نظرسنجی: نظرتون درباره ی این موضوع چیه
خوبه و ادامه اش بدم
معمولی هست و نظر خاصی ندارین
اصلا جالب نیست
بهتره ادامه اش ندم
[نمایش نتایج]
 
توضیح: این یک نظرسنجی عمومی‌است. کاربران می‌توانند گزینه‌ی انتخابی شما را مشاهده کنند.
امتیاز موضوع:
  • 4 رأی - میانگین امتیازات: 2
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

خاطراتی از شهدای نسل سومی

#31
(30-08-2013، 14:29)رها جان نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
 
(30-08-2013، 14:20)ایسان پویا***** نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
 
تو اومدی نوشتی ولی داغ اون دانشجویی که بی تقصیر وقتی داشت از دانشگاه برمیگشت خونه و گرفتنش چی؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟؟!؟!؟!؟!؟!؟

داغ اون کسی رو که مادرش بعد 4 سال ازش خبر نداره چی؟؟؟؟

اینا دیده نمیشن فقط بسیجیا
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
http://lashibazi.mihanblog.com/
×تڪ پَــرِ ڪسـے نَباݜ ڪﮧ נَمـ پَــرِ هَمَسـ...!
خاطراتی از شهدای نسل سومی 4
پاسخ
 سپاس شده توسط Mไ∫∫ ∫MΘKξЯ ، F A R ! N ، Shadow of Death
آگهی
#32
لطفا اگر می خواید بحث کنید تو خصوصی باشه چون موضوع بسته می شه اون وقت ماییم که ضرر می کنیم فقط امید وارم ناراحت نشین رها جان
زن یک سرباز نیست ...
اما به قدر سرباز میدان جنگ شجاعت دارد و با این که جهاد در میدان های رزم بر او واجب نیست 
اما به قدر یک جهادگر در راه خدا تلاش می کند و در تمام صحنه ها حضور دارد 
امام خامنه ای
خاطراتی از شهدای نسل سومی 4
پاسخ
#33
بابا شرم کن دیگه تاپیکت رو جمع کن ماجرای کهریزک رو یادت نمیاد؟چه قدر اونجا کشته دادیم؟اون که جلو چشمای خودته
پاسخ
 سپاس شده توسط F A R ! N ، Shadow of Death ، Mไ∫∫ ∫MΘKξЯ
#34
جم کن عمو جون :|
پاسخ
#35
(31-08-2013، 0:04){{♥♥♥ aydin ♥♥♥}} نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
 
بابا شرم کن دیگه تاپیکت رو جمع کن ماجرای کهریزک رو یادت نمیاد؟چه قدر اونجا کشته دادیم؟اون که جلو چشمای خودته

د اگه شرم میکرد.................................
خاطراتی از شهدای نسل سومی 4
پاسخ
 سپاس شده توسط Shadow of Death
#36
کارت بسیج و دانشجویی شهید رحیمی که با دست خط خودشون تکمیل شده 
خاطراتی از شهدای نسل سومی 4



خاطراتی از شهدای نسل سومی 4
زن یک سرباز نیست ...
اما به قدر سرباز میدان جنگ شجاعت دارد و با این که جهاد در میدان های رزم بر او واجب نیست 
اما به قدر یک جهادگر در راه خدا تلاش می کند و در تمام صحنه ها حضور دارد 
امام خامنه ای
خاطراتی از شهدای نسل سومی 4
پاسخ
 سپاس شده توسط good girl* ، orkideh
#37
آخی.....خوشا به سعادتش

(30-08-2013، 11:45)gomnam نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
 
 با چند تا از دوستان عکس های داخل کامپیوتر را نگاه می کردیم حجت یک عکس تو کامپیوتر داشت این عکس که روی صفحه مانیتور اومد یکی از بچه ها به شوخی گفت شهید زنده ... همه بچه ها خندیدند حجت هیچی نگفت فقط لبخند زد
بچه ها می گفتند حجت یعنی شهید میشه تو هم شهید بشی و ... حال این روزها همون عکس همه جا به روی در و دیوار به نام شهید حجت ا... رحیمی ثبت شده.

                                                                  از طرف سید مسلم موسوی(دوست شهید)
خاطراتی از شهدای نسل سومی 4
متن جالبی بود
ممنون

فکرنمی کردم رشتش کامپیوتر باشه
میدونی وقتی خدا داشت بدرقه ات می کرد چی گفت
گفت:جایی که میری مردمی داره که تو را می شکنند ; نکنه غصه بخوری من همه جا با تو هستم
توی کوله بارت عشق می گذارم که بگذری
اشک می گذارم که همراهیت کنه
غرور می گذارم که هر مو قع خسته شدی زیر پات لهش کنی
پاسخ
#38
آره من هم فکر نمی کردم 
دانشگاه آزادی بودنBig Grin
باز خوبه دست خطشون خوبه من که اگه شهید بشم فکر نکنم کسی بتونه دست خطم رو بخونه 
به قول یه نفر ما ها شهید شیم باید یکی رو استخدام کنن وصیت نامه ی ما رو بخونه Big Grin
زن یک سرباز نیست ...
اما به قدر سرباز میدان جنگ شجاعت دارد و با این که جهاد در میدان های رزم بر او واجب نیست 
اما به قدر یک جهادگر در راه خدا تلاش می کند و در تمام صحنه ها حضور دارد 
امام خامنه ای
خاطراتی از شهدای نسل سومی 4
پاسخ
 سپاس شده توسط good girl*
#39
نه لازم نکرده ادامه بدی
گفتم:میری؟
گفت:آره
گفتم:منم بیام؟
گفت:جایی که من میرم جای 2 نفره نه 3 نفر
گفتم:برمی گردی؟
فقط خندید.....
اشک توی چشمام حلقه زد
سرمو پایین انداختم
دستشو زیر چونم گذاشت و سرمو بالا آورد
گفت:میری؟
گفتم:آره
گفت:منم بیام؟
گفتم:جایی که من میرم جای 1 نفره نه 2 نفر
گفت:برمی گردی؟
گفتم:جایی که میرم راه برگشت نداره
من رفتم اونم رفت
ولی.......
اون مدتهاست که برگشته.....
وبا اشک چشماش
خاک مزارمو شستشو میده .
پاسخ
 سپاس شده توسط Mไ∫∫ ∫MΘKξЯ
#40
ممنون


خاطراتی از شهدای نسل سومی 4
پاسخ


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  ♡♡شهدای فراموش شده در دنیای مجازی♥♥
  پاسخ به ابهامات دفن شهدای گمنام
  شهدای کمیل » افسانه های واقعی!
  تکان دهنده ترین خاطره تفحص شهدای فکه
  معرفی شهدای شاخص بسیج در سال 94 +زندگینامه
  تنها گلزار شهدای آبی ایران
  خاطراتی که این قطعات زنده می کنند
  شهدای لشکر 25 کربلا در عملیات والفجر شش
  دیدار رهبر انقلاب با خانواده های شهدای خراسان شمالی
  «باب الصغیر» محلی که سرهای شهدای کربلا دفن بود

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان