10-06-2014، 22:56
داج (به انگلیسی: Dodge) شرکت خودروسازی آمریکایی است، که در سال ۱۹۰۰ توسط برادران دوج تاسیس شد. این شرکت امروزه از زیرمجموعههای شرکت خودروسازی کرایسلر بهشمار میآید.
شرکت دوج هماکنون تولیدکننده خودروهای مینیون و اسیووی است. دفتر مرکزی این شرکت در شهر آبرن هیلز، میشیگان قرار دارد. پس از خریداری شرکت کرایسلر، توسط شرکت فیات، دوج نیز به فیات واگذار گردید و در حال حاضر توسط شرکت ایتالیایی فیات، مدیریت میشود.
دوج در سالهای ۱۹۶۸ تا ۱۹۷۴ خودروهایی در کلاس "ماسل کار" تولید کرد.
یک ماسل کار (یا خودروی عضلانی)، در کاملترین تعریف یک خودروی سایز متوسط، چهار نفره، دارای تواناییهایی حرکتی در حد مشخص، مجهز به یک موتور وی-۸ بلوک بزرگ و صد البته یک قیمت مناسب به طوری که قابل ابتیاع توسط اکثر افراد جامعه بوده و مثل بسیاری از خودروهای اسپرت منحصر به قشر خاصی از جامعه نباشد.
اکثر این خودروها روی مدلهای تولید عادی پایه گذاری شدهاند. البته این خودروها به طور معمول جزو ماسل کار قرار نمیگیرند. حتی هنگامی که مجهز به موتور وی-۸ باشند. اگر خودروی مورد نظر از نظر عملکرد در سطح بالایی قرار داشته باشد آنگاه جزو این دسته از خودروها قرار میگیرد.
تعریف دقیق تنها شامل خودروهای سایز متوسط میشود. در واقع تا سال ۱۹۶۴ از مدلهای سایز متوسط خبری نبود. قبل از آن سازندگان با افزایش قدرت و تواناییهای مدلهای فول سایز، آنها را تبدیل به ماسل کار میکردند. به همین خاطر در ابتدا خودروهای فول سایز تقویت شده توسط این کمپانی، ماسل کار نامیده میشدند.
علاوه بر مدلهای فول سایز و سایز متوسط مدلهای کوچکی هم بودند که تواناییهای خود را به رخ بقیه میکشیدند. این مدلهای جدید به اصطلاح پونی کارز نام گرفتند (که به معنی اسب کوچک میباشد) این خودروها تنها در صورتی جزو دستهٔ ماسل کارز قرار میگیرند که تواناییهای انها در بالاترین حد ممکن و در حد ماسل کارهای واقعی باشد.
اگرچه خودروهای لوکسی نیز وجود داشتند که به علت عملکرد فوق العادهٔ موتور و لوازم انها در مقابل ماسل کارز حرفهایی برای گفتن داشتند ولی با این حال جزو این گروه قرار نمیگیرند.
خودروهای اسپرت دو نفره مثل شورلت کوروت و فورد تاندربرد MUSCLE CARS نیستند به خاطر قیمت بالا و ماهیت متفاوتشان از بقیهٔ خودروها. تنها استثنا AMC AMX است که مدل ارزان قیمتی بوده و بر اساس مدل جاولین شکل گرفتهاست.
کمپانی کرایسلر قوانین مسابقات نسکار در مورد کمترین میزان تولید موتورهای مورد استفاده در مسابقات را رعایت کرده بود. به هر حال موتور ۴۲۶ HEMI مدلی بیش از اندازه موفق بود! و باعث مسخره شدن و استهزائ مسابقات میشد و نسکار نیز پای خود را عقب کشید.
در تاریخ ۲۳ فوریهٔ ۱۹۶۴ سه دستگاه پلیموت مجهز به انجین HEMI و یک دستگاه دوج با موتور HEMI موفق شدند مقامهای اول تا چهارم مسابقات ۵۰۰ دیتونا را از ان خود کنند. این حیرت انگیزترین موفقیتی بود که مسابقات نسکار تا به حال به خود دیده بود. اوازهٔ این موتور فوق العاده همچون شعلههای اتش همه جا را فرا گرفته بود!
