امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 1
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

قنات و گردشگری

#1
قابلیت های گردشگری در تمدن كاریزی

[rtl]مقدمه[/rtl]
[rtl]جهان با برگذشتن از یکسان سازی مدرنیته ، امروزه در پردازش پسامدرن رویکردی به تعامل فرهنگ ها را باز می نماید . موزائیک وار قرار گرفتن خرده فرهنگ ها و کنش ارتباطی در چارچوب تفکر ریزوم وار خود یکی از جلوه های این پردازش پسامدرن است. همچنین‌یکتاگونگی فضاهای جغرافیایی نیز در تحکیم مجازی‌سازی به وسیله وانموده های چند رسانه ای جهانی شکل می گیرد (Roberts,2002,22).‌سرمایه‌داری‌نیز در پارادایم سازمان نایافتگی خود ، در افسون زیبا شناختی کالاهای فرهنگی، برای سیطره بر فضاهای جغرافیایی امر فرهنگی را در شیوه های تطابق اجتماعی در تمایززدایی میان حوزه های مختلف تسهیل می کند .[/rtl]
[rtl]یکی از حوزه های تمایز‌زدایی شده در چاش های پسامدرن ،گردشگری می باشد ؛ که یکی از شیوه های سیطره بر فضاهای جغرافیایی در تبیین حرکت سرمایه‌داری به مفهوم هستی شناسانه اش‌ می باشد.این خود به شکل گیری فعالیت های گردشگری جایگزین در قالب گروه های کوچک و یا به صورت انفرادی منتهی می شود ، که به نام مسافرت های آزاد و مستقل (FITS) شناخته می شوند (Stamboulis,2003,36). [/rtl]
[rtl] [/rtl]

[rtl]بر این مبنا گردشگری در دو سویه یک جریان ممتد از دیالکتیک مرکزـ پیرامون ، به سوی هم آنی با درک متناهی از مکان و زمان سیر کرده است . سرمایه‌داری در قالب گردشگری در عبور از نگرش تک محور ، امروزه در گذرگاه های پساپارادایمی و گسترش همه جانبه بازار ، میل به تمامی فضا ها ، چه مدرن و چه ماقبل مدرن دارد . یکی از فضاهای ماقبل مدرن که می تواند در این روند مورد توجه سرمایه داری و گردشگری همتنیده با آن باشد،فضای حیاتی « تمدن کاریزی » است . آنچه این توجه را توجیه می نماید ، تکاپوی میراثی است که در بطن تمدن کاریزی در گذشته دور شکل گرفته و پایداری آن همچنان بر‌دوام است . تمدن کاریزی خود نشان از کمال و پیشرفت علوم علمی ، فنی و تکنولوژی چندین هزار ساله بشری دارد . این تمدن بر پایه نشانه شناسی خود یعنی قنات شکل گرفته که نه صرفا"یک  پدیده روستایی و کشاورزی ، بلکه بنیان تاسیس و گسترش شهر ها یا مدنیتی بوده که امروزه در عرصه های مختلف تبلور می نماید ( پاپلی یزدی، 1379 ،11 ). این تمدن بر تارک میراث جهانی می درخشد و با میراث خود در جنبه های مختلف فرهنگی ـ اجتماعی ، هنری و تاریخی چنان شکوهی را می آفریند که در باور هر گردشگر پسامدرن ، کنجکاوی سیری ناپذیری را برای یافتن پاسخ در خور تحریک می کند و او را به سفر به وادی تمدن کاریزی وا می دارد که در جهان پسامدرن ، جلوه ای از تبلور خرده روایت ها است.[/rtl]

[rtl]در این میان هرچند گردشگری با سرمایه داری همتنیده است ولی عدم پذیرش آن و پیشبرداش در تمدن کاریزی غفلت از فرصت هایی است که در ایجاد درآمد و اشتغال از یک سو و عرضه میراث جهانی به دیگران در راستای تفکر ریزوم وار از دیگر سو می تواند در زمینه گردشگری در فضای حیاتی این تمدن شکل گیرد.نادیده گرفتن قابلیت های گردشگری در تمدن کاریزی ، مساوی بازخور های منفی در بر هم کنش فضامندی تولید شده در این تمدن است . در این بین نکته اصلی در آن نهفته است که با شناخت قابلیت ها و شناخت گردشگری پسامدرن راهکار های بومی کردن گردشگری در تمدن کاریزی باز شناخته شودنباید فراموش کرد سیاست های اقتصادی و فرهنگی امروز دنیا بر توسعه گردشگری به عنوان راهکاری‌اقتصادی در‌ مهارچالش‌های فضایی‌تاکید می‌کنند (Lanza,2003,320 )[/rtl]
[rtl] [/rtl]

[rtl]گردشگری پسامدرن [/rtl]

[rtl]در فضای پسامدرن اوقات فراغت و گردشگری به عنوان حق ، نه پاداش محسوب گردیده و به پایه های زندگی و هستی بدل گشته است.‌گردشگری پسامدرن نیز در این بین می تواند فرآیندی باشد از مجموعه عوامل اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی و محیطی که در یک سبک زندگی اکسپرسیونیستی به هم پیوند می خورند و واکنش های بسیاری را برای لذت تجربه کردن ، در بسیاری از سطوح معرفتی در چارچوب هستی شناختی و پایبندی به اکنون چه در جامعه و چه در خود سبب می شود ( پاپلی یزدی،1382 ،38 ). این فرآیند شکل گیری سیاست گذاری های کلان اقتصادی را پیرامون خود شکل داده و گردشگری را به امر جهانی بدل ساخته است  (Sugiyart,2003,685 ) .[/rtl]
[rtl]گردشگری در فضای پسامدرن به عنوان یک کالای فرهنگی محسوب گردیده و از آنجا که فرهنگ در این فضا به عنوان بازاری از تقاضاهای زیبا شناختی محسوب می شود ( Rajan,2002,46 ) آنچه در پیرامون گردشگری رخ داده در‌هم شدگی تولید زیبا شناختی مقاصد در قالب دورنمایی گردشگر با تولید کالای گردشگری به عنوان یک کالای فرهنگی بطور کلی می باشد.این امر بنابه صورت بندی جدید در پیرامون گردشگری ، دگرگونی زمینه و شرایط تعامل و سازماندهی اجنماعی را در رابطه با بازارآرایی میان مکان ـ فضای اقتصادی و اجتماعی ـ فرهنگی نشان داده ( هلد ،1382 ،25 ) که تحت آن فضاهای حیاتی تمدن های ماقبل مدرن به عنوان یک مقصد گردشگری در فضای پسامدرن رخ می نماید .[/rtl]
[rtl]در یک حالت کلی گردشگری پسامدرن را می توان از دو بعد مقصد و گردشگر مورد بررسی قرار داد . گردشگران پسامدرن به عنوان مصرف کنندگان کالای گردشگری در مقاصد تجربه های محلی و گوناگون را به پروژه های بزرگ و جهانی ترجیح می دهند و برای خرده فرهنگ ها اهمیت زیادی قائل هستند .گردشگران پسامدرن موجودات بی اراده در معرض بازاریابی تصاویر مقاصد گردشگری نیستند ، بلکه به عنوان حلقه های فعالیت در جریان پیوسته تولید تصاویر قرار دارند (cova,1996,4-8).‌گردشگران بر این مبنا در پردازش فضایی پسامدرن ، پیگیر باز پیوست های ساختارشکنی گردشگری انبوه در الگوهای فضایی سه گانه ( گردشگری شهری ، روستایی و طبیعی ) می باشند . این روند این فرصت را مهیا می کند ، در هنگامی که نشانه شناسی فضاهای جغرافیایی ، به عنوان یک نمونه ساده از برکنش های اجتماعی(بخصوص در زمینه گردشگری فرهنگی) در باز تولید فضایی می باشند و در آن شناسایی سییورگ ها(جریان کنش های اجتماعی در معنای خاص) از اهمیت اساسی برخوردار است (Dematties,2001.120) جریانی از نگرش پساساختاری در قالب گردشگری شکل گیرد .[/rtl]
