30-06-2014، 20:01
تاریخ ایرانی: اسیران جنگی آمریکایی اخبار شقاوتهای شوروی را به صورت رمزی به واشنگتن ارسال میکردند. این اسیران در سال ۱۹۴۳ در جنگل کاتین در مرز غربی روسیه جنازههای ردیف شدهای را دیدند که به شدت پوسیده شده بودند. این پوسیدگی شدید نشان میداد که عاملان کشتار نازیهایی نبودند که به تازگی آن منطقه را اشغال کرده بودند.
به عقیدهٔ برخی از کارشناسان، تصدیق کردن کشتار ننگین افسران لهستانی میتوانست از بار سرنوشت غمانگیزی بکاهد که لهستان را تحت سیطرهٔ شوروی برد، در عوض این ماجرا به گونهای اسرارآمیز در بطن اقتدار آمریکایی سرپوشیده ماند. بر اساس ظنی دیرین، فرانکلین روزولت، رییسجمهور آمریکا خوش نداشت ژوزف استالین را عصبانی کند، متحدی که آمریکاییها در شکست دادن آلمان و ژاپن طی جنگ جهانی دوم به وی امید بسته بودند.
طبق اسنادی که به تازگی انتشار یافته این باور قوت گرفته است که برای لاپوشانی کشتار حدود ۲۲ هزار افسر لهستانی و سایر زندانیان توسط شوروی در جنگل کاتین و سایر مکانها که در سال ۱۹۴۰ رخ داد، افرادی در بالاترین سطوح دولت ایالات متحده را وادار به سکوت کردند.
این شواهد از حدود هزار صفحه اسناد بایگانی ملی ایالات متحده به دست آمده که به تازگی از حالت محرمانه خارج شده و از طریق اینترنت در دست انتشار است. مورخانی که روزها قبل از انتشار رسمی، این اسناد را دیدهاند، آنها را مهم خوانده و برخی نکات مهمشان را در اختیار خبرگزاری اسوشیتدپرس گذاشتهاند. جالبترین موضوعی که تاکنون برملا شده، پیامهای رمزی ارسال شده توسط دو اسیر جنگی آمریکایی است، پیامهایی که مورخان از آن آگاه نبودند و به شواهد قبلی راجع به آگاهی دولت روزولت از شقاوتهای شوروی افزوده میشود.
موضع ایالات متحده تا سال ۱۹۹۰ که روسیه صحت چنین کشتاری را پذیرفت همچنان نرسیدن به نتیجه قطعی راجع به دست داشتن شوروی در این کشتار بود در حالی که دهها سال قبل شواهد زیادی راجع به دخالت شوروی در این کشتار منتشر شده بود. به گفتهٔ مورخان، مطالب جدید منتشر شده کمک میکند تا مشخص شود که ایالات متحده از چه چیزهایی و در چه زمانی باخبر بوده است.
پلیس امنیت شوروی ۲۲ هزار لهستانی را با شلیک گلوله به پشت سرشان به قتل رساند تا نخبگان ارتش و روشنفکرانی را که ممکن بود به شدت در برابر سیطرهٔ شوروی مقاومت کنند از میان بردارد. کشتهشدگان از جمله فرهیختهترین افسران رسمی و افسران احتیاط لهستان بودند که در زندگی غیرنظامی به حرفهٔ پزشکی، وکالت، آموزگاری و غیره اشتغال داشتند و نابودیشان زخمی پایدار به ملت لهستان زد.
در سالهای آغازین پس از جنگ، عصبانیت برخی مقامات آمریکایی از این لاپوشانی سبب شد تا کارگروه تحقیق راجع به کاتین در مجلس نمایندگان آمریکا شکل بگیرد. این کارگروه در گزارش نهاییاش که در سال ۱۹۵۲ منتشر شد اعلام کرد که بیشک عامل کشتار کاتین شوروی بوده است و این کشتار را «یکی از وحشیانهترین جنایتهای بینالمللی در تاریخ جهان» خواند. در آن گزارش آمده است که دولت روزولت نگذاشت تا مردم از این جنایت باخبر شوند در حالی که این کار ضرورت نظامی نداشت. همچنین در آن گزارش توصیه شده بود که دولت آمریکا در دادگاهی بینالمللی از شوروی شکایت کند، کاری که هرگز صورت نگرفت.
