06-05-2014، 16:55
(آخرین ویرایش در این ارسال: 09-05-2014، 15:48، توسط anika anti bieber.)
هه 13(آخرین قسمت)
سلام
چند وقت پیش tarokh2.3 تو هه 12 نوشته بود این داستانا کی قراره تموم شه
باید بگم
امروز آخرین قسمت داستانای که عنوانش تویه این سایت هه نامیده شد
داستانی هه طرفدار زیادی نداشت
فقط یه سری آدم که مثه خودمون یا محصل بودنrding
یا عاشق طنز بودن:4chs:
این داستانارو به دعوت من میخوندن جا داره از همشون تشکر کنم:bighug:
هه داستانی بود راجب خاطرات 3 دوست5B:
و کارای روزانه ای که شاید هر دانش آموزی توی ایران انجام بده:159:
هه داستان نبود واقعیت بود واقعیت از اتفاقاتی که شاید واسه همه ی ما پیش بیاد ولی ساده از کنارش بگذریم راستش ایده این داستان با من بود اولین هه
بدون اینکه این موضوع رو با سیمین و شکوفه در میان بگذارم خاطره ی یه روز رو با عنوان هه 1 تو سایت فلشخور نوشتم:er3:
ولی با تعریفاتی که از دوستام شنیدم به نوشتن ادامه دادم
واقعا خوش حالم که با این انجمن آشنا شدم و از اینکه تونستم از این انجمن به عنوان دفترچه خاطرات استفاده کنم و خاطرات روزانه ی مدرسه رو بنویسم واقعا عالی بود از همگی متشکرم .:498:
زیاد حرف زدم بریم سراغ هه 13
................................................................................
هه 13
الآن نزدیک 3 روزه که مدرسه نمیریم فورجه دادن واسه نهایی
و قراره بمونیم تو خونه و مثلا درس بخونیمwrdft:
من که با موفقیت تونستم امروز فصل 2 زیست رو تموم کنم:hlp:
شکوفه جانم 1 شیمی و خونده:hiccp:
از سیمون هم خبری نیس هههه فک کنم تو کتابا یا غرق شده یا مرده :499:
به هرحال شاید بریم یه حلوا مشتی بزنیم تورگ
چیزی که این مدت تو فلشخور فهمیدم این بود که بچه ها انجمن بیشتر دنبال داستان عاشقانه ان:p318:
یا داستانای خنده د ار منحرف کننده
نمیدونم شاید ما اینجوری نباشیم
من یکی که سعی میکنم تا جایی که امکان داره مواظب دوستام باشم
خنده های دوستام تو این روزا تنها چیزیه که آرامش بخش
هیچکس از زندگی من نمیدونه حتی دوستام
اگه یه وقت فک کردی من ازت بدم میاد بدون من فقط مواظب دوستم بودم نه چیزیه دیگه ای(اینو ب کسی گفتم که خودش بهتر میفهمه!
شکوفه فردا میاد خونمون تا جزوه ریاضی و بنویسه خوبه حداقلش اینکه باز همدیگه رو میبینیم
قرار با شکوفه بریم کلاسای گاج ثبت نام کنیم شاید سیمین هم بیاد!
که تو یکی از اینا یه استاد هس !:rum:
به نام روبن هوانسیان کسی میشناسه؟
استاد فیزیک! میگن مولف کتابم هست واسه آمادگی نهایی کلاس گذاشته
اسمش که باکلاسه خدا کنه قیافشم خوب باشه:ozer:
این دم آخری یه صفایی بکنیم:nooz:
آخه میدونید چیه منو شکوفه فقط درس دادن آدمایی رو میفهمیم:301:
که خوش قیافه باشن! خخخخخخخ:am4:
از تمام دبیرای دبیرستان دانشگ..................... تشکر میکنم از همشون شرمنده اگه به چیزی تشبیه شدین یا چیز بدی گفتیم حلالمون کنید:ess:
از دوستام سیمین و شکوفه هم عذر میخوام اگه تو داستانا چیزی شنیدن که خوشایندشون نبود راستش قول میدم ساله بعد توهه جدید :491:
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
. بدترش رو بشنوین!.......................... :4chs:
خوش باشین
تقدیم به تمام فلشخوریا
نسترن ف.ع.