[rtl]گردشگری پسامدرن در قالب همتنیدگی کار و اوقات فراغت،به عنوان تسکین حس نوستالژی خویش در قالب سوگم کردگی های هستی شناختی ، تداعی مقاصد را به عنوان یک تجربه اصیل دنبال می کند و تبار تاریخی آن( در این زمینه می توان به تمدن کاریزی اشاره کرد) به عنوان سندی مورد پرسش قرار می گیرد.گردشگران پسامدرن به واقع زائرنی هستند که در اکنونیت جاودان ، فراتر از جنبه های آپولونی تمدن کاریزی ، حیثیت دیونیزسوسی را در تجربه گردشگری فضاهای ماقبل مدرن جستجو می کنند ؛ تا خارج از رویکرد به چه هستی ، آن هستی آن فضاها را در تعامل با غیر به دست آورند. از این روست که جریان گردشگری فرهنگی وجه غالبی در فضای پسامدرن می یابد که در آن میراث و اصالت های تاریخی در سبک زندگی اکسپرسیونیستی و حس نوستالژی از اهمیت اساسی بر خوردار است.‌اما مقاصد گردشگری نیز در چارچوب نگرش های اولویت بندی شده در زمینه اقتصادی ، اجتماعی ـ فرهنگی و محیطی به دنبال یافتن راهکارهایی می باشند تا جریان گردشگری را به خود جذب نمایند.شکل گیری اقتصاد زیباشناختی پیرامون سرمایه داری سازمان نایافته یکی از این بنیان ها می باشد که در پردازش دورنمایی گردشگر نماد می یابد  این امر در قالب یکپارچگی ، مصرف و زیبایی را باز می‌نماید که هدف آن بازتابندگی های هست بودن برای جذب‌گردشگر است.‌بر این مبنا شکل گیری اقتصاد زیبا شناختی نشانه ها تسهیل می شود و به عنوان مرحله جدیدی از سرمایه داری پس از گذار از نیاز های اقتصادی ، پس انداز و کمیابی رخ می نماید.هرچند اقتصاد زیباشناختی در زمینه گردشگری بر پایه پایان تضاد کار وسرمایه قرار گرفته (Roberts,2002,7) ولی هنگامی که به اصلی بنیادی در سمبولیسم مصرف بدل می گردد،گرایش به مشخص کردن تمایز بین توسعه و استفاده از منابع دارد. بر این مبنا پردازش فضایی تمدن کاریزی برای تبیین جایگاه آن در مقاصد گردشگری ضروری می باشد .[/rtl]
[rtl]تمدن کاریزی [/rtl]
[rtl]تمدن‌کاریزی پیرامون بازتولید فضایی قنات به عنوان نشانه شناسی هستی خود عینیت یافته است . خاصیت فانتیک این تمدن متکی به قنات در ابعاد فضایی یکتانگری منحصر به فردی را بین انسان و محیط در قالب تطابق وجودی سبب شده است . این یکتانگری محیطی مجموعه ای از دانش تجربی در قالب تکنولوژی سنتی همراه با دانش ذهنی به عنوان آداب و رسوم یا فرهنگ می باشد ( پاپلی یزدی ،1381 ،17 ).عینیت یافتگی فضایی تمدن کاریزی را می توان در رابطه با فضاهای حیاتی زندگی در حاشیه کویر ایران مشاهده کرد. این تمدن در بعد ایران نمادی یکی از خرده فرهنگ های‌ شکل دهنده به فرهنگ ایرانی می باشد که موزائیک وار در کنار دیگر خرده فرهنگ ها انسجام یافته است . محدوده جغرافیایی این تمدن اطراف کویر مرکزی ایران یعنی شهر هایی چون یزد ، گناباد ، کرمان ، بم ، بیرجند ، قائم ، فردس ، طبس، کاشمر ، سبزوار ، سمنان ، دامغان ، گرمسار ، کاشان و تهران قدیم را در بر می گیرد ؛ که دارای ویژگی های تمدنی و فرهنگی کاملا متفاوتی نسبت به محیط های پیرامون خود می باشند ( پاپلی یزدی ، 1379 ، 244  ) . در بعد سنت روایی ، باز خوانش این فضای متنی در نشانه شناسی قنات به عنوان یکی از روش های بهره برداری از سفره آبهای زیرزمینی به کمک دهلیز های زهکشی آب می باشد ( گوبلو ، 1371 ، 40 ) که در پیرامون آن ساختاری اجتماعی ـ فرهنکی در چارچوب گروه‌ها و قشر‌ها ، آداب و سنن ، سنجش متعدد زمانی و حجمی آب ، شیوه های متعدد آبیاری سنتی ، ابداعات و ابتکارات در جمع آوری و صرفه جوئی آب شکل گرفته است ( صفی نژاد ، 1368 ، 20  ). از این رو است که تنها با تکیه بر بازشناخت قابلیت های تفکر سنتی ، تداعی هستی شناختی تمدن کاریزی قابل تصور است . به گونه ای که مناطق بسیاری را می توان یافت که دارای شرایط آب و هوایی حاشیه کویر ایران باشند اما در بسیاری از آن مناطق حفر قنات هرگز ابداع نشده است ( پاپلی یزدی،1379 ، 246 ) . این خود نشان از آن دارد که در فراسوی ساختار فنی قنات ( که ریشه در ژرفای تفکر ایرانی دارد ) آنچه که به پایداری و دوام تمدن کاریزی کمک نموده بازتابش هست بودن هایی می باشد که در بطن این تمدن ریشه در صورت های اسطوره ای و سمبولیک و مذهبی تقدس آب داشته اند . درست است که قنات راهکاری اساسی برای دسترسی به آب بوده و انتقال آب را به شهر ها و روستا ها تسهیل می نموده است ( باقری ، 1379 ، 46 ) ولی فراتر از آن آب خود تقدسی در بازتابش تفکر سنتی بود و هویتی را در پیرامون انتقال خود به وسیله قنات در جوامع استفاده کننده از آن شکل می داده است . این هویت برخاسته از هستی شناسی ایرانی در تداومی تاریخی ، دوام خرده تمدن کاریزی را در بطن تمدن بزرگ ایرانی سبب شده است .[/rtl]
[rtl]بنابراین اگر می بینیم که در شرایط آب و هوایی یکسان ، فرهنگ ها ، تمدن ها ، فن آوری های متفاوتی ظهور می کند مربوط به همان تفکر انسانی است که در شرایط محیطی ، اجتماعی و عوامل روانی شکل می گیرد که خود به یک نظریه رفتارگرایی جغرافیایی منتهی می گردد ( پاپلی یزد ،1379 ، 246 ) . این نظریه پیرامون هستی شناسی تمدن کاریزی برخاسته از برکنش های فضایی پسامدرن ، تباری تاریخی را در بازتابندگی اصالت ، پیرامون میراث سترگ بشری باز می نماید . تمدن کاریزی در چارچوب رفتارگرایی جغرافیایی ، بالاترین بازتولید فضامندی است که ارزش صدقی یک روند دو سویه را در تبلور قنات سبب شده و پیرامون آن فضای از هم کنش های اجتماعی را در قالب روستا و شهر شکل داده است.بوم ـ زیست تمدن کاریزی برخوردار از تفکر چند لایه در راستای سبک مندی زندگی متمایز از کنش پذیری های تمدن صحرانوردی یا فئودالی می باشد . نگاه مردمان این تمدن برخاسته از خود ارجاعی هایی است که در قالب تعاون ، همیاری و مدیریت مردمی شکل گرفته است. در سبک مندی زندگی این مردم، تاریخ مندی سترگی از باورهای ناشی از قنات وجود دارد به گونه ای که حتی دو جنسیت پنداری قنات ها ، مراسم ازدواج و قربانی کردن برای قنات از باور های مردمان این تمدن بوده است ( صداقت کیش ، 1379 ، 93 ) . هرچند فرجام گشتلی تکنولوژی در روند مدرنیته ( پاپلی یزدی ، 1381 ، 20 ) امروزه چالش هایی را بر این سبک مندیزندگی تحمیل کرده است که از آن جمله می توان به کبود مقنی (متخصصان قنات)به عنوان یکی از سطوح اجتماعی با اهمیت تمدن کاریزی اشاره کرد(کردوانی ، 307،1371).با این وجود مجال پسامدرن در ساختارشکنی فراروایت مدرنیته تبلور این تمدن را در کنار دیگر خرده روایت ها ، موزائیک وار در فرهنگ جهانی ساطر کرده است.فراتر از این باز خوانش‌عینیت یافتگی فضایی ، قابلیت های گردشگری در بطئن این تمدن این امکان را مهیا می سازد که در یک نگرش پسا ساختاری ، در پردازشی پسامدرن جذب گردشگری (بخصوص گردشگری فرهنگی ) انجام پذیرد.از این رو تطبیق پذیری فابلیت های بنیانی در دوسویه جریان گردشگری یعنی مقصد(فضای تمدن کاریزی) و گردشگران (انعطاف پذیری پسامدرن ) در شناختی از تلفیق پذیری گرایش بازار و تقاضای گردشگری  در اولویت قرار می گیرد.[/rtl]
[rtl] [/rtl]

[rtl]قابلیت های گردشگری در تمدن کاریزی [/rtl]

