نظرسنجی: نظرتون درباره ی این موضوع چیه
خوبه و ادامه اش بدم
معمولی هست و نظر خاصی ندارین
اصلا جالب نیست
بهتره ادامه اش ندم
[نمایش نتایج]
 
توضیح: این یک نظرسنجی عمومی‌است. کاربران می‌توانند گزینه‌ی انتخابی شما را مشاهده کنند.
امتیاز موضوع:
  • 4 رأی - میانگین امتیازات: 2
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

خاطراتی از شهدای نسل سومی

#1
Exclamation 
شهدای نسل سومی یعنی شهدایی که تازه شهید شدن و سنشون هم به جنگ نمی خوره
مامانی میگفت : آقا محمد خیلی رو حجاب حساس بود ...
خیلی میخواست همه ی دخترا با حجاب باشن ...
یه دختری بود تو فامیلشون .
محمد چندبار به آبجیش میگه : آبجی به فلانی بگو حجاب داشته باشه .
آبجیش روش نمیشه به اون بنده خدا بگه .
تا بعد شهادت محمد. آبجی بهش میگه : آجی داداش محمدم خیلی ناراحت بود تو اینجوری بی حجاب بودی.
بهش میگه : چرا قبل شهادتش بهم نگفتی تا محمد منو اینجوری نبینه ...
الان اون بنده خدا با حجاب شده .
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
http://sangariha.com/i/attachments/1/1376481910187499_large.jpg
شهید محمد سلیمانی
ادامه اش رو تو دیدگاه می زارم

مادربزرگ از مهار آشوب‌های سال فتنه هم از میثم خاطره دارد: در اغلب شلوغی‌های سال 88 بیرون بود. بیرون بود و وقتی هم که می‌آمد، حرفی نمی‌زد. گاهی که غیرت انقلابی‌اش زیاد به جوش می‌آمد، از خانه می‌زد بیرون. تاب ماندن نداشت، تا نیمه‌های شب بیرون بود. یک بار دیدم نشستن و برخاستن برایش سخت شده است. پرس‌وجو که می‌کردم حرفی نمی‌زد. بعدتر اتفاقی دیدم که باتوم خورده و پایش کبود شده است. یک بار هم خانمی آمده با چاقو به پهلویش بزند که با زیرکی چاقو را گرفته بود.
نمی‌شد بگوییم که نرود، ناراحت می‌شد. حرف از شهید شدنش می‌زد. این آخری‌ها، اصلاً خبر داشت که قرار است آسمانی شود و برود. بعدازظهر بود. می‌خواست برود بسیج. وضو گرفت. گفتم هنوز تا مغرب خیلی مانده... گفت: فکر می‌کنید برای نماز وضو می‌گیرم؟! من برای شهادت وضو می‌گیرم.
شهد میثم مقبولی
تاریخ شهادت :فتنه ی 88

