24-07-2013، 11:13
به می سجاده رنگین کن گرت پیر مغان گوید
که سالک بیخبر نبود ز راه و رسم منزلها
که سالک بیخبر نبود ز راه و رسم منزلها
|
مشاعره (نسخه دوم) |
|||||||||||||||||||||||||||||
24-07-2013، 11:13
به می سجاده رنگین کن گرت پیر مغان گوید
که سالک بیخبر نبود ز راه و رسم منزلها
24-07-2013، 11:14
اي غم ، تو که هستي از کجا مي آيي؟
هر دم به هواي دل ما مي آيي باز آي و قدم به روي چشمم بگذار چون اشک به چشمم آشنا مي آيي!
24-07-2013، 11:17
یا علی نام تو بردم نه غمی ماند نه همی،بابی انت و امی
گوییا هیچ نه همی به دلم بوده نه غمی،بابی انت و امی توکه از مرگ و حیات این همه فخری و مباهات،علی ای قبله ی حاجات گویی آن دزد شقی تیغ نیالوده به سمی،بابی انت و امی
24-07-2013، 11:20
يوسف گمگشته باز آيد به كنعان غم مخور
كليه احزان شود روزي گلستان غم مخور
24-07-2013، 11:21
روي قبرم بنويسيد مسافر بوده است
بنويسيد که يک مرغ مهاجر بودهاست بنويسيد زمين کوچه ي سرگردانياست او در اين معبر پرحادثه عابر بودهاست
24-07-2013، 11:24
ترسم این قوم که بر درد کشان می خندند
در سر کار خرابات کنند ایمان را
24-07-2013، 11:25
آنكه دستور زبان عشق را
بیگزاره در نهاد ما نهاد خوب میدانست تیغ تیز را در كف مستی نمیبایست داد
24-07-2013، 11:26
دوست ان باشد که گیرد دست دوست در پریشان حالی و درماندگی
24-07-2013، 11:30
یار با ما بی وفایی می کند
بی دلیل از ما جدایی می کند
24-07-2013، 11:32
دی، کودکی بدامن مادر گریست زار
کز کودکان کوی، بمن کس نظر نداشت
| |||||||||||||||||||||||||||||
|
![]() |
|||||||
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید | ||
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید | ||
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
|
یا |
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.
|