[rtl]بازتابش قابلیت های گردشگری در تمدن کاریزی پیرامون سه قابلیت بنیادی انعکاس می یابد که در برگیرنده میراث ، نوستالژی ودور نمایی گردشگر است.هرچند برشمردن قابلیت ها همچون جاذبه های فهرست وار مرسوم است اما در این مبحث بازکنش بنیادی سه قابلیت فوق الذکر در تمدن کاریزی فارغ از یک سونگری مطالعات گردشگری مدنظر می باشد.پروراندن این سه قابلیت نهفته در بطئن تمدن کاریزی در چارچوبی از گونه شناسی گردشگری یعنی بازخوانش این قابلیت ها در روندی از گردشگری فرهنگی می تواند در فضای پسامدرن ، جاذب گردشگر از بازارهای تقاضای گردشگری باشد.این در حالی است که میراث ونوستالژی از مولفه های اصلی گردشگری پسامدرن بوده وبنیان های وجود شناختی این گونه از گردشگری را در رابطه با گردشگران شکل می دهند(Hall,1996,187 ).اما دورنمایی گردشگر به عنوان زایش مفهوم فراتر از قدرت دید در قالب مجازی سازی در عینیت یافتگی فضایی مقاصد بسیار موثر است.این در صورتی امکان پذیر است که وجود پارامترهایی در هریک از مقاصد این امر را تسهیل کند. دورنمایی گردشگر برکنش های را برای جذب گردشگر در پیرامون ارائه خود به عنوان اصالتی واقعی چه در گذشته وچه در حال شکل می دهد(Hallinshead,1999,9 ).بر این مبنا می توان قابلیت های فوق الذکر را در تمدن کاریزی به صورت زیر بررسی کرد.[/rtl]
[rtl]دزر رابطه با نوستالژی به عنوان یک هستی شناختی زمان حال در یک اکنونیت جاودان ، میل به گذشته وبازسازی آن را چه در ذهن وچه در عین برای تداعی آنچه که نفرت از تمدن مدرن نامیده می شود، باز می نماید(اباذری ،84،1377).گردشگران در چالش نوستالژی و زیر فشار مک دونالیزه شدن زندگی(ریتزر،785،1379)از وضعیت مدرنیته احساس ناخرسندی می‌کنند.این گردشگران به دنبال بازتابش تسکین نوستالژی خود در مکان ـ نوستالژیا در فضاهای مختلف جغرافیایی می باشند وبخصوص مایلند با توسل به اسطوره‌ها و درک همگنی جهان ماقبل مدرن به انتقاد از مدرنیته (با بازدید از مکان ـ نوستالژیا)بپردازند وتسکین حس خود را در آن جستجو نمایند.ار این رو تمدن کاریزی به عنوان یک خرده تمدن ماقبل مدرن وبا دارا بودن هگنی سنتی هچون ساختارهای اجتماعی ـ فرهنگی که در هزاره‌ها دوام یافته و پایدار مانده است و نشان از گذشته باستانی انسان در تطبیق با محیط دارد، می تواند در جذب گردشگر در یک هارمونی گردشگر پذیری اهمیت فراوان بیابد. علاوه بر آن ساختارهای وابسته به اسطورهای کویری که پیرامون آب ومسائل آن تبلور یافته ودر هسته نژادی تمدن کاریزی شکل گرفته است تبدیل تاریخ به طبیعت را تسهیل نموده  وبا گذار از تاریخ به طبیعت مقتصدانه رفتار می کندکه سبب آن می گردد که پیچیدگی‌های  کنش های انسانی فراموش ورها شده و به جوهر ها سادگی بخشد(معینی علمداری ،107،1380).این خود در همگنی باز یافت شده پیرامون اسطوره‌های تمدن کاریزی و افسانه های پیرامون آنها ، خود ارجاعی هایی راسبب می شود که در جایگاه هستی شناختی اش تحریکی برای حس نوستالژی گردشگران پسامدرن وجذب آنها به فضای جغرافیایی این تمدن می باشد.در این میان باز تابندگی گشتارهای افسانه ای که در اشیاء ، پدیدها و بخصوص نشانه شناسی تمدن کاریزی یعنی قنات می تواند در بازتولید فضایی مکان ـ نوستالژیا بسیار موثر باشد [/rtl]
