آزتکها، یک تمدن سرخپوستی در مکزیک بودند.
تاریخچه
آزتکها، یک تمدن آمریکای مرکزی را در مکزیک مرکزی شامل میشدند که دارای اسطوره بسیار غنی بودند. آزتکاتل به زبان خود آزتکها یعنی ناهواتل، در لغت به معنی افرادی است که از آزتلان (سرزمین افسانهای آزتکها) میآمدند. آزتکها خود را بیشتر مکزیکا صدا میکردند، که از آن امروزه نام کشور مکزیک مشتق شدهاست. در سال ۱۸۱۰، طبیعتشناس پروسی الکساندر فون هولمبولدت برای اولین بار لفظ مدرن آزتک را برای این تمدن و یا ملّت، ابداع کرد.
پایتخت آزتکها تنوشتیتلان نام داشت و از سال ۱۳۲۵ تا ۱۵۲۱، دوازده نفر بر آن فرمانروایی کردند. پس از جنگهای خونین، در ۱۳ اوت ۱۵۲۱، آخرین حکمران آزتکها خود را تسلیم اسپانیاییها کرد.
فرهنگ
اینان پرستشگاهها و برجها و خانههای بسیاری را با مصالح سنگی ساخته بودند . در رشته نجوم، حقوق و حکومت، پیشرفت کرده بودند . در بسیاری از هنرها و پیشهها صاحب مهارت شده بودند . به موسیقی، رقص، نمایشنامه، و ادبیات علاقهمند بودند.
گذشته از اینها آزتکها چندین باغ گیاهشناسی یا گیاهپروری داشتند که اروپائیها تا آن زمان با چنین چیزی آشنا نشده بودند. در سرزمین آزتکها شبکه بزرگی برای آبیاری زمینهای کشاورزی ایجاد شده بود. صنعت بافندگی، شکل گرفته بود. در میان این مردم، تاسیساتی مانند تیمارستان با پزشکان و جراحان متخصص وجود داشت.
در سال ۱۵۱۹ میلادی یک ملوان اسپانیائی به نام ارنان کورتس همراه با ارتشی کوچک، به آزتکها حمله کرد . او پس از نبردهای سخت و خونین توانست قدرت و حکومت آزتکها را سرنگون و نابود کند . آنگاه اسپانیائیها مکزیک را جزئی از سرزمین امپراتوری اسپانیا بشمار آوردند .
ولی امروزه نیز بسیاری از سرخ پوستان ساکن مکزیک به زبان آزتک سخن میگویند . مکزیک امروزی و مکزیکیهای معاصر از اینکه به آزتکها تعلق دارند بر خود میبالند . آنها توانستهاند بسیاری از شیوههای زندگی، آداب و رسوم آزتکها را تا امروز حفظ کنند . برخی از واژههای آزتک نه فقط در میان مکزیکیها یافت میشوند بلکه به زبانهای بزرگ مانند زبان انگلیسی نیز راه یافتهاند . از میان این واژهها میتوان به chocolate (= شکلات) ، tomato (= گوجه فرنگی) ، ocelot (= گربه پلنگی) ، coyote (= کایوت) ، avocado (= درخت آوکادو) و برخی واژههای دیگر اشاره کرد .
بدین ترتیب، با آنکه قدرت و حکومت امپراتوری آزتکهای باستان در چهارصد و اندی سال پیش از این نابود شد، تاثیرشان در جنبههای گوناگون زندگی فرهنگی ملت مکزیک همچنان زندهاست .
آدم خواری
سران آزتک اشتهای سیری نا پذیری برای آدم خواری داشته اند. بر خلاف مایاها که قربانیان انسانی گاه به گاه و صرفاً تحت مراسم آیینی داشته اند، آزتکها به بر پا کردن "جشن خون" و سلاخی آییتی دسته جمعی و آدم خواری سیاه و گسترده شهره بوده اند. مشاهده کشته شدن، و سلاخی آیینی صدها و بلکه هزاران نفر در یک شب، و تکرار مدام آن در سال، رعب و وحشتی فراگیر در سایر قبایل همسایه بر انگیخته بود. استاد دانشگاه هاروارد، دیوید اس. لندز در کتاب خود "ثروت و فقر ملل" می نویسد که یکی از دلایل عمده ای که آزتکها با ابعاد گسترده خون خواری و آدم خواری از مردم خویش، سالها حکومت کردند، ایجاد جو وحشت بوده است.
اشتهای آزتکها برای گوشت انسان آنچنان گسترش یافته، و تعداد مردم آن سرزمین به تعدادی کم شده بوده است که سران آزتک را برای مذاکره جهت گرفتن "قربانی انسانی" به سراغ سایر قبایل می فرستاد. در این مذاکرت پشت پرده، سران بی کفایت قبایل همسایه "جنگهای تشریفاتی" در ابعاد کوچک ترتیب می داده اند و مردم نگون بخت و از همه جا بی خبر خود را به "کام" دشمن سرازیر می کردند. در نتیجه شکست از پیش تعیین شده دستههای همسایه، قربانیهای جشن خون بعدی برای آزنکها به دست می آمد.بیشتر این آدم خواری ها در بالای کاخ ها انجام میشود.
