نقش سندباد و علی بابا در شیوع طاعون!!+نامه پیرزن به خدا!

[✘PETER✘]

روهی از محققان بین المللی دریافتند که باکتری عامل بروز بیماری مهلک طاعون از دو هزار و 600 سال قبل در چین وجود داشته است.

به گزارش خبرگزاری مهر، محققان آلمانی، فرانسوی، ایرلندی، انگلیسی، آمریکایی و چینی به سرپرستی "مارک آخمن" از دانشگاه کالج کورک در ایرلند که نتایج یافته های خود را در مجله علمی "نیچر ژنتیک" منتشر کرده اند با ردیابی تکامل باکتری Yersinia pestis، عامل بروز طاعون اطلاعات بی سابقه ای در خصوص تاریخچه شیوع این بیماری مرگبار بدست آوردند.

این بررسیها نشان می دهد که اولین نمونه های این باکتری دو هزار و 600 سال قبل در چین ایجاد شده است.

این دانشمندان به منظور دستیابی به این نتایج با بررسی 933 سایت مختلف DNA از یک مجموعه شامل 286 نمونه از باکتری طاعون، 17 توالی کامل ژنوم این باکتری را با یکدیگر مقایسه کردند.

اطلاعات به دست آمده امکان ردیابی گسترش اپیدمی های تاریخی طاعون در دنیا و محاسبه سن موجهای مختلف شیوع این بیماری را فراهم کرد.

نتایج این بررسیها نشان می دهد که باسیل طاعون در چین و یا در یک منطقه بسیار نزدیک به آن ایجاد شده به تکامل رسیده و از آنجا از طریق اپیدمهای متعدد از مسیر جاده ابریشم بین سالهای 1409 تا 1433 به آفریقا راه یافته است.

این بیماری از طریق کشتیهای "ژنگ هی"، جهانگرد چینی در قرن پانزدهم به آفریقا رسیده است. به نظر می رسد که دو شخصیت "کاپیتان هوک" اروپایی و "سندباد" شرقی داستانهای هزار و یک شب با الهام از این جهانگرد چینی خلق شده باشند.

پیش از این رویداد، از سال 1347 تا 1351 میلادی، "مرگ سیاه" یا همان طاعون از آسیا به اروپا و سپس به آفریقا رسیده و منجر کاهش قابل توجه جمعیت جهانی شده بوده است. به طوری که در این دوره چین حدود یک دوم، اروپا یک سوم و آفریقا یک هشتم جمعیت خود را در اثر اپیدمی طاعون از دست داد.

آخمن در این خصوص توضیح داد: "ما می دانیم که این باکتری در چین تکامل یافته است. هرچند هیچ اطلاعاتی در خصوص اینکه چگونه به اروپا راه یافته است موجود نیست. اسناد تاریخی نشان می دهند که این بیماری از راه ملوانان از دریای خزر به ایتالیا رسیده، با وجود این نمی دانیم که چگونه در منطقه آبهای خزر شیوع پیدا کرده است."





نامه پیرزن به خدا!


ک روز کارمند پستی که به نامه‌هایی که آدرس نامعلوم دارند رسیدگی می‌کرد متوجه نامه ای شد که روی پاکت آن با خطی لرزان نوشته شده بود نامه‌ای به خدا !

با خودش فکر کرد بهتر است نامه را باز کرده و بخواند.در نامه این طور نوشته شده بود:
خدای عزیزم بیوه زنی هشتادوسه ساله هستم که زندگی ام با حقوق نا چیز باز نشستگی می‌گذرد. دیروز یک نفر کیف مرا که صد دلار در آن بود دزدید.

این تمام پولی بود که تا پایان ماه باید خرج می‌کردم. یکشنبه هفته دیگر عید است و من دو نفر از دوستانم را برای شام دعوت کرده‌ام، اما بدون آن پول چیزی نمی‌توانم بخرم. هیچ کس را هم ندارم تا از او پول قرض بگیرم . تو ای خدای مهربان تنها امید من هستی به من کمک کن …
کارمند اداره پست خیلی تحت تاثیر قرار گرفت و نامه را به سایر همکارانش نشان داد. نتیجه این شد که همه آنها جیب خود را جستجو کردند و هر کدام چند دلاری روی میز گذاشتند. در پایان نودوشش دلار جمع شد و برای پیرزن فرستادند …

همه کارمندان اداره پست از اینکه توانسته بودند کار خوبی انجام دهند خوشحال بودند. عید به پایان رسید و چند روزی از این ماجرا گذشت، تا این که نامه دیگری از آن پیرزن به اداره پست رسید که روی آن نوشته شده بود: نامه‌ای به خدا !

همه کارمندان جمع شدند تا نامه را باز کرده و بخوانند. مضمون نامه چنین بود :
خدای عزیزم، چگونه می‌توانم از کاری که برایم انجام دادی تشکر کنم. با لطف تو توانستم شامی ‌عالی برای دوستانم مهیا کرده و روز خوبی را با هم بگذرانیم. من به آنها گفتم که چه هدیه خوبی برایم فرستادی … البته چهار دلار آن کم بود که مطمئنم کارمندان اداره پست آن را برداشته‌اند!!…

[نفس.]

ممنون

[پرییییییییی]

ممننووننن