« سریـالی هـا »

[سهَ‌ند]

جالبیش اینجاست مد کینگ ام برن دیوونه کرد

من با این تئوری حال نمیکنم . برن که میدونست مد کینگ قراره دیوونه بشه پس چرا اصلا رفته سراغش یعنی برن میدونست دیوونه شدن مد کینگ قبل اون انجام شده و رفتن به اون زمان هیچ تغییری بوجود نمیاره . باید بره به دفعه ی قبلی که وایت واکرارو شکست دادن ببینه دقیقا چیشده که اینا حاضر شدن برگردن شمال.

این تئوری کلا درباره اینکه برن کیه , خودش گفت خاطرات نایت کینگ ام تو قسمت 2 چطوری شده خاطرات نایت کینگ ؟
برن واسه اینکه نایت کینگ (خودش) و شکست بده میره توی گذشته میره سراغ مد کینگ و هی بش میگه باید همشونو بسوزونی , همشونو بسوزون ک جواب نمیده این راه بعد عمیق تر میره توی گذشته وال و میسازه وینترفل میسازه همیشه ام ی استارک میزاره توی وینترفل ک اینم میدونیم جواب نداد تا اینکه میره زمانی که میخواستن نایت کینگ بسازن توی بدن نایت کینگ , ی جا three eyed raven قبلی گفت اگه زیاد دور بمونی از زمان خودت توی زمانی که هستی گیر میکنی واسه همیشه !
برن انقددد رفته توی گذشته و مونده که توی بدن نایت کینگ واسه همیشه گیر میکنه ! خب حالا نایت کینگ منتظر میمونه واسه نسل درست که حمله کنه ! دقیقا هم میدونه کی باید حمله کنه وقتی که برن دوباره متولد میشه مارکش میکنه دنبالشه که بکشش ! جالبه وقتی که مارکش کرد دقیقا همه چی برنامه ریزی شده بود و همهه منتظر بودن که وقتی برن توی ور ود نت اومد مارکش کنن حتی تونست به برن دست بزنه ! ببینش ! اکثرا مثه مد کینگ و خود ند استارک فقط صداش و میشنیدن

اععع من فک کنم اشتباه فهمیدی تو قسمت 2 نمیگه من خاطرات نایت کینگم میگه نایت کینگ میخاد این دنیا رو نابود کنه و منم خاطرات این دنیام (He wants to erase this world, and I am its memory )
خب اگه زیاد تو گذشته بمونه گیر میکنه واسه همیشه درسته ؟ پس چجوری اون دیوار به اون عظمتو ساخته چندین سال زمان میخاد تازه هنوزم معلوم نیست دقیق چطوری ساخته شده اون دیوار به اون بزرگی . بعد برنو کسی نمیبینه پس یعنی تو گوش یکی گفته برو دیوار بساز اونم ساخته ؟ بعدشم همه ی اینارو خود برنم میدونه که قرار نیست جواب بده میدونه قراره دیوار بریزه پس چرا باید بره بسازتش . میدونه مد کینگ قرار نیست کاری کنه و دیوونه میشه پس چرا میره که دیوونش کنه.

تو قسمت 2 برن مشخص کرد که نایت کینگ فقط هدفش اینه همه رو بکشه (که حالا بازم سواله چرا جانو نمیکشه آیا میخاد جانو شاه کنه یا سم رو نمیکشه چون میدونست سم قراره حقیتقو درباره جان بفهمه ؟ ) شاید یجورایی میخاد انتقام بگیره از کسی که اولین بار شکستش داده شاید فقط میخاد تارگرین ها (آتش) رو نابود کنه و بالانس یخ و آتش رو با شاه شدن جان بوجود بیاره