01-09-2013، 21:54
نی حدیث راه پر خون میکند
قصه های عشق مجنون میکند
قصه های عشق مجنون میکند
|
مشاعره (نسخه دوم) |
|||||||||||
01-09-2013، 21:54
نی حدیث راه پر خون میکند
قصه های عشق مجنون میکند
01-09-2013، 21:57
دل کاو همه شاد بود و ناشاد برفت
هیهات که هر چه بود بر باد برفت
01-09-2013، 22:04
تا کی به تمنای وصال تو یگانه
اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه
01-09-2013، 22:08
هر سپیده امد پیغام سیاه
در عبث گشتن این خاک اندود
02-09-2013، 9:25
ندانستم چو نیکو قدر ایام جوانی را
دلم خون می شود چون بشنوم نام جوانی را
02-09-2013، 12:22
آب زنید راه راهین که نگار میرسد
مژده دهید باغ را بوی بهار میرسد
02-09-2013، 12:26
در این خاک زرخیز ایران زمین نبودند جز مردمی پاک دین
همه دینشان مردی و داد بود وز آن کشور آزاد و آباد بود چو مهر و وفا بود خود کیششان گنه بود آزار کس پیششان همه بنده ناب یزدان پاک همه دل پر از مهر این آب و خاک حکیم توس.
02-09-2013، 12:28
(آخرین ویرایش در این ارسال: 02-09-2013، 12:29، توسط Mไ∫∫ ∫MΘKξЯ.)
کوکب بخت مرا هیچ منجم نشناخت یارب از مادر گیتی به چه طالع زادم
02-09-2013، 12:44
من نگویم که مرا از قفس آزاد کنید
قفسم برده به باغی و دلم شاد کنید
02-09-2013، 12:53
دیشب به سرم باز هوای دگر افتاد در خواب مراسوی خراسان نظر افتاد
| |||||||||||
|
![]() |
|||||||
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید | ||
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید | ||
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
|
یا |
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.
|