انجین ۴۲۶ HEMI نخستین انجین HEMI ساخت کرایسلر نبود ولی میتوان ان را بهترین موتور این گروه نامید. اگرچه HEMIهای دههٔ پنجاه مختص خودروهای مسافرتی بودند در مقابل انجین ۴۲۶ HEMI ۱۹۶۴ به عنوان یک موتور مخصوص مسابقات شناخته میشد. هدف از ساخت این انجین پیروزی در مسابقات نسکار و نیز قهرمانی در مسابقات دراگ بود.
کمپانی کرایسلر قوانین مسابقات نسکار در مورد کمترین میزان تولید موتورهای مورد استفاده در مسابقات را رعایت کرده بود. به هر حال موتور ۴۲۶ HEMI مدلی بیش از اندازه موفق بود! و باعث مسخره شدن و استهزائ مسابقات میشد و نسکار نیز پای خود را عقب کشید. کمپانی کرایسلر به جای طراحی صدها موتور HEMI در سال، مجبور به ساخت هزاران موتور HEMI و ازمایش انها بر روی خودروهای در حال تولید بود. کرایسلر سرمایه و وقت زیادی برای توسعهٔ موتورهای HEMI و موفقیت انها در نسکار صرف کرده بود. در نتیجه کمپانی، انجین HEMI را برای حضور در خیابانها اماده کرد.
مدل خیابانی HEMI در سال ۱۹۶۶ بر روی پلیموت بلودیر و دوج کرنت و چارجر عرضه شد. هر دو موتور عرضه شده بسیار شبیه به هم بودند. قالب ریزی اهن، میزان تنش قابل تحمل بلوک سیلندر و کورس و اندازهٔ سیلندر هر دو مدل (به میزان ۳٫۷۵*۴٫۲۵ اینچ) خیابانی و RACE مشابه بود. میل لنگ فورج کاری شده و سختکاری شده برای هر دو مدل یکسان بود. همانند قطعات دیگری همچون پیستونهای با قابلیت تحمل فشار بالا، بلبرینگهای میانی دلکو، شاتونهای فورجکاری شده، سر سیلندرهای اهنی و تایپیتهای مکانیکی.
بزرگترین تفاوت بین مدل خیابانی و RACE در منیفولدهای هوا و دود بود. منیفولد هوا (یا با ترجمهٔ تحتاللفظی منیفولد مکش) در مدل RACE استفاده شده در سالهای ۱۹۶۴ و ۱۹۶۵ از جنس الومینیم دو لایه و به صورت تکی چهار دهانه بود. HEMIهای مدل ۱۹۶۶ از یک منیفولد الومینیمی تکی چهار دهانه با مجرای تقسیم کنندهٔ هوا استفاده میکردند. برای مسابقات دراگ در سال ۱۹۶۴ از منیفولد دوبل چهاردهانه استفاده میکرد. برای سال ۱۹۶۵ نیز از منیفولد مشابهی استفاده میشد اما جنس ان از منیزیم بود و برای کم کردن هرچه بیشتر وزن موتور، از سرسیلندر الومینیمی استفاده میشد. منیفولدهای دود در مدل RACE به طور عادی از مدل هدر بودند که در انها از دو لولهٔ ۱٫۲ اینچی که به وسیلهٔ استیل روکش شده ویا به وسیلهٔ ورقهایی به سرسیلندر متصل میشدند. طول لولهها بین سی تا چهل اینچ متفاوت بود.