به رغم نتیجهگیریهای قاطعانهٔ آن کارگروه، کاخ سفید همچنان دهها سال در مورد کاتین خاموشی پیشه کرد و دوست نداشت بر موضوعی انگشت بگذارد که به تنشهای سیاسی با شوروی در دوران جنگ سرد دامن بزند.
ماجرا در مه ۱۹۴۳ در جنگل کاتین رخ داد، بخشی از روسیه که آلمانیها در سال ۱۹۴۱ از چنگ شورویها خارج کرده بودند. آلمانیها گروهی از اسرای جنگی آمریکایی و انگلیسی را علیرغم میلشان نگه داشته بودند تا صحنههای وحشتناک در محدودهٔ صاف شدهای بین درختان کاج را به چشم خود ببینند: گورستانی جمعی و انباشته از هزاران جنازه. جنازههایی که تا حدی خشک و چروکیده شده بودند و آراسته به لباسهای خوشدوخت افسران لهستان بودند.
اسیران آمریکایی (سروان دانلد ب. استوارت و سرگرد دوم جان ه. وان ولیت جونیور) از نازیها نفرت داشتند و حرف آلمانیها را باور نمیکردند. بیرحمی آلمانیها را به چشم دیده بودند و شورویها به هر حال متحد آمریکا بودند. آلمانیها امیدوار بودند که بتوانند از اسیران جنگی در تبلیغات استفاده کنند و بین شوروی و متحدان غربیاش تفرقه بیاندازند.
اما آمریکاییها وقتی که به اردوگاه اسیران جنگی برگشتند متوجه شدند که دلیل انکارناپذیر جنایت شوروی را به چشم دیدهاند. پوسیدگی شدید جنازهها گویای آن بود که خیلی قبلتر به قتل رسیدهاند یعنی در زمانی که آن منطقه در دست شوروی بود. همچنین نامهها، دفترچههای خاطرات، برچسبهای شناسایی، بریدههای اخبار و سایر متعلقات جنازهها را نیز به چشم دیدند و تاریخ هیچ کدام بعد از بهار ۱۹۴۰ نبود. پوتینها و لباسهای جنازهها نیز وضعیت خوبی داشت که نشان میداد که بعد از اسارت مدت زیادی زنده نبودهاند.
استوارت در سال ۱۹۵۱ راجع به آنچه دیده بود در برابر کارگروه مجلس نمایندگان ایالات متحده شهادت داد و وان ولیت گزارشهایی راجع به کاتین در سال ۱۹۴۵ و ۱۹۵۰ نوشت که نخستین گزارش به طرز مرموزی گم شد. اما طبق اسنادی که به تازگی غیرمحرمانه شده، این دو نفر هنگامی که هنوز در اسارت بودند نظرشان راجع به مقصر بودن شوروی در کشتار کاتین را به صورت پیام رمز برای بخش ضد اطلاعات ارتش ایالات متحده ارسال کرده بودند. این نکته مهم است زیرا نشان میدهد که دولت روزولت در همان اوایل راجع به کشتار شوروی در کاتین از منابع قابل اطمینان خودش اطلاعات دریافت کرده است، اما به خاطر لطمه ندیدن اتحاد با استالین آن اطلاعات را نادیده گرفت.
طبق یکی از اسناد، ژنرال کلایتون بیسل، رییس بخش ضد اطلاعات ارتش ایالات متحده تایید کرده بود که واحدی در این بخش به نام MIS-X چند ماه بعد از بازدید افسران ایالات متحده از کاتین در سال ۱۹۴۳ درخواستی رمزی برای وان ولیت ارسال کرد و از وی خواست تا «نظرش راجع به کاتین را اعلام کند». در یادداشت بیسل آمده است که «سروان استوارت و سرگرد ولیت جونیور هم پاسخ دادند».
