دلــــــم تنگ شده بـــــــرای...

[a beautiful lie]

دلم تنگ شده واس منی که بودم

[jojojo]

دلم تنگ شده واسه خودم
// // // حرف زدن با خدای خودم

[why lie]

چقدر دلم برای خودم تنگ شده!
چقدر وقت است که آوازی نخوانده ام؟
چقدر وقت است که شعری نسروده ام؟
آخرین باری که پاهایم را در آب روان گذاشته بودم و به صدای پرنده ها گوش می کردم کی بود؟
چقدر دلم می خواهد روی چمن ها دراز بکشم و با کف دستهام سبزه ها را لمس کنم.
دلم تنگ شده برای اینکه آنقدر قاصدک فوت کنم تا خسته بشم!
صدام توی قفسه سینه ام حبس شده. می خواهم صدایم را رها کنم:
"قربون خندیدنت، خرامیدنت، چو آهو دویدنت..."
دلم برای یک دل سیر خواب آروم تنگ شده. برای یک سفر طولانی بدون دلهره کارهای مانده.
دلم برای خودم تنگ شده...

[خانوم گل]

ای خدا....
دل همه تنگه.

[Armina]

برای صمیمیت

[pink devil]

برای تابستون
برای دبستان
برای معلممون خانوم عباسی

[3vda]

دلم تنگ شده واسه ی لحظه نگا کردن تو چشاش،واسه وقتی ک پیشم بودو کلی با خودم کلنجار میرفتم تا بیشتر از حد معمول نزدیکش نشم.
واسه اون دلهره ها.
دروغایی ک باور میکردم.
واسه سادگیم دلم تنگ شده.!!!!

[best~boy]

دلم برای امتحانای خرداد تنگ شده

[rval]

تنگ شده دلم واسه خود10 سالگیم واسه خود13 سالگیم واسه خود صادقم واسه خود معصومم واسه خود بی گناهم واسه خودآرومم واسه خودمحبوبم وخلاصه واسه خوده خودم ....چه زود بزرگ شدیم ما

[a beautiful lie]

برای اینکه دوباره دستاش تو دستام باشه!!!!!!!