06-07-2014، 15:01
این یه بخشی از دفتر خاطرات جونگیه.برام جالب بود گذاشتم.
الکل
اولین تجربه من با الکل سوم ابتدایی بود . من با مادرم خونه ی عموم بودم و خوردم . فکر میکردم واقعا رویداد مهم و بزرگی اگه کسی شراب البالو بخوره . بعد از خوردنش احساس کردم صورتم داغ شد . اون موقعه من تصمیم گرفتم دیگه از این چیزای افتضاح نخورم . ولی حالا من عاشق الکل شدم . شوخی کردم . این شوخی بود . به هر حال من عاشق الکلم و حتی بعد از خوردنش مست میشم ولی من هیچ وقت اونقدر نمیخورم . همکارا ازم می پرسن که چرا هیچ وقت مست نمی شم . به خاطر این که وقتی احساس کنم دارم مست میشم حتی یه ذره من سریع اونجا رو ترک میکنم . چی می شه اگه من برم سر یه قرار ؟ من هیچ وقت دست به الکل نمی زنم وقتی سر یه قرار مهم هستم . ولی بزارین بگم اگه من مست بشم س.ک.س.ی می شم و ممکنه براتون دردسر بشه
زیبایی
زیبا ترین قسمت بدن یه زن ... هنوز هم برای من قلبشه . اگرچه ظاهر هم مهمه ، من فکر میکنم یه زن که بدونه چه طوری مراقب بقیه باشه بهترینه . لازم نیست کار خاصی بکنه . فقط به کار من احترام بزاره . فکرمیکنم یه زن این طوری زیباست . دیگه ، من زنی رو که فقط به فکر خودش باشه دوست ندارم زنی که انتظار داره تا کسی براش کاری بکنه هم دوست ندارم . من نمی تونم با همچین ادمایی کنار بیام . به هر حال من زنی رو دوست دارم که بهم قدرت و انرژی مثبت بده . من واقعا همچین ادمی رو دوست دارم
راحتی
هر وقت که من استرس دارم و درشرایط خوبی نیستم : ماساژ رفتن و خواب و خوردن غذا و ورزش و خرید و اشپزی و خوندن مجلات و طراحی داخلی من رو سرحال میاره . حالا توی اتاقم توی تایوان تقریبا حدود تعداد زیادی مجله ی طراحی داخلی دارم . یکی از رویاهای من تبدیل به طراحی داخلیه . مثلا ساختن یه چیزی شبیه هتل جونگ مین و چیزایی مثل اون . چرا ؟ چون طرح هایی مثل دیوار مبلمان و روشنایی و این چیزا باعث راحتی و شادی ادم می شه . از الان به بعد میخوام طراحی هم یاد بگیرم و باید من رو ساپرت کنید
رویا . ارزو
من از بچگی اهسته دوئیدن رو دوست داشتم و همیشه من بودم که انتخاب می شدم که دنبال بقیه بکنم . از اون زمان من محبوب بودم . از وقتی من ابتدائی بودم روز و.ل.ن.ت.ا.ی.ن برام تاثیر زیادی داشت . همیشه دخترا دنبال من راه می افتادن . همون موقعه دو تا از دخترای همکلاسیم من رو انتخاب کرده بودن . با خودم میگفتم کدوم گل رو که جلومه بگیرم ؟ "XX"؟ "OO"؟ "XX"؟ "OO"؟ ( کدوم رو باید انتخاب کنم ؟ من واقعا تردید داشتم) اخر سر من گلای"OO" رو گرفتم (اوکی من "OO" رو به عنوان دوست دخترم قبول کردم) اما من این موضوع رو توی خونی "XX" اعلام کردم . حالا فکر کردن بهش خیلی بده . رویای اون زمان من (وقتی که بچه بودم) این بود که پلیس بشم . در کره این یه مستند در مورد پلیس ها پخش کردن . بعد از اون من این تصمیم رو گرفتم . من میخواستم از مردم محافظت کنم . من واقعا اراده ی این کار رو داشتم . ولی حالا فکر میکنم خیلی وقت ها اصلا سر در نمیارم پلیس ها چی کارمیکنن . حال فکر میکنم می تونم یه پلیس خوب باشم . البته اگه فعالیت ها و کارام بزاره
