امتیاز موضوع:
  • 29 رأی - میانگین امتیازات: 4.79
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

مشاعره

روزی ز سر سنگ عقابی به هوا خاست
واندر طلب طعمه پرو بال بیاراست
روزی ز سر سنگ عقابی به هوا خاست
واندر طلب طعمه پرو بال بیاراست
اصلا به روی خودم هم نمی آورم
که نیستی

هر روز صبح
شماره ات را می‌گیرم
زنی می‌گوید : دستگاه مشترک ِ ...
حرفش را قطع می‌کنم
صدایت چرا انقدر عوض شده عزیزم ؟
خوبی ؟ سرما که نخورده ای ؟
می‌دانی دلم چقدر برایت تنگ شده است ؟

چند ثانیه ای سکوت می‌کنم
من هم خوبم
مزاحمت نمی‌شوم

اصلا به روی خودم هم نمی آورم
که نیستی
آگهی
تا توانی دلی بدست اور / دل شکستن هنر نمی باشد
دوش دیدم که ملائک در می خانه زدند /گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند
حاصل عشق مترسک به کلاغ مرگ یک مزرعه بود.....
 سپاس شده توسط serpico
دوست ان است که گیرد دست دوست / در پریشان حالی و درمادندگی
 سپاس شده توسط *RANGO*
یوسف گمگشته باز آید به کنعان غم مخور /کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور
حاصل عشق مترسک به کلاغ مرگ یک مزرعه بود.....
 سپاس شده توسط serpico
رهرو ان نیست که گه تند و گهی خسته رود / رهرو ان است که اهسته و پیوسته رود
دوش می آمد و رخساره بر افروخته بود/تا کجا این دل غم دیده سوخته بود
حاصل عشق مترسک به کلاغ مرگ یک مزرعه بود.....
دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت / دائما یکسان نباشد حال دوران غم مخور
روزی ز سر سن عقابی به هوا خواست /واندر طلب طعمه پر و بال بیاراست
حاصل عشق مترسک به کلاغ مرگ یک مزرعه بود.....
 سپاس شده توسط serpico
توانا بود هر که دانا بود / ز دانش دل پیر برنا بود


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  ▪◆▪مشاعره با شعر نو▪◆▪
  مشاعره با اشعار خودمان
  مشاعره (نسخه دوم)

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 2 مهمان