01-05-2013، 22:33
مر30
|
نظرسنجی: شما عضو کدوم گروهین؟! این نظرسنجی بسته شده است. |
|||
گروه1 | 5 | 55.56% | |
گروه2 | 0 | 0% | |
گروه3 | 4 | 44.44% | |
در کل | 9 رأی | 100% |
*شما به این گزینه رأی دادهاید. | [نمایش نتایج] |
جمله های کوتاه عـــ ـــــ ــــاشــ ـقــــ ــــــ ـــــانـــــ ـه...!!! |
|||||
01-05-2013، 22:33
مر30
02-05-2013، 7:47
زندگی زيباست نه در رويا...
بوسه زيباست نه براي هوس... پرنده زيباست نه براي قفس... دوست داشتن زيباست نه براي لمس کردن براي حس کردن
02-05-2013، 7:49
باران را دوست نداشت
هميشه باران وقتي مي باريد كه اوپر از گريه بود گريه را دوست نداشت هميشه هنگامي گريه مي آمد كه دلش شكسته بود دلشرا هم دوست نداشت هميشه زماني دلش مي شكست كه، او را مي ديد اما او را دوست داشت وهميشه از او و دلش و گريه مي گذشت اما از باران نه تمام مشكل همين جا بود او بارانرا دوست نداشت.
02-05-2013، 7:51
دلم برات تنگ شده.........
بیشتر از همیشه ........ کاش می تونستی یه کاری کنی پرونده مو جلو بذارن.... پارتی بازی .... میشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
02-05-2013، 7:55
دوست داشتن همیشه گفتن نیست ...
گاه سکوت است .......گاه نگاه ........... غریبه این درد مشترک من و توست که گاه نمیتوانیم در چشمهای یکدیگر نگاه کنیم .... بعد از رفتنت فقط من موندمو روزایی که بی تو تکرار میشدن من هم تو خلوت شبای بی ستارم از به تو اندیشیدن عادتی ساخته بودم دراز به درازای آرزوهایی که برات داشتم ......
02-05-2013، 7:59
غروب پاییز است و آسمان در انتظار عشق بازی ستاره ها...
خود را مرور می کنم... من ، لمس کرده ام ... نبض لرزان نیلوفر را در باتلاقی طوفان زده ! من ، نظاره کرده ام ... تلاطم خاطر ِ قاصدک را در اضطراب رساندن پیغامش ! من ، چشیده ام ... حلاوت سجده گلبرگ های عاشقی را در پیشگاه معشوق ! مرا از حس رهایی در جاده های خاکستری نترسان . من خود به پیچک باغچه همسایه ، مشق عشق داده ام . قلبی را که به سویت پر می کشد ، در حصار اشک ها محبوس نکن . بگذار لبخندت بهانه لبخند دیگری باشد
02-05-2013، 8:00
تو راگم کرده ام امروز
و حالا لحظه های من گرفتار سکوتی سردو سنگینند.. وچشمانم که تا دیروز به عشقت می درخشیدند نمیدانی چه غمگینند.. چراغ روشن شب بود برایم چشم های تو نمی دانم چه خواهد شد! پراز دلشوره ام،بی تاب و دلگیرم کجا ماندی که من بی تو هزاران بار،در هر لحظه میمیرم
02-05-2013، 8:15
امروز گریه مهمون چشمای دلتنگم بود ...
مثل همیشه ... چشمهام سرخ شدن ... سرخ از تپش های قلبی که عاشق توست ... امشب یه ترانه همراه با گریستن من زمزمه می کرد ...
02-05-2013، 8:16
و عشق را می بینم و در آن معنا می شوم ،
صدای قدم های توست ، که نزدیک و نزدیک تر می شوند... و عشق گرمای نفس های من عاشق است ، روی گونه های خیس تو !... عشق صدای فاصله هاست ... عشق نگاه خیره و عاشق من است در دور دست ها ، و عشق دستان یخ زده من است در اين سوها ... ما٬ بین انگشتان گرم و مهربان توست... عشق تحمل تمام این دل تنگی هاست... تحمل بی تو بودن هاست... و تو را دوست تر از جان داشتن هاست و عشق صدای ِ فاصله هاسـت...
02-05-2013، 13:50
خیــــــــلی ساده بگم
گــــــــــاهی به تَهـــــــــش که برســــــی فقط نگـــــــــاه میکنــــــی... | |||||
|
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه) | |||||||
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید | ||
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید | ||
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
|
یا |
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.
|