کار واحد MIS-X کمک به فرار اسیران نگه داشته شده در پشت خط جبههٔ آلمان و همچنین کسب اطلاعات از آنها بود.
طبق گفتههای استوارت در سال ۱۹۵۰ نیز وی پیامهای رمزی را دریافت کرده و به صورت رمز به واشنگتن پاسخ داده بود و یکی از پیامها نیز راجع به کاتین بود. محتوای تقریبی گزارش اوعبارت بود از: «به نظر من و وان لیت ادعای آلمانیها راجع به کاتین تا حد زیادی درست است.»
همچنین طبق سندهایی که به تازگی غیرمحرمانه شده، استوارت در سال ۱۹۵۰ (اندکی قبل از شروع تحقیق کارگروه مجلس نمایندگان ایالات متحده) دستوری دریافت کرد که هرگز راجع به پیامهای رمز مربوط به کاتین حرفی نزند.
کریستینا پیورکوفسکا، نویسندهٔ کتاب تازه منتشرشدهٔ «شاهدان انگلیسیزبان کاتین: تحقیقات اخیر» اسناد مربوط به پیامهای رمزی را بیش از یک هفته پیش کشف کرد و یکی از چند محققی است که اجازه یافت اسناد را قبل از انتشار عمومی ببیند.
پیورکوفسکا پیش از این طی تحقیقاتش مشخص کرده بود که وان ولیت و استوارت «کاربران پیامهای رمزی» بوده و راجع به سایر مسائل پیام فرستاده بودند. اما به گفتهٔ وی این نخستین باری است که کشف شده راجع به کاتین هم پیام فرستادهاند.
آلن پل، نویسندهٔ «کتاب کاتین: کشتار استالین و پیروزی حقیقت» و یکی دیگر از کارشناسان کاتین که اسناد را دیده یافتههای جدید را «اطلاعاتی جنجالی» نامیده است که در بررسیهای مجلس نمایندگان آمریکا در سال ۵۲-۱۹۵۱ ارایه نشده و ظاهراً حذف شده بود.
طبق استدلال آلن پل لاپوشانی ایالات متحده سبب شد تا شناختن کامل ماهیت حقیقی استالینیسم در ایالات متحده به تاخیر افتد، شناختی که بعدها و پس از انفجار نخستین بمب اتمی شوروی در سال ۱۹۴۹ و قرار گرفتن بقیهٔ اروپای شرقی در پشت پردهٔ آهنین به دست آمد.
پل میگوید: «لهستانیها خیلی قبل از پایان جنگ میدانستند که نیتهای حقیقی استالین چیست. غرب راجع به موضوع کاتین به حرف آنها گوش نداد و همین ضربهٔ خردکنندهای بود که سرنوشت بدتری را برایشان رقم زد.»
طبق این اسناد تاریخی، روزولت در سال ۱۹۴۳ از شواهد دیگری راجع به جنایت شوروی در کاتین هم خبر داشت. یکی از مهمترین پیامهایی که روی میز روزولت قرار گرفت گزارش مفصل و طولانی ارسال شده توسط وینستون چرچیل، نخستوزیر انگلستان بود. در این گزارش که آون اومالی، سفیر انگلستان در نزد دولت در تبعید لهستان در لندن نوشته بود به جنایت شوروی در کاتین هم اشاره شده بود. اومالی نوشته بود: اکنون شواهد ناخوشایند بسیاری موجود است که در مجموع انکار روسها راجع به کشتار را مورد تردید جدی قرار میدهد.
در واپسین روزهای سیطرهٔ شوروی بر اروپای شرقی بود که میخائیل گورباچف، رهبر اصلاحطلب شوروی به طور عمومی اعلام کرد جنایت کاتین کار شوروی بود تا گامی مهم به سوی آشتی روسیه و لهستان برداشته شود.
