پدر و پسر داشتن صحبت میکردن!!

[پگی]

پدر و پسر داشتن صحبت میکردن!!

پدر دستشو میندازه دوره گردنه پسرش میگه پسرم من شیرم یا تو؟

[color][size][font]
[/font][/size][/color]

پسر میگه : من..!!

[color][size][font]
[/font][/size][/color]

پدر میگه : پسرم من شیرم یا تو؟؟!!

[color][size][font]
[/font][/size][/color]

پسر میگه : بازم من شیرم...

[color][size][font]
[/font][/size][/color]

پدر عصبی مشه دستشو از رو شونه پسرش بر میداره میگه : من شیرم یا تو!!؟؟

[color][size][font]
[/font][/size][/color]

پسر میگه : بابا تو شیری...!!

[color][size][font]
[/font][/size][/color]

پدر میگه : چرا بار اول و دوم گفتی من حالا میگی تو ؟؟

[color][size][font]
[/font][/size][/color]

پسر گفت : آخه دفعه های قبلی دستت رو شونم بود فکر کردم یه کوه پشتمه اما حالا...

[color][size][font]

[/font][/size][/color]

[پرستو14]

تكراري

[ຖēŞค๑໓]

ممنون

[-Edgar]

[color][size][font] بهتره ویرایش کنی!

[CTG]

تکراری

[fara2]

عجب

[عذرا 79]

راست می گی

[فرزانه خوشگله]

جالب بود !!!!!

[☻☺ ✘ AngeL ✘ ☻☺]

کم محتوا 

[i m a n]

خوشبحالش باباش پشتش بوده