چند سال پیش ُمحرم بود .دقیقا یادم نیست شب تاسوعا بود یا شب عاشورا

نزدیک غروب بود جلوی مسجدرحسام برای سیم کشی پرژکتور مسجد بالای چهارپایه ۵ متری مسجد بود که به خاطر اینکه جریان برق به فتوسل(قطعه ای که با غروب آفتاب و شب شدن جریان برق را وصل میکند)یکدفعه سیمی که دست حسام بود برق دار شد طوری که حسام رو پرت کرد .حسام هم برای اینکه نیفته دستش رو به چارپایه گرفت که باعث شد حسام با چارپایه با هم بیفتن کف خیابون حسام افتاد و چهارپایه هم افتاد روی حسام .همه گفتند که کار حسام تمومه به سرعت رفتیم سمت حسام که دیدیم داره میگه یکی این چارپایه رو از روی من برداره نفسم بالا نمیاد .... اما تعجب کردیم که یه خراش هم به دست حسام نیفتاده بود هرکس دیگه ای جای حسام بود حداقلش ضربه مغزی شده بود البته خود حسام میگفت که این لطف امام حسین بوده...
شهید حسام ذوالعلی
شهید فتنه ی سال88
زن یک سرباز نیست ...
اما به قدر سرباز میدان جنگ شجاعت دارد و با این که جهاد در میدان های رزم بر او واجب نیست 
اما به قدر یک جهادگر در راه خدا تلاش می کند و در تمام صحنه ها حضور دارد 
امام خامنه ای
خاطراتی از شهدای نسل سومی 1
پاسخ
 سپاس شده توسط mahdi.ir ، ⍩ᴏɴᴇ ʙᴏʏ⍩ ، good girl* ، امیر اس اس$$$$$$$$$$ ، bahar03 ، orkideh ، دلبر شیطون
آگهی
#2
این عکس آقا مصطفی ست حالا فعلا عکس رو داشته باشین سعی می کنم خاطره ی قشنگ هم پیدا کنم شاید هم وصیت نامه اش رو گذاشتم آخه خیلی جالبه
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
http://sangariha.com/i/attachments/1/1376246321197184_large.jpg
زن یک سرباز نیست ...
اما به قدر سرباز میدان جنگ شجاعت دارد و با این که جهاد در میدان های رزم بر او واجب نیست 
اما به قدر یک جهادگر در راه خدا تلاش می کند و در تمام صحنه ها حضور دارد 
امام خامنه ای
خاطراتی از شهدای نسل سومی 1
پاسخ
 سپاس شده توسط mahdi.ir ، ⍩ᴏɴᴇ ʙᴏʏ⍩ ، good girl* ، orkideh
#3
کمیل جان!
فصلی گذشت و قصه ی ما برملا نبود زخم عمیق سینه ی ما را دوا نبود یادش بخیر ای همسفر نیمه راه من قلبم شکست اما شکستنش را صدا نبود من ماندم و چشم انتظاری من تا ابد ایام با تو این همه پر ماجرا نبود من ماندم و داغ جدایی و پرواز سرخ تو با که بگویم، غمم یکی دوتا نبود آخر خداحافظ ای تمام آرزوی من رفتی ولی این همه درد سهم ما نبود دیگر بس است خداحافظ ای یار نیمه راه قصه ما که سخت تر از کرب و بلا نبود
همسر شهید.دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
http://sangariha.com/i/attachments/1/1376246321197184_large.jpg
شهید مصطفی (کمیل صفری تبار)
شهادت :در درگیری های غرب کشور

حجت خیلی شوخ بود چه موقعی که باهم بودیم تو ایام راهیان نور چه موقع هایی که پیش هم نبودیم با رفقایی که باهم بودیم شوخی می کرد، یه بار بعد از اینکه ایام راهیان تموم شده بود به یکی از بچه ها از یه شماره ناشناس زنگ زده بود و گذاشته بودش سرکار حجت بهش گفته بود که از ستاد زنگ میزنه و میگه قراره یه قرعه کشی کربلا انجام بشه.

بنده خدا کلی ذوق کرده بودو رسیده بود خب باید چیکار کنم، بهش گفت که مشخصات بده وارد سیستم کنم ببینم اسمتون در اومده یا نه اون بندنه خدا هم که باور کرده بود مشخصاتش رو میگه حجت هم اینور کاملا عادی و جدی برخورد می کرد بعد از چند دقیقه بهش گفت بله بهتون تبریک میگم اسم شما در اومده ، اون رفیقمون خیلی خوشحال شده بود و رسید که باید چیکار کنم حالا مدارک چی میخواد چیکار کنم، بهش یه سری مدارک گفته بود و اگه اشتباه نکنم گفته بود ۲۰ تا عکس باید بفرسته و... بنده خدا بعد از تلفن به تمام فامیلش داشت خبر میداد.....

چند دقیقه بعد از همون شماره زنگ زده بود بهش و شروع کرده بود به خندیدن.... دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
http://sangariha.com/i/attachments/1/1374489388769616_large.jpg
شهید حجت الله رحیمی
شهادت:سال 90 ژایگاه دژ خرمشهر
زن یک سرباز نیست ...
اما به قدر سرباز میدان جنگ شجاعت دارد و با این که جهاد در میدان های رزم بر او واجب نیست 
اما به قدر یک جهادگر در راه خدا تلاش می کند و در تمام صحنه ها حضور دارد 
امام خامنه ای
خاطراتی از شهدای نسل سومی 1
پاسخ
 سپاس شده توسط mahdi.ir ، mohsenniceboy ، ⍩ᴏɴᴇ ʙᴏʏ⍩ ، good girl*
#4
ممنون احساس می کنم قبلا زندگی نامه ی شهید ممدسلیمانی رو  خوندم
میدونی وقتی خدا داشت بدرقه ات می کرد چی گفت
گفت:جایی که میری مردمی داره که تو را می شکنند ; نکنه غصه بخوری من همه جا با تو هستم
توی کوله بارت عشق می گذارم که بگذری
اشک می گذارم که همراهیت کنه
غرور می گذارم که هر مو قع خسته شدی زیر پات لهش کنی
پاسخ
#5
اوووووووووووووووووه چه بسیجی بازاری شده فلش....

