
کارگردان: مارک وب
فیلمنامه و داستان: الکس کرتزمن، روبرتو ارسی
بازیگران: اندرو گارفیلد، اما استون، جیمی فاکس، دین دیهان، پائول جیاماتی و …
خالق: استن لی، استیو دیتکو
تاریخ اکران: ۲ می ۲۰۱۴ در آمریکا
زمان فیلم: ۱۴۲ دقیقه
ریبوت اسپایدرمن مارک وب یک کار تفرقه انداز بود. المانهای مثبت زیادی مثل بازی گارفیلد در نقش اسپایدرمن داشت اما همیشه جای شبهه باقی میگذاشت و عواقب آن را میشود در ادامهی این فیلم دید. اکشن و عملکرد عالیای در این فیلم است اما با گسترده شدن یونیورس اسپایدرمن مشخصاً فشاری بر فیلم است که آن را به سمت از ریل خارج شدن تهدید میکند.

وقایع فیلم کمی بعد از پایان فیلم اول اتفاق میافتد. هنوز هم غم از دست دادن پدر گوئن و قولی که پیتر نتوانست به آن عمل کند (که با تنها گذاشتن دختر سروان استیسی امنیتش را تأمین کند) با او است. اما به نوعی قدمهای رو به جلویی هم دارد، در حال فارقالتحصیلی از مدرسه است، از زندگیاش لذت میبرد و نقش نگاهبان نیویورک را کاملاً پذیرفته است. بر خلاف اکثر ابرقهرمانان هویت اسپایدرمن نه تنها یک بار سنگین نیست بلکه آزادیای برای پیتر نیز محسوب میشود، او با قدرتهایی که حالا دارد دلگرم و جسور است.

اتفاقات زیادی در اسپایدرمن شگفتانگیز ۲ میافتد و متأسفانه همهی آنها به هم نزدیک نمیشوند. تمام باید و نبایدهای وضعیت دشوار رابطهی گوئن و پیتر بخش اعظم فیلم را تشکیل میدهند. و بیشتر آن جنبههای سنتی پلات توسط دین دیهان در نقش هری آزبورن شکل پویا به خود میگیرند، کاراکتری که به نیویورک بازگشته تا سکان شرکت آزکورپ را به دست گیرد. میبینیم که او و پیتر دوستان قدیمی هستند و زمانی که این قضیه حسی از آشناپنداری را پدید میآورد (ریبوت اخیر نیز با این مشکل در جدال بوده است) که هنوز دیهان در نقش هری غیرعادی است و همین رابطهی میان آنها نیز اوضاع را بدتر میکند.

هری از وضعیتی وخیم رنج میبرد و برای زنده ماندنش به خون اسپایدرمن احتیاج دارد و این مسأله داستان را دوباره به سمت راز مرگ والدین پیتر میبرد. در انتهای فیلم ما با حقیقت روبرو میشویم، اگرچه این آشکارسازی به هیچوجه در خور میزان معمایی که در حال حاضر پیرامون اتفاقات فیلم شکل گرفته است نیست.
در صدر همهی اینها، با وجود حضور پائول جیاماتی در نقش کرگدن و جیمی فاکس در نقش الکترو فیلم هنوز هم کمبود اکشن دارد. نقش پائول جیاماتی کمرنگ است، افتخاری است، صحنههای اکشن کوتاهی رقم میزند و الکترو در میان فیلم به عنوان یک دشمن اصلی معرفی میشود، اما هنوز عملکردش شبیه به جیاماتی است.
فیلم سعی دارد مکس دیلون را کاراکتری که باید با او ابراز همدردی کرد معرفی کند، اوضاع اجتماعی خوبی ندارد، تنهاست، کسی او را درک نمیکند و از زمانی که اسپایدرمن جانش را نجات داده عقدهی روحیای نسبت به این قهرمان پیدا کرده است.