[rtl]میراث عموما" با واژه ارث به عنوان چیزی که از یک نسل به نسل دیگر منتقل می شود ، پیوند دارد.به این علت حمل کننده تاریخی ارزش ها و ارزش فرهنگی اشیاء و پدیده ها از گذشته می باشد.میراث چشم اندازی از گذشته فرهنگ سنتی جامعه محسوب می شود(Nuryanti,1996,246 ).در تمدن کاریزی در ابعاد کلی قنات تداعی گر میراث می باشد که ریشه در گذشته بسیار دور دارد و به قرن های گذشته در دوره باستانی ایران باز می گردد.طبق نظر گوبلو خاستگاه قنات در شمال غربی ایران فعلی در حدود 800 ق . م است(پاپلی یزدی[sup]  [/sup]، 246،1379).در دوره های باستانی ایران همچون هخامنشیان ، اشکانیان و ساسانیان موجودیت قنات شکل دهنده سیستم آب رسانی حکومت ها در نواحی خاصی بوده است(باقری ،48،1379[sup]  [/sup]).[/rtl]
[rtl]کاوش میراث در پیرامون قنات و دیگر جلوه ها در تمدن کاریزی می تواند به یک واکنش ارادی به بیگانگی مدرنیته و تجدید ساختار میراث فرهنگی با یک هویت اجتماعی گردشگران(Meethan,2001,12 ) پاسخ دهد واین قابلیت را داراست که گردشگران(بخصوص گردشگران فرهنگی ) را به فضای جغرافیایی خاص تمدن کاریزی جذب نماید.پردازش گردشگری در قالب میراث در تمدن کاریزی اهمیت جنبه های کاریزی را باز می نماید.گردشگری فرهنگی در قالب میراث اصالتی را می طلبد که باز تولید آن در محک تجربه بازدید حاصل شود.گردشگری فرهنگی یافتن یک مکان متفاوت فرهنگی را در حرکت از مکان سکونت برای بازید ازآن را تداعی‌ می کند(Bachleitner,1999,199 ).از این رو پیوستگی تاریخی میراث در تمدن کاریزی پیرامون قنات ، می تواند برای جلوه ای متفاوت از یک مکان فرهنگی در نگرش های رومانتیک ، تاریخی و اصیل پردازش شود.همچنین از آنجا که جستجو برای اصالت با بیگانگی در فضای مدرنیته رابطه ای مستقیم دارد ودر فضای پسامدرن این امکان مهیا می شده تا جستجو برای اصالت در حوزه های تمدنی مختلف تسهیل شود (پاپلی یزدی ، 1382) قنات در تمدن کاریزی به غنوان یک نشانه درون متنی می تواند منبع باارزشی برای تفسیر و هویت یابی در جستجوی اصالت از سوی گردشگران در فضای پسامدرن باشد.[/rtl]
[rtl]تمامی این برکنش های وقتی صورتبندی واقعی خود را به دست که در قالب یک دورنمایی گردشگری نماد یابد.تمدن کاریزی با توجه به قابلیت های فوق الذکر می تواند در یک ساختار زیبا شناختی ، دورنمایی گردشگر را شکل دهد.دورنمایی گردشگر به طور فزآینده‌ای فرهنگی می باشد ؛ که در آن فرهنگ در قالب زیبا شناختی یک افزایش درد آرایش مکان ها و فضاها را سبب می شود (Hallinshead,1999,21 ).در این مورد در تمدن کاریزی می توان ساختار قنات را مورد توجه قرار داد.همانگونه که با بررسی دقیق یک قالی ایرانی می توان بافنده آن را شناخت ،با بررسی یک قنات نیز می توان امضای سازنده آن را در پای آن مشاهده کرد.زیباشناختی قنات به عنوان هسته تمدن کاریزی در ساختارهای فنی می تواند یکی از پارامترهای دورنمایی گردشگر باشد.پارامتر دیگر در دورنمایی گردشگر پردازش صنایع دستی نمدن کاریزی است. در حوزه این تمدن صنایع دستی به اوج تکامل خود رسیده است. قالیبافی در کرمان و کاشان به اوج می رسد. انواع پارچه کرکی ، پنبه ای ، کتانی وبخصوص ابریشمی در شهرها و روستاهای این حوزه به ویژه در یزد ، کرمان و کاشان به تکامل رسیده است(پاپلی یزدی ، 256،1379).این خود قابلیت بالای در زمینه دورنمایی گردشگر در این تمدن را باز می نماید. [/rtl]
