ارسالها: 470
موضوعها: 41
تاریخ عضویت: Nov 2012
سپاس ها 3508
سپاس شده 4838 بار در 2332 ارسال
حالت من: هیچ کدام
بهـــ چشمانتـــــــــــ قسمــــ اینبــــارچنــــــانــــ رفتمــــ کهــ کاسهـ یـــ ابــــ راهمـــ قسمــ دهیـــ...
نهــ دیگــــــر انـــ روزهـــابرمیگــرددنهــ منــــ.....!!
ارسالها: 1,877
موضوعها: 34
تاریخ عضویت: Aug 2012
سپاس ها 5513
سپاس شده 6600 بار در 3565 ارسال
حالت من: هیچ کدام
از " تـــو " دلـگیـــر نیستَــــم . . .
اَز دلـَــم دلـگیـــرَم !
کــــه نَبــــودَنـتــــ را صَبــــورانــــه تحمـــــل میکـنَــــد . . .
ارسالها: 1,068
موضوعها: 11
تاریخ عضویت: Sep 2012
سپاس ها 1597
سپاس شده 3109 بار در 1893 ارسال
حالت من: هیچ کدام
نه، دنیا کوچک نیست
وگرنه من هر روز نشانی خانهات را گم نمیکردم
و لابهلای سطرهای غمگین زندگی
به دنبال ِ دستهای تو نمیگشتم…
ارسالها: 1,838
موضوعها: 66
تاریخ عضویت: May 2012
سپاس ها 5416
سپاس شده 6216 بار در 2030 ارسال
حالت من: هیچ کدام
دست هایت را زیر تنهاییم ستون کن که من از اوارگی بیتو بودن میترسم...
ارسالها: 906
موضوعها: 620
تاریخ عضویت: Oct 2012
سپاس ها 1757
سپاس شده 3365 بار در 924 ارسال
حالت من: هیچ کدام
خواب و خیالنازنین آمد و دستی به دل ما زد و رفت
پرده ی خلوت این غمکده بالا زد و رفت
کنج تنهایی ما را به خیالی خوش کرد
خواب خورشید به چشم شب یلدا زد و رفت
درد بی عشقی ما دید و دریغش آمد
آتش شوق درین جان شکیبا زد و رفت
خرمن سوخته ی ما به چه کارش می خورد
که چو برق آمد و در خشک و تر ما زد و رفت
رفت و از گریه ی توفانی ام اندیشه نکرد
چه دلی داشت خدایا که به دریا زد و رفت
بود آیا که ز دیوانه ی خود یاد کند
آن که زنجیر به پای دل شیدا زد و رفت
سایه آن چشم سیه با تو چه می گفت که دوش
عقل فریاد برآورد و به صحرا زد و رفت
ارسالها: 20
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jul 2013
سپاس ها 2
سپاس شده 8 بار در 4 ارسال
حالت من: هیچ کدام
زندگی
"زندگی" بـه من آموخـت . . .
آدمها نـه " دروغ " می گویند
نه زیر " حرفشان " می زنند .
اگر " چیزی " می گویند . . .
صرفا " احساسشان " درهمان لحظه سـت
نبـایـد رویش " حساب " کرد