در حالیکه مدلهای RACE از یک کاربراتور چهاردهانه اداستفاده میکردند، مدلهای خیابانی از دو کاربراتور چهار دهانه استفاده میکردند که به منیفولد هوای دو لایهٔ الومینیمی متصل میشد. ضریب کمپرس به ۱۰٫۲۵ به ۱ کاهش پیدا کرده بود و از سرسیلندرهای اهنی به جای الومینیمی استفاده شده بود. میزان زاویه میل سوپاپ برای هر دو منیفولد هوا و دود به میزان ۲۷۶ درجه بود که در مدلهای ۱۹۶۶ این زاویه به میزان ۳۲۸ درجه بود. میزان همپوشانی سوپاپها در مدل خیابانی ۵۲ درجه و در مدل RACE ۱۱۲ درجه بود. کورس حرکت سوپاپهای هوا و دود به ترتیب ۰٫۴۸ و ۰٫۴۶ اینچ بود. که در مقایسه در مدلهای RACE این مقدار برابر ۰٫۵۶۵ اینچ برای هر دو سوپاپ دود و هوا بود. فنر سوپاپها در مدل خیابانی نرمتر شده بودند تا فرسودگی میل سوپاپ را کاهش دهند. از سوپاپهای مورد استفاده در مدل RACE در مدل خیابانی نیز استفاده شد. سوپاپ هوا دارای قطر ۲٫۲۵ اینچ و سوپاپ دود دارای قطر ۱٫۹۴ اینچ بود. با وجود تمامی این تغییرات مقدار قدرت و گشتاور تبلیغ شدهٔ مدلهای خیابانی در حد ۴۲۵ اسب بخار در دور موتور ۵۰۰۰ و گشتاور ۴۹۰ پاوندفوت در دور موتور ۴۰۰۰ باقیماند. بسیاری از افراد ادعا میکردند که میزان قدرت تولیدی به عدد ۵۰۰ اسب بخار نزدیکتر بوده! انجین ۴۲۶ HEMI با اضافه پرداختی معدل ۱۱۰۰ دلار در بسایری از مدلهای تولیدی کرایسلر قابل نصب بود و به همراه یک گیرباکس چهار سرعتهٔ دستی یا یک گیرباکس اتوماتیک تورکفلایت ارائه میشد. به علاوه انجینهای HEMI به جای وارانتی پنج سال/۵۰۰۰۰ مایل با وارانتی یک سال/۱۲۰۰۰ مایل تحویل داده میشدند. این وارانتی در صورت استفاده از خودرو در شرایط سخت (همچون مسابقات دراگ) از درجهٔ اعتبار ساقط میشد. انجین ۴۲۶ HEMI در طول حیات خود تغییرات بی شماری را دریافت کرد. در سال ۱۹۶۸ این موتور با استفاده از یک میل سوپاپ با عمر بالا، فنر سوپاپهای جدید و تغییراتی که باعث کاهش مصرف سوخت میشد، مورد بازنگری قرار گرفت. قدرت ان نیزبه میزان ۴۲۵ اسب بخار بدون تغییر باقیماند. در سال ۱۹۷۰ به جای تایپیتهای خشک قبلی از تایپیتهای هیدرولیکی استفاده شد. انجین ۴۲۶ HEMI تا اخرین سال تولید خود(۱۹۷۱) همچنان پرقدرت باقیماند درحالیکه کمپانی موپار تا ان سال سایر انجینهای تولیدی خود را مورد بازنگری قرار داده بود.
قدرت:
۱۹۶۶-۱۹۷۱: ۴۲۵ اسب بخار در دور موتور ۵۰۰۰ و گشتاور ۴۹۰ پاوندفوت در دور موتور ۴۰۰۰
استفاده در مدلهای:
۱۹۶۶-۱۹۷۱ دوج چارجر
۱۹۶۸-۱۹۷۱ دوج سوپربی
۱۹۶۸-۱۹۷۱ پلیموت GTX
۱۹۶۸-۱۹۷۱ پلیموت رودرانر
۱۹۶۹ دوج دیتونا
۱۹۷۰ پلیموت سوپربرد
۱۹۷۰-۱۹۷۱ دوج چلنجر
۱۹۷۰-۱۹۷۱ پلیموت باراکودا
مدلهای سفارش ویژه:
۱۹۶۸ دوج دارت
۱۹۶۷-۱۹۶۹ پلیموت کودا
میزان تولید:
۱۰۰۰۰ دستگاه
شرکت دوج هماکنون تولیدکننده خودروهای مینیون و اسیووی است. دفتر مرکزی این شرکت در شهر آبرن هیلز، میشیگان قرار دارد. پس از خریداری شرکت کرایسلر، توسط شرکت فیات، دوج نیز به فیات واگذار گردید و در حال حاضر توسط شرکت ایتالیایی فیات، مدیریت میشود.
