26-06-2014، 11:27
امپراتوری هخامنشی (۵۵۹ تا ۳۳۰ سال قبل از میلاد)، اولین امپراتوری ایرانی بود که توانست به قسمتهای بزرگی از منظقه حکومت بکند. در این دوره ایران یک ارتش ملی داشت که تعداد سربازان آن در حدود ۲۲۰۰۰۰ تا ۲۵۰۰۰۰ نفر بود و علاوه بر آن کشورهای هم پیمان و مستعمره ایران، دارای دهها هزار سرباز بودند. همچنین آرایش جنگی سپاه به صورت قلب و جناحین و ذخیره اولین بار توسط کوروش کبیر ابداع شد. کوروش با جمعآوری سربازان نخبه، گارد جاویدان را بوجود آورد که شمار سربازان آن به ده هزار نفر میرسید که همه جا شاهنشاه را همراهی میکردند.
ارتش ایران در آن زمان به تقلید از مادهابه هنگهایی هزار نفره تقسیم میشد که به هر یک، هنگ یا هزاربام میگفتند. به فرمانده هر هزاربام، هزارپتیش (هزاربد) میگفتند. به هر ده هزاربام، یک لشکر میگفتند. مشهورترین لشکر آن دوره که به عنوان لشکر آماده باش شخص شاهنشاه تلقی میشد، لشکر جاودان نام داشت. کوچکترین واحد تقسیمات ارتش هخامنشی، داتابا بود؛ داتابا از ده مرد مسلح تشکیل میشد. به مجموع ده داتابا، یک صاتابا میگویند و در حقیقت یک صاتابا از صد سرباز مسلح تشکیل میشد. هر هزاربام هم از ده صاتابا تشکیل میشد.
در زمان کوروش کبیر اولین بار ارابه وارد سپاه ایران شد که فرمانده ارابهها را ارتشتار میگفتند.
ارتش در آن زمان برای تشخیص گروههای خود از رنگهای بسیاری استفاده میکرد؛ بیشترین این رنگها زرد، زرشکی و آبی بودند. این سیستم، بیشتر در سربازان ایرانی محلی و فارسی زبانان بکار میرفت و در سربازانی که متعلق به مناظق متحد و هم پیمان ایران بودند بکار نمیرفت.
یکی از روشهای معمول جنگ ایرانیان در این دوره، شکل گرفتن بصورت یک دیوار سپری بود بطوریکه کمانداران میتوانستند از درون آن تیراندازی کند. به این گروه از سربازان، اسپارابارا (که در زبان باستانی ایران به معنی سپردار است) میگفتند که به یک ترکهٔ مستطیل شکل مسلح شده بودند که به آن اسپارا (یا سپر) میگفتند و با یک نیزه کوچک حدودا دو متری، میجنگیدند.
در دوران حکومت هخامنشیان، تیر و کمان، رایجترین جنگ افزار ایرانیان بود. نقش اصلی اسپاراباراها، فرونشاندن حملات دشمنان و ضعیف کردن آنها، با تیراندازی به طرف آنها بود و ضربه اصلی را سواره نظام ارتش به دشمن، وارد میکرد. این فنون جنگی، در مقابل حمله یونانیان، که بسیار متفاوت میجنگیدند، کاری به پیش نبرد. سربازان یونانی، در آن جنگ زرههای بادوام و سنگینی پوشیده بودند و یک سپر سنگین و بزرگ حمل میکردند و در برابر آنها، سربازان ایرانی، با زرههای نازک چرمی و پارچهای و سپرهای کوچک چوبی، میجنگیدند.
وسعت ایران در دوران هخامنشی (۵۰۰ سال قبل از میلاد)
ارتش ایران در آن زمان به تقلید از مادهابه هنگهایی هزار نفره تقسیم میشد که به هر یک، هنگ یا هزاربام میگفتند. به فرمانده هر هزاربام، هزارپتیش (هزاربد) میگفتند. به هر ده هزاربام، یک لشکر میگفتند. مشهورترین لشکر آن دوره که به عنوان لشکر آماده باش شخص شاهنشاه تلقی میشد، لشکر جاودان نام داشت. کوچکترین واحد تقسیمات ارتش هخامنشی، داتابا بود؛ داتابا از ده مرد مسلح تشکیل میشد. به مجموع ده داتابا، یک صاتابا میگویند و در حقیقت یک صاتابا از صد سرباز مسلح تشکیل میشد. هر هزاربام هم از ده صاتابا تشکیل میشد.
تصویری از یک سرباز از گارد جاویدان در زمان داریوش
در زمان کوروش کبیر اولین بار ارابه وارد سپاه ایران شد که فرمانده ارابهها را ارتشتار میگفتند.
ارتش در آن زمان برای تشخیص گروههای خود از رنگهای بسیاری استفاده میکرد؛ بیشترین این رنگها زرد، زرشکی و آبی بودند. این سیستم، بیشتر در سربازان ایرانی محلی و فارسی زبانان بکار میرفت و در سربازانی که متعلق به مناظق متحد و هم پیمان ایران بودند بکار نمیرفت.
یکی از روشهای معمول جنگ ایرانیان در این دوره، شکل گرفتن بصورت یک دیوار سپری بود بطوریکه کمانداران میتوانستند از درون آن تیراندازی کند. به این گروه از سربازان، اسپارابارا (که در زبان باستانی ایران به معنی سپردار است) میگفتند که به یک ترکهٔ مستطیل شکل مسلح شده بودند که به آن اسپارا (یا سپر) میگفتند و با یک نیزه کوچک حدودا دو متری، میجنگیدند.
در دوران حکومت هخامنشیان، تیر و کمان، رایجترین جنگ افزار ایرانیان بود. نقش اصلی اسپاراباراها، فرونشاندن حملات دشمنان و ضعیف کردن آنها، با تیراندازی به طرف آنها بود و ضربه اصلی را سواره نظام ارتش به دشمن، وارد میکرد. این فنون جنگی، در مقابل حمله یونانیان، که بسیار متفاوت میجنگیدند، کاری به پیش نبرد. سربازان یونانی، در آن جنگ زرههای بادوام و سنگینی پوشیده بودند و یک سپر سنگین و بزرگ حمل میکردند و در برابر آنها، سربازان ایرانی، با زرههای نازک چرمی و پارچهای و سپرهای کوچک چوبی، میجنگیدند.