ارسالها: 598
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Dec 2011
سپاس ها 2996
سپاس شده 1210 بار در 676 ارسال
حالت من: هیچ کدام
براي تو مينويسم :
براي تويي كه تنهايي هايم پر از ياد توست.....
براي تويي كه قلبم منزلگه عشق توست.....
براي تويي كه احساسم از آن وجود نازنين توست.....
براي تويي كه تمام هستي ام در عشق تو غرق شد....
براي تويي كه چشمانم هميشه به راه تو دوخته است......
براي تويي كه مرا مجذوب قلب ناز و احساس پاك خود كردي....
براي تويي كه وجودم را محو وجود نازنين خود كردي......
براي تويي كه هر لحظه دوري ات برايم قد يك قرن است........
براي تويي كه در عشق قلبت چه بي باك است......
براي تويي كه عشقت معناي بودنم است.......
براي تويي كه غم هايت معناي سوختنم است.....
براي تويي كه آرزوهايت آرزويم است!!
فیلمـ مسـפֿـره اے بہ نامـ "زنـבگـے"
با بازیگر مزפֿـرفـے بہ نامـ "مـלּ"
از کارگرבاטּ פֿــوبـے بہ نامـ "פֿــבا" واقعا بعیـב بوב ...
ارسالها: 1,705
موضوعها: 116
تاریخ عضویت: Feb 2012
سپاس ها 2019
سپاس شده 7492 بار در 2207 ارسال
حالت من: هیچ کدام
من تو را دوست دارم.. دیگری تو را دوست دارد.. دیگری دیگری را دوست دارد.. و این چنین است که ما تنهاییم
ارسالها: 1,576
موضوعها: 289
تاریخ عضویت: Sep 2011
سپاس ها 2864
سپاس شده 14960 بار در 3443 ارسال
حالت من: هیچ کدام
26-03-2012، 12:09
(آخرین ویرایش در این ارسال: 26-03-2012، 12:10، توسط ~SoLTaN~.)
دیروز را ورق میزنم و خاطرات گذشته را مرور میکنم ...
در روزهای بی تو بودن صدای خش خش برگها را از لابلای صفحات پاییزی میشنوم و التماس شاخهها را که در حسرت دستهای سبز تو مانده اند ...
کم کم به این باور میرسم که سرنوشت ، نثر ساده ایست از حسرت و اشک که حرفی برای گفتن ندارد ...
به صفحات بهاری با تو بودن میرسم ...
بنفشه هایی که از بالای واژه ها سر می زنند و چشمان تو را بهانه کرده اند ................
ارسالها: 1,705
موضوعها: 116
تاریخ عضویت: Feb 2012
سپاس ها 2019
سپاس شده 7492 بار در 2207 ارسال
حالت من: هیچ کدام
حکایت من حکایت کسی است که عاشق دریا بود اما قایق نداشت
دلباخته سفر بود اما همسفر نداشت
حکایت کسی است که زجر کشید اما ضجه نزد زخم داشت اما ننالید
گریه کرد اما اشک نریخت حکایت من حکایت کسی است که پر از فریاد بود اما سکوت کرد تا همه صداها را بشنود
حکایت کسی است ......
ارسالها: 1,576
موضوعها: 289
تاریخ عضویت: Sep 2011
سپاس ها 2864
سپاس شده 14960 بار در 3443 ارسال
حالت من: هیچ کدام
27-03-2012، 13:18
(آخرین ویرایش در این ارسال: 27-03-2012، 13:34، توسط ~SoLTaN~.)
در جلسه امتحانِ عشق
من ماندهام و یک برگه سفید!
یک دنیا حرف ناگفتنی و یک بغل تنهایی و دلتنگی..
درد دل من در این کاغذ کوچک جا نمیشود!
در این سکوت بغضآلود
قطره کوچکی هوس سرسره بازی میکند!
و برگه سفیدم عاشقانه قطره را در آغوش میکشد!
عشق تو نوشتنی نیست..
در برگهام، کنار آن قطره، یک قلب میکشم!
وقت تمام است.
برگهها بالا.................