دوج در سالهای ۱۹۶۸ تا ۱۹۷۴ خودروهایی در کلاس "ماسل کار" تولید کرد.
یک ماسل کار (یا خودروی عضلانی)، در کاملترین تعریف یک خودروی سایز متوسط، چهار نفره، دارای تواناییهایی حرکتی در حد مشخص، مجهز به یک موتور وی-۸ بلوک بزرگ و صد البته یک قیمت مناسب به طوری که قابل ابتیاع توسط اکثر افراد جامعه بوده و مثل بسیاری از خودروهای اسپرت منحصر به قشر خاصی از جامعه نباشد.
اکثر این خودروها روی مدلهای تولید عادی پایه گذاری شدهاند. البته این خودروها به طور معمول جزو ماسل کار قرار نمیگیرند. حتی هنگامی که مجهز به موتور وی-۸ باشند. اگر خودروی مورد نظر از نظر عملکرد در سطح بالایی قرار داشته باشد آنگاه جزو این دسته از خودروها قرار میگیرد.
تعریف دقیق تنها شامل خودروهای سایز متوسط میشود. در واقع تا سال ۱۹۶۴ از مدلهای سایز متوسط خبری نبود. قبل از آن سازندگان با افزایش قدرت و تواناییهای مدلهای فول سایز، آنها را تبدیل به ماسل کار میکردند. به همین خاطر در ابتدا خودروهای فول سایز تقویت شده توسط این کمپانی، ماسل کار نامیده میشدند.
علاوه بر مدلهای فول سایز و سایز متوسط مدلهای کوچکی هم بودند که تواناییهای خود را به رخ بقیه میکشیدند. این مدلهای جدید به اصطلاح پونی کارز نام گرفتند (که به معنی اسب کوچک میباشد) این خودروها تنها در صورتی جزو دستهٔ ماسل کارز قرار میگیرند که تواناییهای انها در بالاترین حد ممکن و در حد ماسل کارهای واقعی باشد.
اگرچه خودروهای لوکسی نیز وجود داشتند که به علت عملکرد فوق العادهٔ موتور و لوازم انها در مقابل ماسل کارز حرفهایی برای گفتن داشتند ولی با این حال جزو این گروه قرار نمیگیرند.
خودروهای اسپرت دو نفره مثل شورلت کوروت و فورد تاندربرد MUSCLE CARS نیستند به خاطر قیمت بالا و ماهیت متفاوتشان از بقیهٔ خودروها. تنها استثنا AMC AMX است که مدل ارزان قیمتی بوده و بر اساس مدل جاولین شکل گرفتهاست.
کمپانی کرایسلر قوانین مسابقات نسکار در مورد کمترین میزان تولید موتورهای مورد استفاده در مسابقات را رعایت کرده بود. به هر حال موتور ۴۲۶ HEMI مدلی بیش از اندازه موفق بود! و باعث مسخره شدن و استهزائ مسابقات میشد و نسکار نیز پای خود را عقب کشید.
در تاریخ ۲۳ فوریهٔ ۱۹۶۴ سه دستگاه پلیموت مجهز به انجین HEMI و یک دستگاه دوج با موتور HEMI موفق شدند مقامهای اول تا چهارم مسابقات ۵۰۰ دیتونا را از ان خود کنند. این حیرت انگیزترین موفقیتی بود که مسابقات نسکار تا به حال به خود دیده بود. اوازهٔ این موتور فوق العاده همچون شعلههای اتش همه جا را فرا گرفته بود!
انجین ۴۲۶ HEMI نخستین انجین HEMI ساخت کرایسلر نبود ولی میتوان ان را بهترین موتور این گروه نامید. اگرچه HEMIهای دههٔ پنجاه مختص خودروهای مسافرتی بودند در مقابل انجین ۴۲۶ HEMI ۱۹۶۴ به عنوان یک موتور مخصوص مسابقات شناخته میشد. هدف از ساخت این انجین پیروزی در مسابقات نسکار و نیز قهرمانی در مسابقات دراگ بود.
کمپانی کرایسلر قوانین مسابقات نسکار در مورد کمترین میزان تولید موتورهای مورد استفاده در مسابقات را رعایت کرده بود. به هر حال موتور ۴۲۶ HEMI مدلی بیش از اندازه موفق بود! و باعث مسخره شدن و استهزائ مسابقات میشد و نسکار نیز پای خود را عقب کشید. کمپانی کرایسلر به جای طراحی صدها موتور HEMI در سال، مجبور به ساخت هزاران موتور HEMI و ازمایش انها بر روی خودروهای در حال تولید بود. کرایسلر سرمایه و وقت زیادی برای توسعهٔ موتورهای HEMI و موفقیت انها در نسکار صرف کرده بود. در نتیجه کمپانی، انجین HEMI را برای حضور در خیابانها اماده کرد.
مدل خیابانی HEMI در سال ۱۹۶۶ بر روی پلیموت بلودیر و دوج کرنت و چارجر عرضه شد. هر دو موتور عرضه شده بسیار شبیه به هم بودند. قالب ریزی اهن، میزان تنش قابل تحمل بلوک سیلندر و کورس و اندازهٔ سیلندر هر دو مدل (به میزان ۳٫۷۵*۴٫۲۵ اینچ) خیابانی و RACE مشابه بود. میل لنگ فورج کاری شده و سختکاری شده برای هر دو مدل یکسان بود. همانند قطعات دیگری همچون پیستونهای با قابلیت تحمل فشار بالا، بلبرینگهای میانی دلکو، شاتونهای فورجکاری شده، سر سیلندرهای اهنی و تایپیتهای مکانیکی.
بزرگترین تفاوت بین مدل خیابانی و RACE در منیفولدهای هوا و دود بود. منیفولد هوا (یا با ترجمهٔ تحتاللفظی منیفولد مکش) در مدل RACE استفاده شده در سالهای ۱۹۶۴ و ۱۹۶۵ از جنس الومینیم دو لایه و به صورت تکی چهار دهانه بود. HEMIهای مدل ۱۹۶۶ از یک منیفولد الومینیمی تکی چهار دهانه با مجرای تقسیم کنندهٔ هوا استفاده میکردند. برای مسابقات دراگ در سال ۱۹۶۴ از منیفولد دوبل چهاردهانه استفاده میکرد. برای سال ۱۹۶۵ نیز از منیفولد مشابهی استفاده میشد اما جنس ان از منیزیم بود و برای کم کردن هرچه بیشتر وزن موتور، از سرسیلندر الومینیمی استفاده میشد. منیفولدهای دود در مدل RACE به طور عادی از مدل هدر بودند که در انها از دو لولهٔ ۱٫۲ اینچی که به وسیلهٔ استیل روکش شده ویا به وسیلهٔ ورقهایی به سرسیلندر متصل میشدند. طول لولهها بین سی تا چهل اینچ متفاوت بود.
