07-04-2014، 16:13
(آخرین ویرایش در این ارسال: 07-04-2014، 16:20، توسط בחור משוגע.)
ترکه خودشو میزنه به کوچه علی چپ گم میشه
يه روز يه ترکه ميره مهموني، صاحبخونه يه سگ داشت که اسمش جو بوده. سگه ميره زير صندلي ترکه ميشينه. يهو ترکه بد جوري گوزش ميگيره. با خودش فکر ميکنه که اگه بگوزه، صاحبخونه فکر ميکنه که جو گوزيده. ترکه يه کم از گوزشو ول ميکنه، صاحبخونه سريع به جو گفت: جو برو تو حياط. ولي جو تکون نخورد. ترکه که خيالش راحت شده بود که ميافته گردن جو با خيال راحت تمام گوزشو ول کرد. صاحبخونه يهو داد زد: جو، حتما ميخواي اين آقا رو سرت برينه
یه روز یه فارسه میره پیش خدا میگه خدایا چیکار کنم از ترکا خرتر باشم خدا میگه برو توصحرا شنا کن
میره شنا میکنه ترکه میاد باقایق موتوری تجاتش میده
به ترکه میگن علی یارت ترکه میگه ما تیممون تکمیله یاره خودت
عربه میاد ایران مامور گمرک اونو میبینه یه چیز بزرگ زیرش میبینه شک میکنه میگه کلاشه عربه میگه ولک کلشه
یه رشتیه میگن چرا دوتا زن گرفتی میگه شاید شب مهمون اومد خونمون
شب عروسی خروسه به مرغه میگه
نوک میدی ؟مرغه میگه چند دهم میخوای؟
ترکه تو دستشوئی نشسته یهو برق میره بد میگه ای بابا باز باید حفظ برینیم
ترکه خالی میبنده میگه من 10 بار رفتم چین بهش میگن اسم یه خیابونو بگو میگه شهید بروسلی
ببخشید یه سئال جنسی دارم فقط شما ها میتونید بجوابید
جنس شلوارتون چیه؟
از ترکه میپرسنfbiچیه میگه سازمان بچه بازان ایران
یارو میره تیمارستان روسرش ذغال میزارن میگه این چه کاریه؟ طرف شلوارشو میکشه پائین میگه بفرما قلیون
فیلمای برگزیده جشنواره قزوین
اسپارتاکون
کمیسر متهم میکند
دمر شدگان
فیلمای برگزیده جشنواره قم
آخوند با کفش های کتانی
امامه ای برای دونفر
صیغه شدگان
ابا قرمزی
یه روز یه ترکه میره قزوین تو یکی از خیابوناش میگوزه آقا قزوینیا میفتن دنبالش ترکه هی این کوچه به اون کوچه اخر سر شاکی میشه میگه چی میخواین؟ قزوینیا میگن بوق زدی باید سوار کنی
يه روز يه ترکه ميره مهموني، صاحبخونه يه سگ داشت که اسمش جو بوده. سگه ميره زير صندلي ترکه ميشينه. يهو ترکه بد جوري گوزش ميگيره. با خودش فکر ميکنه که اگه بگوزه، صاحبخونه فکر ميکنه که جو گوزيده. ترکه يه کم از گوزشو ول ميکنه، صاحبخونه سريع به جو گفت: جو برو تو حياط. ولي جو تکون نخورد. ترکه که خيالش راحت شده بود که ميافته گردن جو با خيال راحت تمام گوزشو ول کرد. صاحبخونه يهو داد زد: جو، حتما ميخواي اين آقا رو سرت برينه
یه روز یه فارسه میره پیش خدا میگه خدایا چیکار کنم از ترکا خرتر باشم خدا میگه برو توصحرا شنا کن
میره شنا میکنه ترکه میاد باقایق موتوری تجاتش میده
به ترکه میگن علی یارت ترکه میگه ما تیممون تکمیله یاره خودت
عربه میاد ایران مامور گمرک اونو میبینه یه چیز بزرگ زیرش میبینه شک میکنه میگه کلاشه عربه میگه ولک کلشه
یه رشتیه میگن چرا دوتا زن گرفتی میگه شاید شب مهمون اومد خونمون
شب عروسی خروسه به مرغه میگه
نوک میدی ؟مرغه میگه چند دهم میخوای؟
ترکه تو دستشوئی نشسته یهو برق میره بد میگه ای بابا باز باید حفظ برینیم
ترکه خالی میبنده میگه من 10 بار رفتم چین بهش میگن اسم یه خیابونو بگو میگه شهید بروسلی
ببخشید یه سئال جنسی دارم فقط شما ها میتونید بجوابید
جنس شلوارتون چیه؟
از ترکه میپرسنfbiچیه میگه سازمان بچه بازان ایران
یارو میره تیمارستان روسرش ذغال میزارن میگه این چه کاریه؟ طرف شلوارشو میکشه پائین میگه بفرما قلیون
فیلمای برگزیده جشنواره قزوین
اسپارتاکون
کمیسر متهم میکند
دمر شدگان
فیلمای برگزیده جشنواره قم
آخوند با کفش های کتانی
امامه ای برای دونفر
صیغه شدگان
ابا قرمزی
یه روز یه ترکه میره قزوین تو یکی از خیابوناش میگوزه آقا قزوینیا میفتن دنبالش ترکه هی این کوچه به اون کوچه اخر سر شاکی میشه میگه چی میخواین؟ قزوینیا میگن بوق زدی باید سوار کنی