پاسخ
 سپاس شده توسط M.H2 ، F A R ! N ، Mไ∫∫ ∫MΘKξЯ
#6
پوفDodgy
خاطراتی از شهدای نسل سومی 1

پاسخ
 سپاس شده توسط M.H2
#7
بازش کردم ولی ببینم سیاسی بشه یا توهیینی بشه کل تایپک رو رد تایید منک یا می بندم. من خودم از این جوری تاپیک ها دلخوشی ندارم. از دید من درست نیست.
اگر اینجا قدیمی هستی و دوست داری یک گفتگو عجیب 
درباره گذشته و حال داشته باشی، راه‌های ارتباطی رو گذاشتم پروفایل!











پاسخ
 سپاس شده توسط مهدی خطر ، ღSηow Princessღ ، M.H2 ، F A R ! N
#8
ممنونم جناب فرید رومل 
اگر هم کسی گفت جوابش رو نمی دم یا تو خصوصی می دم
زن یک سرباز نیست ...
اما به قدر سرباز میدان جنگ شجاعت دارد و با این که جهاد در میدان های رزم بر او واجب نیست 
اما به قدر یک جهادگر در راه خدا تلاش می کند و در تمام صحنه ها حضور دارد 
امام خامنه ای
خاطراتی از شهدای نسل سومی 1
پاسخ
 سپاس شده توسط ღSηow Princessღ ، good girl*
#9
تو مسجد محمد رسول ا...(منجنیق) باغملک قرار بود برای شهادت امام جواد ع بعد از نماز مغرب و عشاء مراسم روضه و سینه زنی برگزار کنیم بچه ها به من گفتن با حجت تماس بگیر برای مداحی ولی من متأسفانه یادم رفته بود تا نیم ساعت قبل از اذان وقتی یادم اومد سریع به حجت زنگ زدم .


حجت اون روز رفت کمک پدرش (مرغداری).. وقتی تماس گرفتم ... گفت فلانی این چه موقع تماس گرفتنه من که الان با لباس کارگری و سر و ضع نامناسب هستم گفتم حجت نیم ساعت مونده به اذان نذار مجلس اهل بیت زمین بمونه با خنده گفت خودمو می رسونم ، ده دقیقه بعد اومدم در خونه دیدم حجت با لباس کارگری و سر و وضع نامناسب روی موتور با سرعت از سر جاده به طرف خونشون رفت و چند دقیقه بعد آمد مسجد و اون شب با تمام خستگی که داشت واقعاً خوب نوکری کرد.


عکسشون تو چند تا نظر بالاتر هست شرمنده اینترنت خرابه نمی تونم عکس جدید بزارم 
زن یک سرباز نیست ...
اما به قدر سرباز میدان جنگ شجاعت دارد و با این که جهاد در میدان های رزم بر او واجب نیست 
اما به قدر یک جهادگر در راه خدا تلاش می کند و در تمام صحنه ها حضور دارد 
امام خامنه ای
خاطراتی از شهدای نسل سومی 1
پاسخ
 سپاس شده توسط orkideh
#10
یکی از دوستای داداش میگفت قبل شهادت داداش بود تصمیم گرفت ازش پول قرض بگیره
میگفت بهش گفتم اقا محمد پول دارید مبلغی به من قرض بدید
گفت بله و پول رو به من داد
وقتی که خواستم از راهیان برگردم بهش گفتم پولتو دادی به من خودت پول نمیخوای به شهرت برگردی؟؟؟
گفت تو برو من احتیاج به بلیط ندارم
اری او راست میگفت احتیاج به بلیط نداشت او چقدر زیبا بازگشت
عکس ایشون هم تو پست های بالایی هست 
زن یک سرباز نیست ...
اما به قدر سرباز میدان جنگ شجاعت دارد و با این که جهاد در میدان های رزم بر او واجب نیست 
اما به قدر یک جهادگر در راه خدا تلاش می کند و در تمام صحنه ها حضور دارد 
امام خامنه ای
خاطراتی از شهدای نسل سومی 1
پاسخ
 سپاس شده توسط orkideh


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  ♡♡شهدای فراموش شده در دنیای مجازی♥♥
  پاسخ به ابهامات دفن شهدای گمنام
  شهدای کمیل » افسانه های واقعی!
  تکان دهنده ترین خاطره تفحص شهدای فکه
  معرفی شهدای شاخص بسیج در سال 94 +زندگینامه
  تنها گلزار شهدای آبی ایران
  خاطراتی که این قطعات زنده می کنند
  شهدای لشکر 25 کربلا در عملیات والفجر شش
  دیدار رهبر انقلاب با خانواده های شهدای خراسان شمالی
  «باب الصغیر» محلی که سرهای شهدای کربلا دفن بود

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان