امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

چون در زبان ولغت عربی پ نداریم ما ایرانی ها این گونه سخن میگوییم !

#11
واقا عالی بود.سپاسSmile
بــــه بــعـــضــیا بــآیــد گفـــت...


کـــآشــکی شعــورتـــم !×


مثــل لیـــســت دوســتــآت..


هــرروز بــه تــعــدادش اضـــآفــه مــیشــد!×(:
پاسخ
 سپاس شده توسط Łost Đλtλ
آگهی
#12
ولی شماری از این واژه ها رو دیگه نمیشه کاری کرد. برای نمونه فلفل و فیل رو که دیگه نمیشه کاری کرد چون خیلی جا افتادن و مردم استفاده خواهند کرد ولی واژه ای به نام سپید هنوز کاربرد داره پس میشه به جای سفید هنوز استفادش کرد.
اگر اینجا قدیمی هستی و دوست داری یک گفتگو عجیب 
درباره گذشته و حال داشته باشی، راه‌های ارتباطی رو گذاشتم پروفایل!











پاسخ
 سپاس شده توسط Łost Đλtλ ، Mไ∫∫ ∫MΘKξЯ ، elnaz-s
#13
واقعا جای تاسف داره
چون در زبان ولغت عربی پ نداریم ما ایرانی ها این گونه سخن میگوییم ! 2
پاسخ
 سپاس شده توسط Łost Đλtλ ، FARID.SHOMPET
#14
با درود فراوان
چه ميتوان كرد؟

حال بايد افسوس خورد
پاسخ
 سپاس شده توسط Łost Đλtλ ، FARID.SHOMPET
#15
منم چند وقت بود همش تو فکر این بودم که چرا ما باید نصف حرف زدنمون عربی باشه
ولی خدارو شکر می کنم  که ما فردوسی را داشتیم که مثل مصری ها الان عربی حرف نمی زنیم
نصف حرف زدن ما ایرانی است پس باید از فردوسی متشکر باشیم
س
بدرود
پاسخ
 سپاس شده توسط Łost Đλtλ ، FARID.SHOMPET
#16
عرب های مزخرفAngry
Dodgy
چون در زبان ولغت عربی پ نداریم ما ایرانی ها این گونه سخن میگوییم ! 2
پاسخ
#17
هرگز نخواب کوروش دارا جهان ندارد

سارا زبان ندارد

رستم در این هیاهو گرز گران ندارد

روز وداع خورشید زاینده رود خشکید

زیرا دل سپاهان نقش جهان ندارد

بر نام پارس دریا نامی دگر نهادند

گویی که آرش ما تیر و کمان ندارد

دریای مازنی ها بر کام دیگران شد

دارا کجای کاری؟ دزدان سرزمینت

بر بیستون نوشتند اینجا خدا ندارد

هرگز نخواب کوروش ای مهر آریایی

بی نام تو وطن نیز نام و نشان ندارد
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
http://lashibazi.mihanblog.com/
×تڪ پَــرِ ڪسـے نَباݜ ڪﮧ נَمـ پَــرِ هَمَسـ...!
چون در زبان ولغت عربی پ نداریم ما ایرانی ها این گونه سخن میگوییم ! 2
پاسخ
 سپاس شده توسط Łost Đλtλ ، FARID.SHOMPET ، Mไ∫∫ ∫MΘKξЯ
#18
(26-08-2013، 22:24)aliasghar207 نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
 
چه حرف مزخرفی عرب ها احمق ترین موجودات رو زمین چرا از این همه پیامبر وپیغمبر همشون تو این محدوده که عربا هستن نازل شدن؟؟؟؟چرا شو میگم چون خل وضع ترین ان
بعدشم الان چرا هی غر میزنی که چرا داریم به سوریه کمک میکنیم؟؟؟سوریه هم یه کشور عربیه اما به نفعمونه سقوط نکنه وباید حتما پیروز شه تو چی می دونی که میگی بسه دیگه به این عربا.....برو یکم درک سیاسی یاد بگیر بعد بیا بگو سوریه رو چیکار کنیم

اگه طرفدار عربی برو موضوع ور کاملا بخون بعد بگو تو چی میدونی که میگی بسه دیگه به این عربا

اگه طرفداری ماهستی خودت برو کمی درک سیاسی یاد بگیر
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
http://www.8pic.ir/images/52788580618488495341.jpeg
























پاسخ
#19
واقعاً به چه علت، بسیاری از ما هر آنچه که بعنوان فارسی به ما معرفی می شوند را بدون اینکه ذره ای آنها را با فرهنگ فولکلورمان و دستورزبان کنونی فارسی تطبیق دهیم، آن را باور می کنیم؟

اسم بردن از اسماء ترکی به نام فارسی ، کمتر از یک دزدی در روز روشن نیست! هر اظهار نظر کننده ای در باب اسماء رایج در منطقه آسیا، حتماً بایستی قوائد زبان ترکی را بداند.


طهماسب ◄ تایمازئب (بی همتا شده) (چندی از معادل های این اسم در ترکی ◄ تایماز(هیچگاه همتا نمی گیرد-بی همتا) - تایمور(تیمور) (همتا نمی گیرد) و ...)

گئرچک ◄ از ریشه "گئرچمک" به معنای "حق - حقیقی"

چِزاندن ◄ ترجمه مستقیم از کلمه "چِزیردمک" به معنای "...وزاندن" -- این اصلاح رایجه در ترکی، مستقیماً به فارسی ترجمه شده است

باج ◄ از ریشه "با(نظاره)" بمعنای "حق النظاره - چیزی که در بابت نظارت می گیرند"

ویرانا(ویرانه) ◄ از مصدر "ویرماق" بمعنی "زده شده - متأثر از زدن"

ایپریشیم (ابریشم) ◄ (ایپ + ریشیم) نخ رشته ای - نخ رشته شده

یار ◄ بمعنی نیم (همین بار معنایی آن در اشعار می باشد ◄ یار بمعنی نیمه ای از انسان)

شادباش ◄ خوش سر

دوْشمن ◄ از ریشه "دوْشمک" بمعنی "در افتادن" -- این کلمه در ترکی با مشتق دیگرش نیز بکار می رود"دوْشوْنتی دوْشمک"

اومود(امید) ◄ از مصدر "اومماق"(منتظر شدن به امید چیزی) بمعنی "شخص امیدوار" می باشد. این کلمه عیناً در فارسی بجای فعل بکار گرفته می شود.

درد ◄ از مصدر "درمک"(دریدن!) بمعنی دریده شده از انسان --- عیناً مقابل همان کلمه، کلمه "درمان" بمعنی چیزی که جایگزین درد است، بطور عامیانه درمان درد.

آرام ◄ از مصدر "آراماق" بمعنی فاصله انداختن(ایضاً بصورت غیر صریح بمعنی دنبال چیزی گشتن) -- بمعنی انجام کار با فاصله (معادل همین کلمه، کلمه "یاواش" در ترکی بمعنی با نرمش انجام دادن می باشد)

خانه ◄ خان + حرف ربط در کل بمعنی "محل خان ، مربوط به خان، خان نشین"

سارای (سرای) ◄ از مصدر "ساریماق" بمعنای محل پوشیده شده، سر پوشیده

قالی ◄ از مصدر "قالماق" بمعنی "مانا" (همچنین اکثریت کلمات مربوط به بافندگی نیز برگرفته از ترکی می باشند "کیلیم، جئجیم، گبه، سیجیم، خورجون، کوْجی و ...")

تون(توان) ◄ از مصدر "توْنمک، توْسمک" همچنین کلمه توْسن(توسن) به اسبی گفته می شود که نیروی فراوان و رام ناشدنی داشته باشد.

گوپ(کوب) ◄ از مصدر "گوپاماق" دقیقاً بمعنی کوبیدن می باشد. (گوپون(کوبه) و ... از مشتقات این کلمه اند)

چیراق(چراغ) ◄ از مصدر "چیراماق" بمعنی روشنایی کوچک + پسوند نسبت. به معنی "چیزی که روشنائی کوچک دارد".


و هزاران نمونه کلمه ترکی دیگر در فارسی که تنها دفاعشان در مقابل غارت، قائده مندی و برخورداری از قوائد بی استثنای زبان ترکی است.
-----------------------------------------------------------------------------------

ضمناً قبل از تفکر به این که چرا اسامی عربی و ترکی جایگزین اسامی مذکور است، بایستی به این بیاندیشیم که چرا این اسامی بصورت فولکلور موجود نبوده است و پس از به قولی هزاران سال، چرا اکنون معرفی می شوند؟! و اینکه چه نسبتی با قوائد فارسی کنونی دارند؟ بنده این سخنان را در جهت توصیه گفتم، به احتمال قریب به یقین، این راه، راه اشتباهی است.

HeartHeart
چون در زبان ولغت عربی پ نداریم ما ایرانی ها این گونه سخن میگوییم ! 2
پاسخ
 سپاس شده توسط ☼ سلنا 1380 ☼ ، FARID.SHOMPET ، Mไ∫∫ ∫MΘKξЯ
#20
(27-08-2013، 14:53)Azarbayjanliam نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
 
واقعاً به چه علت، بسیاری از ما هر آنچه که بعنوان فارسی به ما معرفی می شوند را بدون اینکه ذره ای آنها را با فرهنگ فولکلورمان و دستورزبان کنونی فارسی تطبیق دهیم، آن را باور می کنیم؟

اسم بردن از اسماء ترکی به نام فارسی ، کمتر از یک دزدی در روز روشن نیست! هر اظهار نظر کننده ای در باب اسماء رایج در منطقه آسیا، حتماً بایستی قوائد زبان ترکی را بداند.


طهماسب ◄ تایمازئب (بی همتا شده) (چندی از معادل های این اسم در ترکی ◄ تایماز(هیچگاه همتا نمی گیرد-بی همتا) - تایمور(تیمور) (همتا نمی گیرد) و ...)

گئرچک ◄ از ریشه "گئرچمک" به معنای "حق - حقیقی"

چِزاندن ◄ ترجمه مستقیم از کلمه "چِزیردمک" به معنای "...وزاندن" -- این اصلاح رایجه در ترکی، مستقیماً به فارسی ترجمه شده است

باج ◄ از ریشه "با(نظاره)" بمعنای "حق النظاره - چیزی که در بابت نظارت می گیرند"

ویرانا(ویرانه) ◄ از مصدر "ویرماق" بمعنی "زده شده - متأثر از زدن"

ایپریشیم (ابریشم) ◄ (ایپ + ریشیم) نخ رشته ای - نخ رشته شده

یار ◄ بمعنی نیم (همین بار معنایی آن در اشعار می باشد ◄ یار بمعنی نیمه ای از انسان)

شادباش ◄ خوش سر

دوْشمن ◄ از ریشه "دوْشمک" بمعنی "در افتادن" -- این کلمه در ترکی با مشتق دیگرش نیز بکار می رود"دوْشوْنتی دوْشمک"

اومود(امید) ◄ از مصدر "اومماق"(منتظر شدن به امید چیزی) بمعنی "شخص امیدوار" می باشد. این کلمه عیناً در فارسی بجای فعل بکار گرفته می شود.

درد ◄ از مصدر "درمک"(دریدن!) بمعنی دریده شده از انسان --- عیناً مقابل همان کلمه، کلمه "درمان" بمعنی چیزی که جایگزین درد است، بطور عامیانه درمان درد.

آرام ◄ از مصدر "آراماق" بمعنی فاصله انداختن(ایضاً بصورت غیر صریح بمعنی دنبال چیزی گشتن) -- بمعنی انجام کار با فاصله (معادل همین کلمه، کلمه "یاواش" در ترکی بمعنی با نرمش انجام دادن می باشد)

خانه ◄ خان + حرف ربط در کل بمعنی "محل خان ، مربوط به خان، خان نشین"

سارای (سرای) ◄ از مصدر "ساریماق" بمعنای محل پوشیده شده، سر پوشیده

قالی ◄ از مصدر "قالماق" بمعنی "مانا" (ایضاً اکثریت کلمات مربوط به بافندگی نیز برگرفته از ترکی می باشند "کیلیم، جئجیم، گبه، سیجیم، خورجون، کوْجی و ...")

تون(توان) ◄ از مصدر "توْنمک، توْسمک" همچنین کلمه توْسن(توسن) به اسبی گفته می شود که نیروی فراوان و رام ناشدنی داشته باشد.

گوپ(کوب) ◄ از مصدر "گوپاماق" دقیقاً بمعنی کوبیدن می باشد. (گوپون(کوبه) و ... از مشتقات این کلمه اند)

چیراق(چراغ) ◄ از مصدر "چیراماق" بمعنی روشنایی کوچک به اضافه پسوند نسبت.


و هزاران نمونه کلمه ترکی دیگر در فارسی که تنها دفاعشان در مقابل غارت، قائده مندی و برخورداری از قوائد بی استثنای زبان ترکی است.
-----------------------------------------------------------------------------------

ضمناً قبل از تفکر به این که چرا اسامی عربی و ترکی جایگزین اسامی مذکور است، بایستی به این بیاندیشیم که چرا این اسامی بصورت فولکلور نبوده است و پس از به قولی هزاران سال، چرا اکنون معرفی می شوند؟! و اینکه چه نسبتی با قوائد فارسی کنونی دارند؟ بنده این سخنان را در جهت توصیه گفتم، به احتمال قریب به یقین، این راه، راه اشتباهی است.

HeartHeart

:297::p319:495495495495495495495495495495495495res2res2res2res2res2
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
http://www.8pic.ir/images/52788580618488495341.jpeg
























پاسخ


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  شعر بگو شعر بشنو ،فقط شعر عربی :]
  °❀نورالله مرد ایرانی شکارچی زنان بیوه
Eye-blink کتاب زبان بدن (چگونه افکار دیگران را بخوانیم)
Heart معرفی کتاب از میان رمان های ایرانی
  اموزش زبان کره ای :)
  معرفی کتبی برای آموزش زبان عربی
  برای حفظ موجودیت زبان فارسی چه کرده ایم؟
  برگزاری نشست «پاسداشت زبان و ادبیات فارسی در منطقه اکو»
  نکاتی راجب زبان و ادبیات ترکیی
  سخت ترین زبان دنیا چیست؟!

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 7 مهمان