تاریخچه
آزتکها، یک تمدن آمریکای مرکزی را در مکزیک مرکزی شامل میشدند که دارای اسطوره بسیار غنی بودند. آزتکاتل به زبان خود آزتکها یعنی ناهواتل، در لغت به معنی افرادی است که از آزتلان (سرزمین افسانهای آزتکها) میآمدند. آزتکها خود را بیشتر مکزیکا صدا میکردند، که از آن امروزه نام کشور مکزیک مشتق شدهاست. در سال ۱۸۱۰، طبیعتشناس پروسی الکساندر فون هولمبولدت برای اولین بار لفظ مدرن آزتک را برای این تمدن و یا ملّت، ابداع کرد.
پایتخت آزتکها تنوشتیتلان نام داشت و از سال ۱۳۲۵ تا ۱۵۲۱، دوازده نفر بر آن فرمانروایی کردند. پس از جنگهای خونین، در ۱۳ اوت ۱۵۲۱، آخرین حکمران آزتکها خود را تسلیم اسپانیاییها کرد.
فرهنگ
اینان پرستشگاهها و برجها و خانههای بسیاری را با مصالح سنگی ساخته بودند . در رشته نجوم، حقوق و حکومت، پیشرفت کرده بودند . در بسیاری از هنرها و پیشهها صاحب مهارت شده بودند . به موسیقی، رقص، نمایشنامه، و ادبیات علاقهمند بودند.
گذشته از اینها آزتکها چندین باغ گیاهشناسی یا گیاهپروری داشتند که اروپائیها تا آن زمان با چنین چیزی آشنا نشده بودند. در سرزمین آزتکها شبکه بزرگی برای آبیاری زمینهای کشاورزی ایجاد شده بود. صنعت بافندگی، شکل گرفته بود. در میان این مردم، تاسیساتی مانند تیمارستان با پزشکان و جراحان متخصص وجود داشت.
در سال ۱۵۱۹ میلادی یک ملوان اسپانیائی به نام ارنان کورتس همراه با ارتشی کوچک، به آزتکها حمله کرد . او پس از نبردهای سخت و خونین توانست قدرت و حکومت آزتکها را سرنگون و نابود کند . آنگاه اسپانیائیها مکزیک را جزئی از سرزمین امپراتوری اسپانیا بشمار آوردند .
ولی امروزه نیز بسیاری از سرخ پوستان ساکن مکزیک به زبان آزتک سخن میگویند . مکزیک امروزی و مکزیکیهای معاصر از اینکه به آزتکها تعلق دارند بر خود میبالند . آنها توانستهاند بسیاری از شیوههای زندگی، آداب و رسوم آزتکها را تا امروز حفظ کنند . برخی از واژههای آزتک نه فقط در میان مکزیکیها یافت میشوند بلکه به زبانهای بزرگ مانند زبان انگلیسی نیز راه یافتهاند . از میان این واژهها میتوان به chocolate (= شکلات) ، tomato (= گوجه فرنگی) ، ocelot (= گربه پلنگی) ، coyote (= کایوت) ، avocado (= درخت آوکادو) و برخی واژههای دیگر اشاره کرد .
بدین ترتیب، با آنکه قدرت و حکومت امپراتوری آزتکهای باستان در چهارصد و اندی سال پیش از این نابود شد، تاثیرشان در جنبههای گوناگون زندگی فرهنگی ملت مکزیک همچنان زندهاست .
آدم خواری
سران آزتک اشتهای سیری نا پذیری برای آدم خواری داشته اند. بر خلاف مایاها که قربانیان انسانی گاه به گاه و صرفاً تحت مراسم آیینی داشته اند، آزتکها به بر پا کردن "جشن خون" و سلاخی آییتی دسته جمعی و آدم خواری سیاه و گسترده شهره بوده اند. مشاهده کشته شدن، و سلاخی آیینی صدها و بلکه هزاران نفر در یک شب، و تکرار مدام آن در سال، رعب و وحشتی فراگیر در سایر قبایل همسایه بر انگیخته بود. استاد دانشگاه هاروارد، دیوید اس. لندز در کتاب خود "ثروت و فقر ملل" می نویسد که یکی از دلایل عمده ای که آزتکها با ابعاد گسترده خون خواری و آدم خواری از مردم خویش، سالها حکومت کردند، ایجاد جو وحشت بوده است.
اشتهای آزتکها برای گوشت انسان آنچنان گسترش یافته، و تعداد مردم آن سرزمین به تعدادی کم شده بوده است که سران آزتک را برای مذاکره جهت گرفتن "قربانی انسانی" به سراغ سایر قبایل می فرستاد. در این مذاکرت پشت پرده، سران بی کفایت قبایل همسایه "جنگهای تشریفاتی" در ابعاد کوچک ترتیب می داده اند و مردم نگون بخت و از همه جا بی خبر خود را به "کام" دشمن سرازیر می کردند. در نتیجه شکست از پیش تعیین شده دستههای همسایه، قربانیهای جشن خون بعدی برای آزنکها به دست می آمد.بیشتر این آدم خواری ها در بالای کاخ ها انجام میشود.