نـــــــظــــــــر+ســـــــپـــــــــآس
الکل
اولین تجربه من با الکل سوم ابتدایی بود . من با مادرم خونه ی عموم بودم و خوردم . فکر میکردم واقعا رویداد مهم و بزرگی اگه کسی شراب البالو بخوره . بعد از خوردنش احساس کردم صورتم داغ شد . اون موقعه من تصمیم گرفتم دیگه از این چیزای افتضاح نخورم . ولی حالا من عاشق الکل شدم . شوخی کردم . این شوخی بود . به هر حال من عاشق الکلم و حتی بعد از خوردنش مست میشم ولی من هیچ وقت اونقدر نمیخورم . همکارا ازم می پرسن که چرا هیچ وقت مست نمی شم . به خاطر این که وقتی احساس کنم دارم مست میشم حتی یه ذره من سریع اونجا رو ترک میکنم . چی می شه اگه من برم سر یه قرار ؟ من هیچ وقت دست به الکل نمی زنم وقتی سر یه قرار مهم هستم . ولی بزارین بگم اگه من مست بشم س.ک.س.ی می شم و ممکنه براتون دردسر بشه
زیبایی
زیبا ترین قسمت بدن یه زن ... هنوز هم برای من قلبشه . اگرچه ظاهر هم مهمه ، من فکر میکنم یه زن که بدونه چه طوری مراقب بقیه باشه بهترینه . لازم نیست کار خاصی بکنه . فقط به کار من احترام بزاره . فکرمیکنم یه زن این طوری زیباست . دیگه ، من زنی رو که فقط به فکر خودش باشه دوست ندارم زنی که انتظار داره تا کسی براش کاری بکنه هم دوست ندارم . من نمی تونم با همچین ادمایی کنار بیام . به هر حال من زنی رو دوست دارم که بهم قدرت و انرژی مثبت بده . من واقعا همچین ادمی رو دوست دارم
راحتی
هر وقت که من استرس دارم و درشرایط خوبی نیستم : ماساژ رفتن و خواب و خوردن غذا و ورزش و خرید و اشپزی و خوندن مجلات و طراحی داخلی من رو سرحال میاره . حالا توی اتاقم توی تایوان تقریبا حدود تعداد زیادی مجله ی طراحی داخلی دارم . یکی از رویاهای من تبدیل به طراحی داخلیه . مثلا ساختن یه چیزی شبیه هتل جونگ مین و چیزایی مثل اون . چرا ؟ چون طرح هایی مثل دیوار مبلمان و روشنایی و این چیزا باعث راحتی و شادی ادم می شه . از الان به بعد میخوام طراحی هم یاد بگیرم و باید من رو ساپرت کنید
رویا . ارزو
من از بچگی اهسته دوئیدن رو دوست داشتم و همیشه من بودم که انتخاب می شدم که دنبال بقیه بکنم . از اون زمان من محبوب بودم . از وقتی من ابتدائی بودم روز و.ل.ن.ت.ا.ی.ن برام تاثیر زیادی داشت . همیشه دخترا دنبال من راه می افتادن . همون موقعه دو تا از دخترای همکلاسیم من رو انتخاب کرده بودن . با خودم میگفتم کدوم گل رو که جلومه بگیرم ؟ "XX"؟ "OO"؟ "XX"؟ "OO"؟ ( کدوم رو باید انتخاب کنم ؟ من واقعا تردید داشتم) اخر سر من گلای"OO" رو گرفتم (اوکی من "OO" رو به عنوان دوست دخترم قبول کردم) اما من این موضوع رو توی خونی "XX" اعلام کردم . حالا فکر کردن بهش خیلی بده . رویای اون زمان من (وقتی که بچه بودم) این بود که پلیس بشم . در کره این یه مستند در مورد پلیس ها پخش کردن . بعد از اون من این تصمیم رو گرفتم . من میخواستم از مردم محافظت کنم . من واقعا اراده ی این کار رو داشتم . ولی حالا فکر میکنم خیلی وقت ها اصلا سر در نمیارم پلیس ها چی کارمیکنن . حال فکر میکنم می تونم یه پلیس خوب باشم . البته اگه فعالیت ها و کارام بزاره
نـــــــظــــــــر+ســـــــپـــــــــآس