16/2/93
سلام
چند وقت پیش tarokh2.3 تو هه 12 نوشته بود این داستانا کی قراره تموم شه
باید بگم
امروز آخرین قسمت داستانای که عنوانش تویه این سایت هه نامیده شد
داستانی هه طرفدار زیادی نداشت
فقط یه سری آدم که مثه خودمون یا محصل بودنrding
یا عاشق طنز بودن:4chs:
این داستانارو به دعوت من میخوندن جا داره از همشون تشکر کنم:bighug:
هه داستانی بود راجب خاطرات 3 دوست5B:
و کارای روزانه ای که شاید هر دانش آموزی توی ایران انجام بده:159:
هه داستان نبود واقعیت بود واقعیت از اتفاقاتی که شاید واسه همه ی ما پیش بیاد ولی ساده از کنارش بگذریم راستش ایده این داستان با من بود اولین هه
بدون اینکه این موضوع رو با سیمین و شکوفه در میان بگذارم خاطره ی یه روز رو با عنوان هه 1 تو سایت فلشخور نوشتم:er3:
ولی با تعریفاتی که از دوستام شنیدم به نوشتن ادامه دادم
واقعا خوش حالم که با این انجمن آشنا شدم و از اینکه تونستم از این انجمن به عنوان دفترچه خاطرات استفاده کنم و خاطرات روزانه ی مدرسه رو بنویسم واقعا عالی بود از همگی متشکرم .:498:
زیاد حرف زدم بریم سراغ هه 13
................................................................................
هه 13
الآن نزدیک 3 روزه که مدرسه نمیریم فورجه دادن واسه نهایی
و قراره بمونیم تو خونه و مثلا درس بخونیمwrdft:
من که با موفقیت تونستم امروز فصل 2 زیست رو تموم کنم:hlp:
شکوفه جانم 1 شیمی و خونده:hiccp:
از سیمون هم خبری نیس هههه فک کنم تو کتابا یا غرق شده یا مرده :499:
به هرحال شاید بریم یه حلوا مشتی بزنیم تورگ
چیزی که این مدت تو فلشخور فهمیدم این بود که بچه ها انجمن بیشتر دنبال داستان عاشقانه ان:p318:
یا داستانای خنده د ار منحرف کننده
نمیدونم شاید ما اینجوری نباشیم
من یکی که سعی میکنم تا جایی که امکان داره مواظب دوستام باشم
خنده های دوستام تو این روزا تنها چیزیه که آرامش بخش
هیچکس از زندگی من نمیدونه حتی دوستام
اگه یه وقت فک کردی من ازت بدم میاد بدون من فقط مواظب دوستم بودم نه چیزیه دیگه ای(اینو ب کسی گفتم که خودش بهتر میفهمه!
شکوفه فردا میاد خونمون تا جزوه ریاضی و بنویسه خوبه حداقلش اینکه باز همدیگه رو میبینیم
قرار با شکوفه بریم کلاسای گاج ثبت نام کنیم شاید سیمین هم بیاد!
که تو یکی از اینا یه استاد هس !:rum:
به نام روبن هوانسیان کسی میشناسه؟
استاد فیزیک! میگن مولف کتابم هست واسه آمادگی نهایی کلاس گذاشته
اسمش که باکلاسه خدا کنه قیافشم خوب باشه:ozer:
این دم آخری یه صفایی بکنیم:nooz:
آخه میدونید چیه منو شکوفه فقط درس دادن آدمایی رو میفهمیم:301:
که خوش قیافه باشن! خخخخخخخ:am4:
از تمام دبیرای دبیرستان دانشگ..................... تشکر میکنم از همشون شرمنده اگه به چیزی تشبیه شدین یا چیز بدی گفتیم حلالمون کنید:ess:
از دوستام سیمین و شکوفه هم عذر میخوام اگه تو داستانا چیزی شنیدن که خوشایندشون نبود راستش قول میدم ساله بعد توهه جدید :491:
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
. بدترش رو بشنوین!.......................... :4chs:
خوش باشین
تقدیم به تمام فلشخوریا
نسترن ف.ع.
16/2/93