، این وضعِ سکون برای سیستمِ آب وهوایی همانند سم عمل میکند. انجامِ هر اقدامی که امروز موجب شود تا تغییراتی را به سیستمِ آب و هوایی تحمیل کنیم، مطمئنا نتایج درازمدتی برای صفحات یخی و سطح دریا دارد".
در تمامِ سناریوهایی که پژوهشگران مورد بررسی قرار دادند صفحاتِ یخیِ گرینلند مسئولِ بیش از نیمی از افزایشِ سطحِ دریا بودهاند. انبساطِ گرماییِ اقیانوسها دومین بازیگرِ اصلی در این افزایش بوده است. این در حالیست که نقشِ یخچالهای طبیعی کم است.
پژوهشگران بر این باورند که این نخستین مطالعهای است که یخچالهای طبیعی، کلاهکهای یخی، صفحاتِ یخیِ گرینلند و قطبِ جنوب و انبساطِ گرماییِ اقیانوسها را در پروژهی سطحِ آب دریا در نظر میگیرد. آنها همچنین این کار را با استفاده از سیستمِ مدلسازی آب و هوایی که LOVECLIM نام دارد انجام دادهاند. این سیستم شاملِ مولفههای زیرسیستمهای مختلف است.
به طور معمول صفحاتِ یخیِ قطبی به علتِ محدودیتهای محاسباتی، در چنین پروژههایی در نظر گرفته نمیشوند. این در حالیست که پژوهشگران معمولاً برای در نظر گرفتنِ 200000 یخچال طبیعی به صورت جداگانه، که در تمام نقاط زمین در شرایط مختلف آب و هوایی یافت میشوند، با سختیهایی روبهرو هستند.
پروفسور Huybrechts در ادامه میگوید: " در نهایت صفحاتِ یخیِ موجود در قطب، حدودِ معادل 65 متر از سطحِ دریا را در خود نگه میدارند و اگر گرمایشِ آب و هوایی به این شدت بوده و برای مدتِ طولانی ادامه یابد، سرانجام تمامیِ یخ ذوب خواهد شد".
" بشر باید تمرکز بر گازهای گلخانهای را هر چه سریعتر تا پایینترین حدِ ممکن محدود کند. تنها گزینهی واقعبینانه، کاهشِ گسیلِ این گازها است. هرچه میزانِ نهاییِ گرمایش کمتر باشد در نهایت سطحِ آبِ دریا با شدت کمتری بالا میآید".
پژوهشگران از دانشگاههای Vrije Universiteit Brusse و Manchester Metropolitan University وUniversité catholique de Louvain هستند.