سکوت دولت ایالات متحده بسیاری از آمریکاییهای لهستانیتبار را دچار افسردگی عمیقی کرد. یکی از این افراد فرانسیژک هرتزوگ ۸۱ ساله ساکن کانکتیکات است که پدر و عمویاش را در کشتار کاتین از دست داد. بعد از اعتراف گورباچف در سال ۱۹۹۰، هرتزوگ امیدوار بود که ایالات متحده بازتر عمل کند و همچنین سه بار سعی کرد تا جورج اچ. دبلیو بوش، رییسجمهور ایالات متحده را به پوزشخواهی وادارد و در نامهای خطاب به بوش نوشت: «این معذرتخواهی باعث زنده شدن کشتهشدگان نمیشود ولی باعث رضایت اخلاقی بیوهها و یتیمان به جا مانده از قربانیان میشود.»
جوابی که در سال ۱۹۹۲ از وزارت خارجه آمریکا دریافت کرد راضیاش نکرد. مکاتبات هرتزوگ با دولت نیز از جمله اسناد تازه منتشر شده و اسوشیتدپرس آنها را از کتابخانهٔ ریاستجمهوری جورج بوش گرفته است. نامهٔ جوابیه به تاریخ ۱۲ اوت ۱۹۹۲ است و توسط توماس گرت امضا شده است که در آن زمان معاون ادارهٔ امور اروپای شرقی بود. طبق این سند دولت آمریکا اعلام کرده بود که تا قبل از اعتراف گورباچف شواهد انکارناپذیری در اختیار نداشته است: «دولت ایالات متحده هرگز ادعای حکومت شوروی راجع به دست نداشتن در کشتار کاتین را نپذیرفت. اما در بررسی مجلس نمایندگان ایالات متحده در آن زمان یعنی ۵۲-۱۹۵۱ نیز ایالات متحده نتوانست شواهدی پیدا کند که ادعای شوروی راجع به انجام این جنایت توسط رایش سوم را رد کند. همان طور که میدانید واقعیت تا سال ۱۹۹۰ روشن نشد یعنی سالی که روسها به طور رسمی از لهستان عذرخواهی کردند.»
هرتزوگ این پاسخ را مایهٔ افسردگی خواند و میگوید: «بین ندانستن و تمایل نداشتن به دانستن فرق است. معتقدم که دولت ایالات متحده تمایلی به دانستن نداشت زیرا به دردسر میافتاد.»
به عقیدهٔ برخی از کارشناسان، تصدیق کردن کشتار ننگین افسران لهستانی میتوانست از بار سرنوشت غمانگیزی بکاهد که لهستان را تحت سیطرهٔ شوروی برد، در عوض این ماجرا به گونهای اسرارآمیز در بطن اقتدار آمریکایی سرپوشیده ماند. بر اساس ظنی دیرین، فرانکلین روزولت، رییسجمهور آمریکا خوش نداشت ژوزف استالین را عصبانی کند، متحدی که آمریکاییها در شکست دادن آلمان و ژاپن طی جنگ جهانی دوم به وی امید بسته بودند.
طبق اسنادی که به تازگی انتشار یافته این باور قوت گرفته است که برای لاپوشانی کشتار حدود ۲۲ هزار افسر لهستانی و سایر زندانیان توسط شوروی در جنگل کاتین و سایر مکانها که در سال ۱۹۴۰ رخ داد، افرادی در بالاترین سطوح دولت ایالات متحده را وادار به سکوت کردند.
این شواهد از حدود هزار صفحه اسناد بایگانی ملی ایالات متحده به دست آمده که به تازگی از حالت محرمانه خارج شده و از طریق اینترنت در دست انتشار است. مورخانی که روزها قبل از انتشار رسمی، این اسناد را دیدهاند، آنها را مهم خوانده و برخی نکات مهمشان را در اختیار خبرگزاری اسوشیتدپرس گذاشتهاند. جالبترین موضوعی که تاکنون برملا شده، پیامهای رمزی ارسال شده توسط دو اسیر جنگی آمریکایی است، پیامهایی که مورخان از آن آگاه نبودند و به شواهد قبلی راجع به آگاهی دولت روزولت از شقاوتهای شوروی افزوده میشود.
