ارسالها: 2,158
موضوعها: 89
تاریخ عضویت: Feb 2012
سپاس ها 12094
سپاس شده 17465 بار در 8411 ارسال
حالت من: هیچ کدام
بِہ اِنْتِهآےِ بُـפּدَنَمْ رِسیـבهـ اَمْ...
اَمآ...
اشک نِمی ریزَمْ...
پِنْهآטּ شُـבهـ اَمْ پُشْتِ لَبْـخنْدے کِہ בرْב می ڪــُنَـב!!!
خــط زدنِ مَـــن ، پـایــآنِ من نبـــود !!!
آغـــاز بی لیاقتـــیِ تـو بــود!
ارسالها: 1,068
موضوعها: 11
تاریخ عضویت: Sep 2012
سپاس ها 1597
سپاس شده 3109 بار در 1893 ارسال
حالت من: هیچ کدام
ساده ی ساده ...
از دست می روند ..!
همه ی آن چیز ها که .....
سخت سخت ... به دست آمدند !..
ارسالها: 5,026
موضوعها: 1,467
تاریخ عضویت: Aug 2012
سپاس ها 23583
سپاس شده 24893 بار در 9131 ارسال
حالت من: هیچ کدام
چه شبی بود و چه فرخنده شبی
آن شب دور که چون خواب خوش از دیده پرید
کودک قلب من این قصه ی شاد
از لبان تو شنید :
”زندگی رویا نیست
زندگی زیبایی ست
می توان
بر درختی تهی از بار ، زدن پیوندی
می توان در دل این مزرعه ی خشک و تهی بذری ریخت
می توان از میان فاصله ها را برداشت
دل من با دل تو
هر دو بیزار از این فاصله هاست “..
ارسالها: 1,068
موضوعها: 11
تاریخ عضویت: Sep 2012
سپاس ها 1597
سپاس شده 3109 بار در 1893 ارسال
حالت من: هیچ کدام
ممنونم از شب رویا
که بازم وقت دلتنگی به دادم میرسه....!
ممنون از غم كه همیشه و هر جا با منه وتنهام نمی ذاره...
ارسالها: 2,819
موضوعها: 290
تاریخ عضویت: Jun 2012
سپاس ها 8224
سپاس شده 15343 بار در 6489 ارسال
حالت من: هیچ کدام
پروانه شدن چه زيبا بود
وقتي با تو و عطر بودنت زندگي مي کردم.
دفتر شعرم به اعتبار حضورت هيچگاه با غبار اندوه مه آلود نشد.
اما...
دست تقدير تو را در من کشت
و من بعد از هجرتي سرد و غمگين از تمام آرزوهايم آرامگاهي ساختم
و آنجا بود که از ياد سهراب نيم اجازه اي گرفتم
و بر روي مزارت نوشتم:
"فقط تا تو هستي زندگي بايد کرد"
+من از اینجا פֿــوـاهــم رفت..
و فرقے هــم نمے ڪنـב فانـوــωـے בاشتـہ باشم یا نهــ!
ڪـωـے ڪـہ میگریزב..
از گُم شـבن نمے هــراـωــב..
ارسالها: 1,877
موضوعها: 34
تاریخ عضویت: Aug 2012
سپاس ها 5513
سپاس شده 6599 بار در 3564 ارسال
حالت من: هیچ کدام
این نیـــــــــز ...
نه!
بزرگوارانه دروغ نخواهم گفت؛
این نیـــــــــز
نمیگذرد ...
ارسالها: 963
موضوعها: 174
تاریخ عضویت: Sep 2012
سپاس ها 7549
سپاس شده 7842 بار در 4508 ارسال
حالت من: هیچ کدام
گفتمش:اغاز درد عشق چیست؟ گفت: اغازش سراسر بندگیست!
گفتمش: پایان ان را هم بگو؟ گفت: پایانش همه شرمندگیست!
گفتمش: درمان دردم را بگو؟ گفت: درمانی ندارد بی دواست!
گفتمش:یک اندکی تسکین ان؟ گفت: تسکینش همه سوز و فناست!
(: ...... nobody is #perfect