بعد از یک اتفاق کسلکننده، افتادن در تانکری ژنتیکی که برای تغییر ژنتیک مارماهیها به کار میرفته، تمام دنیا سرهایشان به سمت مکس میچرخد اما فیلم او را سرافکنده میکند و این ماجرا هم او را در نقش خبیث اصلی فیلم با انگیزههای واقعی قرار نمیدهد، بلکه بیشتر دلیلی بر پرکردن بخشهای فیلم و درنهایت پادوی هری موجودیت مییابد.
این به این معنی نیست که اکشن کار بزرگ نیست، صحنهی انتهایی میدان تایم یک صحنهی مقابلهی خوب است، به زیبایی ویتیرنی از قدرتهای اسپایدرمن به خصوص حس عنکبوتیاش را به نمایش میگذارد اما هرگز آن حس همدردی که فیلم با الکترو از شما میخواهد را نمیکنید، او فرسخها با دکتر اختاپوس تراژیک آلفرد مولینا فاصله دارد، فاکس بازیگر خوبی است اما نقشش کامل نیست، نمایش او بسیار عجولانه است و یک یا دو ریسمان چاپلوسانهی بیارزش به او تحمیل شده است که او را چیزی شبیه به فیلمهای ابرقهرمانی خانگی در اواسط دههی نود جلوه میدهد.

زمان فیلم ۱۴۲ دقیقه است، اتفاقات زیادی میافتد اما خیلی سخت میشود با این مسأله کنار آمد که اسپایدرمن شگفتانگیز ۲ چیزی بر جای میگذارد. درمییابیم که پیتر به دانشگاه میرود اما نمیبینیم او در کلاسی حضور پیدا کند. درمییابیم که او برای روزنامهی دیلی بیوگل عکس میگیرد اما هرگز پا به ساختمان این نشریه نمیگذارد. خیلی از این قبیل اتفاقات است که مسیر را برای فیلمهای بعدی یا مرتبط ناهموار میکند و این به کل فیلم نیز ضربه میزند.
وقتی این ضعفهای کاراکتر پارکر را حذف کنید، در نهایت درک شما از کاراکتر و رفتارش تغییر خواهد کرد، دیگر متوجه اینکه او چقدر جوان است و یا دیگر فشارهایی که دائماً با آن روبرو میشود نیستید. اسپایدرمن شگفتانگیز ۲ سر فرود نمیآورد، شاید به دلیل محبوبیت گارفیلد باشد، اما قطعاً مشکل بزرگی است که میروید.

قویترین بخش فیلم بخش رمانتیک آن است، چه پیچیدگیهای رابطهی پیتر و گوئن و یا روابط حسی صاف و سادهاش با زنعمو می. بعضی اوقات صحنههای میان پیتر و گوئن عمیق میشود که احساس میکنید نقش سومی در این روابط بازی میکنید، و شاید این مقیاسی برای موفقیت آنها و روابط عاطفی خارج از کار گارفیلد و استون باشد و این بدون شک راحتترین بخش کارگردانی وب بوده است.
اکشن کار نیز به تنهایی بسیار قوی است. بسیار در فیلم اسپایدرمن را با صحنههای تابخوردنش اطراف منتهن همراهی میکنیم، لباسش زمانی که با او هستیم و به سطح زمین میرسد یا دوربین با چرخشی سریع چسبیدن او به گوشهها را نشان میدهد همانند آب موجدار میشود. ویژگی آکروباتیک اسپایدرمن اندرو گارفیلد بیشتر از قبل است و نمایش حس عنکبوتیاش در صحنههای اکشنهای کلیدی عالی است(زمان برای خزیدن اسپایدرمن آهسته میشود و به او اجازه میدهد تجزیه و تحلیل کند و بیدرنگ از حادثه جلوگیری کند).

اسپایدرمن شگفتانگیز ۲ با اینکه ناشیگریهای مداومی در پلات کار دارد یا صفحات و آف کمراهای کامپیوتری هستند که دائماً به شما میگویند که آن چیست و یا کار آن یکی چیست، فقط برای اینکه افراد پشت نردهها حواسشان نیست و این کمی با هوش احساسی فیلم مطابقت ندارد ولی خوبیهای زیادی هم دارد.
اما استون اگرچه در صحنههایی به دام وظایف تفسیری میافتد گزینهی خوبی برای پیتر و اسپایدرمن است و اما این اندرو گارفیلد است که کارایی ممتازی نشان میدهد، اسپایدرمن بسیار بیپروا، بامزه و دوست داشتنی است، زمانی که از کودکی در برابر قلدرها محافظت میکند و یا مستقیم با شهروندان نیویورک صحبت میکند.
منبع : فانتزی کمیک