موضع ایالات متحده تا سال ۱۹۹۰ که روسیه صحت چنین کشتاری را پذیرفت همچنان نرسیدن به نتیجه قطعی راجع به دست داشتن شوروی در این کشتار بود در حالی که دهها سال قبل شواهد زیادی راجع به دخالت شوروی در این کشتار منتشر شده بود. به گفتهٔ مورخان، مطالب جدید منتشر شده کمک میکند تا مشخص شود که ایالات متحده از چه چیزهایی و در چه زمانی باخبر بوده است.
پلیس امنیت شوروی ۲۲ هزار لهستانی را با شلیک گلوله به پشت سرشان به قتل رساند تا نخبگان ارتش و روشنفکرانی را که ممکن بود به شدت در برابر سیطرهٔ شوروی مقاومت کنند از میان بردارد. کشتهشدگان از جمله فرهیختهترین افسران رسمی و افسران احتیاط لهستان بودند که در زندگی غیرنظامی به حرفهٔ پزشکی، وکالت، آموزگاری و غیره اشتغال داشتند و نابودیشان زخمی پایدار به ملت لهستان زد.
در سالهای آغازین پس از جنگ، عصبانیت برخی مقامات آمریکایی از این لاپوشانی سبب شد تا کارگروه تحقیق راجع به کاتین در مجلس نمایندگان آمریکا شکل بگیرد. این کارگروه در گزارش نهاییاش که در سال ۱۹۵۲ منتشر شد اعلام کرد که بیشک عامل کشتار کاتین شوروی بوده است و این کشتار را «یکی از وحشیانهترین جنایتهای بینالمللی در تاریخ جهان» خواند. در آن گزارش آمده است که دولت روزولت نگذاشت تا مردم از این جنایت باخبر شوند در حالی که این کار ضرورت نظامی نداشت. همچنین در آن گزارش توصیه شده بود که دولت آمریکا در دادگاهی بینالمللی از شوروی شکایت کند، کاری که هرگز صورت نگرفت.
به رغم نتیجهگیریهای قاطعانهٔ آن کارگروه، کاخ سفید همچنان دهها سال در مورد کاتین خاموشی پیشه کرد و دوست نداشت بر موضوعی انگشت بگذارد که به تنشهای سیاسی با شوروی در دوران جنگ سرد دامن بزند.
ماجرا در مه ۱۹۴۳ در جنگل کاتین رخ داد، بخشی از روسیه که آلمانیها در سال ۱۹۴۱ از چنگ شورویها خارج کرده بودند. آلمانیها گروهی از اسرای جنگی آمریکایی و انگلیسی را علیرغم میلشان نگه داشته بودند تا صحنههای وحشتناک در محدودهٔ صاف شدهای بین درختان کاج را به چشم خود ببینند: گورستانی جمعی و انباشته از هزاران جنازه. جنازههایی که تا حدی خشک و چروکیده شده بودند و آراسته به لباسهای خوشدوخت افسران لهستان بودند.
اسیران آمریکایی (سروان دانلد ب. استوارت و سرگرد دوم جان ه. وان ولیت جونیور) از نازیها نفرت داشتند و حرف آلمانیها را باور نمیکردند. بیرحمی آلمانیها را به چشم دیده بودند و شورویها به هر حال متحد آمریکا بودند. آلمانیها امیدوار بودند که بتوانند از اسیران جنگی در تبلیغات استفاده کنند و بین شوروی و متحدان غربیاش تفرقه بیاندازند.
اما آمریکاییها وقتی که به اردوگاه اسیران جنگی برگشتند متوجه شدند که دلیل انکارناپذیر جنایت شوروی را به چشم دیدهاند. پوسیدگی شدید جنازهها گویای آن بود که خیلی قبلتر به قتل رسیدهاند یعنی در زمانی که آن منطقه در دست شوروی بود. همچنین نامهها، دفترچههای خاطرات، برچسبهای شناسایی، بریدههای اخبار و سایر متعلقات جنازهها را نیز به چشم دیدند و تاریخ هیچ کدام بعد از بهار ۱۹۴۰ نبود. پوتینها و لباسهای جنازهها نیز وضعیت خوبی داشت که نشان میداد که بعد از اسارت مدت زیادی زنده نبودهاند.
استوارت در سال ۱۹۵۱ راجع به آنچه دیده بود در برابر کارگروه مجلس نمایندگان ایالات متحده شهادت داد و وان ولیت گزارشهایی راجع به کاتین در سال ۱۹۴۵ و ۱۹۵۰ نوشت که نخستین گزارش به طرز مرموزی گم شد. اما طبق اسنادی که به تازگی غیرمحرمانه شده، این دو نفر هنگامی که هنوز در اسارت بودند نظرشان راجع به مقصر بودن شوروی در کشتار کاتین را به صورت پیام رمز برای بخش ضد اطلاعات ارتش ایالات متحده ارسال کرده بودند. این نکته مهم است زیرا نشان میدهد که دولت روزولت در همان اوایل راجع به کشتار شوروی در کاتین از منابع قابل اطمینان خودش اطلاعات دریافت کرده است، اما به خاطر لطمه ندیدن اتحاد با استالین آن اطلاعات را نادیده گرفت.
طبق یکی از اسناد، ژنرال کلایتون بیسل، رییس بخش ضد اطلاعات ارتش ایالات متحده تایید کرده بود که واحدی در این بخش به نام MIS-X چند ماه بعد از بازدید افسران ایالات متحده از کاتین در سال ۱۹۴۳ درخواستی رمزی برای وان ولیت ارسال کرد و از وی خواست تا «نظرش راجع به کاتین را اعلام کند». در یادداشت بیسل آمده است که «سروان استوارت و سرگرد ولیت جونیور هم پاسخ دادند».
کار واحد MIS-X کمک به فرار اسیران نگه داشته شده در پشت خط جبههٔ آلمان و همچنین کسب اطلاعات از آنها بود.
طبق گفتههای استوارت در سال ۱۹۵۰ نیز وی پیامهای رمزی را دریافت کرده و به صورت رمز به واشنگتن پاسخ داده بود و یکی از پیامها نیز راجع به کاتین بود. محتوای تقریبی گزارش اوعبارت بود از: «به نظر من و وان لیت ادعای آلمانیها راجع به کاتین تا حد زیادی درست است.»
همچنین طبق سندهایی که به تازگی غیرمحرمانه شده، استوارت در سال ۱۹۵۰ (اندکی قبل از شروع تحقیق کارگروه مجلس نمایندگان ایالات متحده) دستوری دریافت کرد که هرگز راجع به پیامهای رمز مربوط به کاتین حرفی نزند.
کریستینا پیورکوفسکا، نویسندهٔ کتاب تازه منتشرشدهٔ «شاهدان انگلیسیزبان کاتین: تحقیقات اخیر» اسناد مربوط به پیامهای رمزی را بیش از یک هفته پیش کشف کرد و یکی از چند محققی است که اجازه یافت اسناد را قبل از انتشار عمومی ببیند.
پیورکوفسکا پیش از این طی تحقیقاتش مشخص کرده بود که وان ولیت و استوارت «کاربران پیامهای رمزی» بوده و راجع به سایر مسائل پیام فرستاده بودند. اما به گفتهٔ وی این نخستین باری است که کشف شده راجع به کاتین هم پیام فرستادهاند.
آلن پل، نویسندهٔ «کتاب کاتین: کشتار استالین و پیروزی حقیقت» و یکی دیگر از کارشناسان کاتین که اسناد را دیده یافتههای جدید را «اطلاعاتی جنجالی» نامیده است که در بررسیهای مجلس نمایندگان آمریکا در سال ۵۲-۱۹۵۱ ارایه نشده و ظاهراً حذف شده بود.
