امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

حسنی نگو یه دسته گل(طنز)

#1
حسنی نگو یه دسته گل(طنز) 1


یکی بود ، یکی نبود، rding

توی ده شلمرود ، نوجوانی به نام حسنی زندگی می کرد که تمام بچه های محله از جمله قلقلی، فلفلی و حتی مرغ زرد کاکلی، «حسنی نگو یه دسته گل» صدایش می زدند،:500:

اما خود حسنی دیگر اصلا دلش نمی خواست که آن قدر بچه مثبت باشد و از اینکه دوستانش او را «یه دسته گل» صدا می زدند، بسیار ناراضی بود،

چون فکر می کرد که دسته گل بودن دیگر خیلی وفت است که دِمُده شده است! به همین دلیل تصمیم گرفت برای تنوع هم که شده، کمی به گذشتۀ کثیفش برگردد!:vil:

او برای رسیدن به این هدف شوم خود، در ابتدا، کلی ژل و تافت و کتیرا و واکس و چسب مو خرید و بعد با کلی دستگاه دیجیتالی و مدرن مو درست کن، که حتی اسمش را هم نمی توانست تلفظ کند، موهایش را به سبک فشن های خیلی خیلی خفن توی فیلم های خیلی خیلی اکشن درست کرد!:29dz:

پوستش را برنزه کرد! دماغ گنده اش را زیر تیغ جراحی برد و صاحب یک بینی خیلی خیلی خیلی سربالا و اِوا....خاک عالم برسرم شد! :9lp:

دور دو دستش کلی دستبند و النگو بست و روی دستانش را هم با جملۀ «بی تو سردمه!» خالکوبی کرد!

به ناخن هایش هم تا حد ممکن اجازۀ رشد داد! یک تی شرت بدن نما و یک شلوار تنگ و کثیف و پاره پوره هم پوشید و کلّهم یک آدم دیگر شد!

آدمی که هر چقدر هم بهش می گفتند:«موی سیاه، روی کثیف، ناخن بلند، واه واه واه ...» ککش هم نمی گزید، و تازه خیلی هم ذوق می کرد!4fvf

ودیگر رفیق بودن و رفیق نبودن یا بازی کردن و بازی نکردن فلفلی، قلقلی و حتی مرغ زرد کاکلی با او برایش هیچ اهمیتی نداشت!

مدتی گذشت تا اینکه دیگر همۀ بروبچه های محل از جمله فلفلی، قلقلی و حتی مرغ زرد کاکلی، حسنی را «حسن گیتور» صدا می زدند!

حسنی، ببخشید «حسن گیتور»! آن قدر بر درستی اعتقاداتش پافشاری کرد که فلفلی و قلقلی و حتی مرغ زرد کاکلی هم از او الگو گرفتند و خودشان را شبیه به او کردند و حتی نامشان را هم به ترتیب به نام های «دیجی فلفل» ، «دیجی قلقل» و «دیجی مرغ زرد کاکلف» تغییر دادند!

سپس، تصمیم گرفتند که به آن ور آب بروند

و یک گروه موسیقی توپ و خفن راه بیندازند!123

سال ها گذشت تا اینکه آرزوی هنری آن ها برآورده شد و دیگر نه تنها تمامی اهالی ده شلمرود،

بلکه همۀ مردم هنر دوست ایران، عاشق آثار گروه حسن گیتور نگو یه دسته خل! 2i8d شده بودند تا جایی که دیگر دائما از خانه ها و ماشین هایشان، صدای فالش گروه آن ها به گوش می رسید! :L28:


.برداشت شده از کتاب داستان های کوتاه طنز.....انتشارات سورۀ مهر.....نویسندۀ این داستان: فاضل ترکمن
سر بر شانه ی خدا بگذار تا قصه ی عشق را چنان زیبا بخواند
که نه از دوزخ بترسی و نه از بهشت به رقص درآیی...
قصه ی عشق "انسان" بودن ماست...
پاسخ
 سپاس شده توسط ....Mahshid.... ، ❀இℬℯѕ✟♚ℊⅈℛℒஇ❀
آگهی
#2
HeartHeartHeart
سعی کن آنقدر کامل باشی
که بزرگترین تنبیه تو

برای دیگران
گرفتن خودت ازآن ها باشد.
Shy
پاسخ
 سپاس شده توسط منتظر19
#3
باحال بود+سپاس
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
حسنی نگو یه دسته گل(طنز) 1
پاسخ
 سپاس شده توسط منتظر19


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  صنایع و فعالیت های دانش بنیان و دسته بندی آنها
  راهنمای سفارش دسته گل برای عروس
  عکس یادگاری دسته جمعی از خوانندگان معروف ایرانی با یکدیگر
  طرح شکایت دسته جمعی از شرکت ارئه دهنده اینترنت آسیاتک
Smile دسته ی گل درس کن و به ایمیل عشقت بفرست :)
  جوک دسته اول بخون و حال کن
  چهره ها در شبکه‌های اجتماعی / کل کل آزاده نامداری و فرزاد حسنی!(سـ×ــری 3)
  ادمها دو دسته اند:
Heart فرزاد حسنی و آزاده نامداری
  دسته گل مشترک اقایان وخانم ها

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان