15-03-2012، 13:43
سوزاندن تصویر نیکلای دوم
نیکلای دوم هنگام جنگ جهانی در جبهه های جنگ بودودلش همیشه برای خانواده اش به
خصوص همسرش تنگ می شد وهمش برای آنها نامه می نوشت وحال آنها را می پرسید
وهمیشه نگرانشان بود حتی وقتی باران می آمد نامه می نوشت به همسرش ومی گفت تو
وبچه ها سرما نخورین وخیس نشین.
درفوریه سال1917گروهی از کارگران اعتراض کردند به وضع گرسنگی شدید وکمبود غذا وقزاق
ها بروی آنها شلیک نکردند ودامنه اعتراضات گسترده شد.طوری که هنگ های وفادار امپراتور
هم به مقابله آمدند ووضعیت به ضرر امپراتوری پیش می رفت.الکساندر کرنسکی
که عضو مجلس دوما بود نطقی تاریخی ایراد کرد که تا به آن هنگام در روسیه گفته نشده بود
متن این سخن از این قرار بود:
((مگر این ابرهای سیاه را در آسمان روسیه نمی بینید ومگر مشاهده نمی کنید که از این ابرها برق جستن می کند؟چرا دست روی دست گذاشته اید وبرای تغییر دادن رژیم حکومت روسیه اقدام نمی نمایید؟من می گویم برای تغییر دادن رژیم حکومت روسیه اگر ضروری باشد باید تزار را از کار برکنار کرد وهرگاه مقاومت نماید باید به وسیله ترور اورا از کار برکنار نمود))
جمله آخر نطق کرنسکی جرم بود چون او مردم را تحریک به قتل نفس می کرد.علاوه بر این
خیانت به تزار بود او قبلا هم عضو منشویک ها(کمونیست های اقلیتی پلخانف)شده بود وبعد
به آنان خیانت کرد وبه تزار پیوست وخیلی از منشویک ها را لو داد وضربه سختی به این قشر
وارد کرد.در اکثر جاها از کرنسکی به عنوان خائن یاد می شود.اما او مرد پر دل
وجرئت,ناسیونالیسم،لیبرالیسم,وآزادیخواه ومردمسالار بود واین صفات در او ثابت بودند.
مجلس دوما که این را دید از کرنسکی حمایت کرد وگفت: ما به خاطر نطق شما وهم کلا
شمارا تسلیم دشمنانتان یا دولت نمی کنیم واز شما محافظت می کنیم.کرنسکی که
نماینده ای ساده بود به مراتب جایگاهش از دوما افزوده شد.
درآن سو درگیری های حکومتی با معترضان ادامه داشت ووضعیت آشفته وخونینی بوجود
آورده بود در این هنگام تزار در جبهه جنگ بود در واقع چند روز بعد رفتن تزار شورش ها شروع
شد
تصویری از انقلاب فوریه
قیام کارگران گسترده شد وبه کاخ ها حمله ور شدند.دوما به کرنسکی اختیار کامل داد واورا
مامور دوما ورئیس کمیته مشخص سازی دولت موقت کرد.
نیکلای دوم در قطار که می رفت درحال استراحت بود او یک میله بارفیکس در کوپگه ا همیشه
داشت وبا آن ورزش می کرد او فرد بسیار ورزشکاری بود وعالی وبامهارت اسب سواری می
کرد.برای همین اندامی متناسب داشت اما قدش بلند نبود.به تزار قضیه را یک شورش گزارش
دادند واو فکر کرد از شورش های ساده است وزود سرکوب می شود اما مدتی بعد وقتی از
قطار پیاده شد دید هیچ نگهبانی نیست وموسیقی سلطنتی را ننواختند او فهمید وضع چه
قدر بد است وسریع به نخست وزیر تلگرام زد اما به جای آن رئیس مجلس دوما رودزیانکو
جواب داد وگفت :مثل اینکه امپراتور از وضع پایتخت خبر دار نیستند وضعیت انقدر بد است که
محافظین گارد سلطنتی هم به انقلابیون ملحق شده اند ومن وزرا رو توقیف کردم تا آسیبی
بهشان نرس.نیکلای دوم گفت:مردک گنده(رودزیانکو) خودش رو بزور حرکت می ده(رودزیانکو
بسیار چاق بود وبی از صد وبیست کیلو وزن داشت)وزرا رو چرا توقیف کرده؟اون نمی فهمه ما تو جنگیم ...
نیکلای دوم سرش رو پایین انداخت وابراز تاسف کرد حتما فمیده بود ژنرال ها وزیران ودوما
خیانت کرده اند.همسر او نیز با تلگرام دوما را خائن ودشمن ملت اعلام کرد.
نیکلای دوم در راه بازگشت به پایتخت در کلیسایی احساس کرد سکته خفیف قلبی کرده(او
به مسائل پزشکی آشنا بود)که احتمالا از ناراحتی زیاد بود.
قبل از رسیدن به پایتخت در ایستگاهی سربازان جمع شده بودند وگفتند شرایط بسیار
بحرانی است ونمی تواند امپراتور به پایتخت برود وباید استعفا دهد.هیچ فرد وفاداری نمانده
بود تا خواستار بقای نیکلای دوم در سلطنت باشد نیکلای دوم به چهره همه آن ژنرال ها نگاه
کرد .آنان سرشان را پایین انداخته بودند.نیکلای دوم گفت :استعفا نامه را بیاورید....
این کلیپ فیلم هایی مستند وزیبا از نیکلای دوم همراه موسیقی زیبایی آورده شده.کلیپ زیباییست حتما ببینید.