در حالیکه مدلهای RACE از یک کاربراتور چهاردهانه اداستفاده میکردند، مدلهای خیابانی از دو کاربراتور چهار دهانه استفاده میکردند که به منیفولد هوای دو لایهٔ الومینیمی متصل میشد. ضریب کمپرس به ۱۰٫۲۵ به ۱ کاهش پیدا کرده بود و از سرسیلندرهای اهنی به جای الومینیمی استفاده شده بود. میزان زاویه میل سوپاپ برای هر دو منیفولد هوا و دود به میزان ۲۷۶ درجه بود که در مدلهای ۱۹۶۶ این زاویه به میزان ۳۲۸ درجه بود. میزان همپوشانی سوپاپها در مدل خیابانی ۵۲ درجه و در مدل RACE ۱۱۲ درجه بود. کورس حرکت سوپاپهای هوا و دود به ترتیب ۰٫۴۸ و ۰٫۴۶ اینچ بود. که در مقایسه در مدلهای RACE این مقدار برابر ۰٫۵۶۵ اینچ برای هر دو سوپاپ دود و هوا بود. فنر سوپاپها در مدل خیابانی نرمتر شده بودند تا فرسودگی میل سوپاپ را کاهش دهند. از سوپاپهای مورد استفاده در مدل RACE در مدل خیابانی نیز استفاده شد. سوپاپ هوا دارای قطر ۲٫۲۵ اینچ و سوپاپ دود دارای قطر ۱٫۹۴ اینچ بود. با وجود تمامی این تغییرات مقدار قدرت و گشتاور تبلیغ شدهٔ مدلهای خیابانی در حد ۴۲۵ اسب بخار در دور موتور ۵۰۰۰ و گشتاور ۴۹۰ پاوندفوت در دور موتور ۴۰۰۰ باقیماند. بسیاری از افراد ادعا میکردند که میزان قدرت تولیدی به عدد ۵۰۰ اسب بخار نزدیکتر بوده! انجین ۴۲۶ HEMI با اضافه پرداختی معدل ۱۱۰۰ دلار در بسایری از مدلهای تولیدی کرایسلر قابل نصب بود و به همراه یک گیرباکس چهار سرعتهٔ دستی یا یک گیرباکس اتوماتیک تورکفلایت ارائه میشد. به علاوه انجینهای HEMI به جای وارانتی پنج سال/۵۰۰۰۰ مایل با وارانتی یک سال/۱۲۰۰۰ مایل تحویل داده میشدند. این وارانتی در صورت استفاده از خودرو در شرایط سخت (همچون مسابقات دراگ) از درجهٔ اعتبار ساقط میشد. انجین ۴۲۶ HEMI در طول حیات خود تغییرات بی شماری را دریافت کرد. در سال ۱۹۶۸ این موتور با استفاده از یک میل سوپاپ با عمر بالا، فنر سوپاپهای جدید و تغییراتی که باعث کاهش مصرف سوخت میشد، مورد بازنگری قرار گرفت. قدرت ان نیزبه میزان ۴۲۵ اسب بخار بدون تغییر باقیماند. در سال ۱۹۷۰ به جای تایپیتهای خشک قبلی از تایپیتهای هیدرولیکی استفاده شد. انجین ۴۲۶ HEMI تا اخرین سال تولید خود(۱۹۷۱) همچنان پرقدرت باقیماند درحالیکه کمپانی موپار تا ان سال سایر انجینهای تولیدی خود را مورد بازنگری قرار داده بود.
قدرت:
۱۹۶۶-۱۹۷۱: ۴۲۵ اسب بخار در دور موتور ۵۰۰۰ و گشتاور ۴۹۰ پاوندفوت در دور موتور ۴۰۰۰
استفاده در مدلهای:
۱۹۶۶-۱۹۷۱ دوج چارجر
۱۹۶۸-۱۹۷۱ دوج سوپربی
۱۹۶۸-۱۹۷۱ پلیموت GTX
۱۹۶۸-۱۹۷۱ پلیموت رودرانر
۱۹۶۹ دوج دیتونا
۱۹۷۰ پلیموت سوپربرد
۱۹۷۰-۱۹۷۱ دوج چلنجر
۱۹۷۰-۱۹۷۱ پلیموت باراکودا
مدلهای سفارش ویژه:
۱۹۶۸ دوج دارت
۱۹۶۷-۱۹۶۹ پلیموت کودا
میزان تولید:
۱۰۰۰۰ دستگاه