طبق استدلال آلن پل لاپوشانی ایالات متحده سبب شد تا شناختن کامل ماهیت حقیقی استالینیسم در ایالات متحده به تاخیر افتد، شناختی که بعدها و پس از انفجار نخستین بمب اتمی شوروی در سال ۱۹۴۹ و قرار گرفتن بقیهٔ اروپای شرقی در پشت پردهٔ آهنین به دست آمد.
پل میگوید: «لهستانیها خیلی قبل از پایان جنگ میدانستند که نیتهای حقیقی استالین چیست. غرب راجع به موضوع کاتین به حرف آنها گوش نداد و همین ضربهٔ خردکنندهای بود که سرنوشت بدتری را برایشان رقم زد.»
طبق این اسناد تاریخی، روزولت در سال ۱۹۴۳ از شواهد دیگری راجع به جنایت شوروی در کاتین هم خبر داشت. یکی از مهمترین پیامهایی که روی میز روزولت قرار گرفت گزارش مفصل و طولانی ارسال شده توسط وینستون چرچیل، نخستوزیر انگلستان بود. در این گزارش که آون اومالی، سفیر انگلستان در نزد دولت در تبعید لهستان در لندن نوشته بود به جنایت شوروی در کاتین هم اشاره شده بود. اومالی نوشته بود: اکنون شواهد ناخوشایند بسیاری موجود است که در مجموع انکار روسها راجع به کشتار را مورد تردید جدی قرار میدهد.
در واپسین روزهای سیطرهٔ شوروی بر اروپای شرقی بود که میخائیل گورباچف، رهبر اصلاحطلب شوروی به طور عمومی اعلام کرد جنایت کاتین کار شوروی بود تا گامی مهم به سوی آشتی روسیه و لهستان برداشته شود.
سکوت دولت ایالات متحده بسیاری از آمریکاییهای لهستانیتبار را دچار افسردگی عمیقی کرد. یکی از این افراد فرانسیژک هرتزوگ ۸۱ ساله ساکن کانکتیکات است که پدر و عمویاش را در کشتار کاتین از دست داد. بعد از اعتراف گورباچف در سال ۱۹۹۰، هرتزوگ امیدوار بود که ایالات متحده بازتر عمل کند و همچنین سه بار سعی کرد تا جورج اچ. دبلیو بوش، رییسجمهور ایالات متحده را به پوزشخواهی وادارد و در نامهای خطاب به بوش نوشت: «این معذرتخواهی باعث زنده شدن کشتهشدگان نمیشود ولی باعث رضایت اخلاقی بیوهها و یتیمان به جا مانده از قربانیان میشود.»
جوابی که در سال ۱۹۹۲ از وزارت خارجه آمریکا دریافت کرد راضیاش نکرد. مکاتبات هرتزوگ با دولت نیز از جمله اسناد تازه منتشر شده و اسوشیتدپرس آنها را از کتابخانهٔ ریاستجمهوری جورج بوش گرفته است. نامهٔ جوابیه به تاریخ ۱۲ اوت ۱۹۹۲ است و توسط توماس گرت امضا شده است که در آن زمان معاون ادارهٔ امور اروپای شرقی بود. طبق این سند دولت آمریکا اعلام کرده بود که تا قبل از اعتراف گورباچف شواهد انکارناپذیری در اختیار نداشته است: «دولت ایالات متحده هرگز ادعای حکومت شوروی راجع به دست نداشتن در کشتار کاتین را نپذیرفت. اما در بررسی مجلس نمایندگان ایالات متحده در آن زمان یعنی ۵۲-۱۹۵۱ نیز ایالات متحده نتوانست شواهدی پیدا کند که ادعای شوروی راجع به انجام این جنایت توسط رایش سوم را رد کند. همان طور که میدانید واقعیت تا سال ۱۹۹۰ روشن نشد یعنی سالی که روسها به طور رسمی از لهستان عذرخواهی کردند.»
هرتزوگ این پاسخ را مایهٔ افسردگی خواند و میگوید: «بین ندانستن و تمایل نداشتن به دانستن فرق است. معتقدم که دولت ایالات متحده تمایلی به دانستن نداشت زیرا به دردسر میافتاد.»