لـــبخــ3>نـد خــــ ـــدا

[AmItiSe]

لعنت ب اون کسی ک واسه رفتنش گریه کردم....

رفت واسه دوستاش تعریف کرد خندیدن

[*Nafas*]

چرا نمی گویند که آن کشیده سر از شرق -

آن بلند اندام سیاه جامه به تن،

دلبرِ دلیر ز شاهراه کدامین دیار می آید

و نور صبح طراوت بر این شب تاریک چه وقت می تابد؟

در انتظار امیدم،

در انتظار امید طلوع پاک فلق راچه وقت

آیا من به چشمِ غوطه ورم در سرشک خواهم دید؟

[AmItiSe]

خیلیا هستن....تا وقتی باهاشون آشنا نشدی

با خودت می گی:

کاشششکی من با این آشنا شم...

و


وقتی آشنا میشی...با خودت می گی غلط کردم...

[L.A.78]

دست بر شانه هایم میزنی تا تنهایی م را بتکانی ، به چه می اندیشی ؟

تکاندن برف از روی شانه آدم برفی

[ÐeaÐ GiЯl]

مـے روے

هـوایـت نـیـسـت

و بـه هـمـیـن راحـتـے احـسـاسـات ِ مـن خـفـه مـے شـونـد

آبـے کـه روز آخـر پـشـت سـرت ریـخـتـم

آبـروے دلـم بـود...

[ashkyakhee]

.ذره ذره های وجودم را به تارهای نازک حس گنگی پیوند می زدم تا امید جوانه زند.

اما...

دریغ که جوانه

بی حضور دل خشکید!

[ჩяσOσкєη ժяєαм]

مثل باران چشمهایت دیدنی است

شهر خاموش نگاهت دیدنی است

زندگانی معنی لبخند توست

خنده هایت بی نهایت دیدنی

[ÐeaÐ GiЯl]

پیش فرض
صندلے خالے ...
لیوانهاے پر از شرابـــ ..
گـلـهای تـازهـ ..
سیـگـار ـهاے نصـفـه نیمـه ..
راستے ؟؟
تــو رفـتـه ایے ؟؟
یا ـهنـوز !!
نــیامدهـ ایے ؟؟؟

[ჩяσOσкєη ժяєαм]

دمش گرم.....



باران را میگویم به شانه ام زدو گفت:



خسته شدی...امروز را تو استراحت کن



من به جایت می بارم...

[ÐeaÐ GiЯl]

ديروز من؛

عشق

چاي

سيگاري شايد...

امروزم؛

سيگار

چاي

و

عشقي شايد!