[rtl]در یک حالت کلی بیان قابلیت ها در تمدن کاریزی پردازش معنایی خود را در صورتبندیی سه گانه به دست می آوردهر چند اگر بخواهیم به ریز قابلیت ها اشاره کنیم ، مجالی دیگر و حجمی فراتر از این مقاله می طلبد.آنچه پردازش شده یک شمای کلی در صورتبندی قابلیت ها بود.این صورتبندی به عنوان نشانه شناسی مطرح می باشد، که می تواند نظامی ارتباطی را در کنش دیگر فهمی برای جذب گردشگر فراهم آورند.باز تولید فضایی قنات در قالب تمدن کاریزی ارجاع دهنده دال‌هایی بر مدلول‌های گردشگری است که در چارچوب نشانه شناسی گردشگری شکل می گیرد.این خود هستی شناختی ای را می طلبد، که تمدن کاریزی را در قالب تعامل با دیگر خرده فرهنگ ها در روایتی افقی از کنش تفکری ریزوم وار در برگیرد.بر این مبنا این قابلیت ها و شناخت گردشگری پسامدرن ، ارائه یک مدل مفهومی می تواند پردازش کلی این موضوع را تسهیل نماید.در این مدل رویکردبه گردشگری در یک نگرش پساساختاری میل به برگذشتن از گردشگری انبوه ‌دارد که حاصل ساختارشکنی آن در فضای پسامدرن است و از برکنش های سرمایه‌داری سازمان نایافته در شیوه تولید پسافوردیسم شکل می گیرد.گردشگری پسامدرن در اشتراکی از میل به خرده روایت ها بازتابش امر کنشگری با تمدن کاریزی به عنوان یک خرده روایت در کلیتی از سنت روایی و ایران نمادی سبب می شود.قابلیت های تمدن کاریزی در برآورد گشتارهای تقاضای بازار گردشگری حاصل می شود هرچند فی ذاته در عینیت خودساخته آن ساطر است ولی میل به خود ارجاعی آنها زمانی امکان پذیر است که به کنشی بیرون متنی پاسخ گوید.در کنش پذیری دوسویه گردشگری پسامدرن و فضای تمدن کاریزی رویکرد به شناخت تقاضا در بازار های گردشگری دارای اهمیت است. در این کنش پذیری میل به جذب گردشگری انفرادی که با ساختمندی فرهنگی ساکنان محلی تمدن کاریزی یک کلیت همتنیده را از شناخت فرهنگی شکل می دهند ، در اولویت قرار می گیرد.عرضه گردشگری به عنوان یک محصول از سوی تمدن کاریزی باید رویکردی به بومی سازی گردشگری داشته باشد. که منظور از آن تطبیق پذیری تقاضای دوسویه گردشگران و محیط تمدن کاریزی در ابعاد مختلف است. مقیاس عمل نیز گردشگری را در یک منطقه بندی تمدن کاریزی صورتبندی می کند.تقاضای گردشگری در روند جذب در تمدن کاریزی باید یک حالت استمرار داشنه که خود از سرمایه گذاری یا جذب سرمایه حاصل می شود.از دیگر سو پردازش مفاهیمی چون سودمندی گردشگری برای ساکنان محلی ، آگاهی آنان از مزایا و معایب گردشگری و راهکارهای عملی در بهینه سازی آثار گردشگری پیرامون پایداری در ایجاد رفاهیت و توسعه مفید واقع می شود.بدین گونه شکل گیری گردشگری پسامدرن درتمدن کاریزی می توان پیرامون ایجاد اشتغال و درآمد برای ساکنان محلی زمینه های رویکرد به توسعه ، پویایی و تنوع اقتصادی این تمدن راسبب شود ودر ابعاد فرهنگی تبادل وتعاملی را شکل دهد که میل به کنش ارتباطی در زمینه فرهنگی را افزایش می دهد.        [/rtl]
[rtl] [/rtl]

[rtl]نتیجه‌گیری[/rtl]

[rtl]پردازش قابلیت‌های گردشگری در قالب تمدن کاریزی در رویکرد به بنیان‌های هستی شناختی گردشگری در فضای پسامدرن می تواند کنشگری پیرامون توسعه را در ابعاد اقتصادی و فرهنگی شکل دهد.در این میان شناخت تقاضاهای بازار گردشگری پیرامون جاذبه های فرهنگی و رویکرد به جذب گردشگری فرهنگی اهمیت اساسی دارد.گردشگری فرهنگی حرکت انسان‌ها برای جاذبه‌های فرهنگی از مکان سکونت با هدف به دست آوردن اطلاعات و تجربه جدید برای ارضا نیازهای فرهنگی می باشد(سقایی ،160،1382).که از نظر فنی در برگیرنده میراث ، نشانه های زیباشناختی و فرهنگی ، هنرها وصنایع دستی است(Bachleiner , 1999,207 (.از این رو جذب گردشگری فرهنگی به عنوانی یکی از جلوه های ساختارشکنی‌های پسامدرن رهیافت موثری برای توسعه گردشگری در تمدن کاریزی می باشد.[/rtl]
[rtl]نگاه از بالا به پائین به همتنیده شدن گردشگری و تمدن کاریزی نشان دهنده آن است که سطوح معرفت شناختی این روند در فضامندی فرهنگی تبلور می‌یابد؛که در آن کنش پذیری «ما ودیگری» در شناخت رودررو به مناسب ترین شکل آن انجام می گیرد.همچنین از آنجا که تقاضای بازار گردشگری در زمینه گردشگری فرهنگی پوشش دهنده یکسری از مسافرت‌های انفرادی و در گروه های کوچک است، مناسب ترین شیوه برای جریان گردشگری در تمدن کاریزی و کاهش آثار منفی زیست محیطی تمرکز بر روی جذب این گونه از گردشگری می باشد.جذب گردشگری فرهنگی به تمدن کاریزی وابستگی متقابل‌به شناخت «تقاضاهای فرهنگی » موجود در بازار گردشگری و تطبیق پذیری آن با قابلیت‌های تمدن کاریزی دارد(Hope,2004,46 (. لازمه این امر پایبندی به دورنمایی گردشگر در روندی از بازاریابی و اطلاع رسانی و تبلیغ پیرامون جاذبه های گردشگری تمدن کاریزی در کشورهای مختلف وبه شیوه های بین المللی است.[/rtl]
در این میان عرضه گردشگری در تمدن کاریزی خود رهیافت‌های را می طلبد.عرضه گردشگری در تمدن کاریزی هنگامی مفید واقع می شود، که همراه با بالا رفتن سطوح آگاهی ساکنان محلی پیرامون گردشگری ،پخشایش درآمد و اشتغال در روندی ازیک عدالت توزیعی شکل گیرد. رهیافت‌های همچون توانمند کردن تولید صنایع دستی درساختاری ازاشتغالزایی ، بومی کردن فعالیت های گردشگری ، مالکیت محلی تسهیلات گردشگری می توانند در این زمینه مفید واقع شوند.هچنین توجه به پایداری در بعد انسانی و طبیعی به عنوان مهارکننده سرمایه‌داری همتنیده با گردشگری می تواند در بهینه سازی آثار گردشگری کار‌آمد باشد و بالاخره سودمندی مردم محلی در تبلوری از افزایش رفاهیت آنها زمینه ساز توسعه سریع تر گردشگری در تمدن کاریزی می باشد.با این وجود نباید این نکته را از یاد برد که گردشگری در تمدن کاریزی علاوه بر فراهم آوردن بنیان های توسعه فرهنگی واقتصادی ؛در قالب برگذشتن از گردشگری کلاسیک و رویکرد به گردشگری پسامدرن ، این بار می تواند دروازه های تمدنی فرهنگی را در روندی از کنشگری انسانی بگشاید که در عصر فشردگی فضا و زمان ، نه تنها برای انسان ها مشتاق پیرامون اصالت های دیرینه برخاسته از این تمدن شناختی حاصل می کند بلکه همراه با آن سودمندی اقتصادی و فرهنگی را نصیب ساکنان محلی می نماید.گردشگری هرچند در فضای تمدن کاریزی تنها راه توسعه نیست ولی شیوه ای مناسب برای فراهم آمدن بنیان های آن و همچنین پویایی اقتصادی و فرهنگی ـ اجتماعی این تمدن می باشد.
پاسخ
 سپاس شده توسط ملینا پورقاضی ، Aesthetic
آگهی
#2
خوب بودBlushBlushBlushTongueTongueTongue
فامیلیم پورقاضی نیس :bighug:
پاسخ


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  دو جاذبه گردشگری ایران
  ۱۵ جاذبه گردشگری دانمارک
  در خواست نویسندگی در بخش گردشگری و توریسم و زیرشاخه ها
  معرفی 600 روستای نمونه گردشگری مازندران در سال 96
  ۵ روستای هدف مازندران مجهز به زیرساختهای گردشگری شدند
  مجتمع تفریحی گردشگری فرح آباد ساری
  بهترین مکان های گردشگری جهان در تابستان 96
  زیباترین مناطق گردشگری را بشناسید
  مکانهای تاریخی و گردشگری لبنان و نخجوان آذربایجان
Video جاذبه گردشگری روستای کندلوس

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان