ღدوبـاره شـــــــب،دوبـاره یـاد تـــــــــــوღ

[ღdorsaღ]

من پذيرفتم که عشق افسانه است ... اين دل درد آشنا ديوانه است

مي روم شايد فراموشت کنم ... با فراموشي هم آغوشت کنم

مي روم از رفتن من شاد باش ... از عذاب ديدنم آزادباش

گر چه تو تنها تر از ما مي روي ... آرزو دارم ولي عاشق شوي

آرزو دارم بفهمي درد را ... تلخي بر خوردهاي سرد را

[Apathetic]

بــااینه هر لحظه کنارمی،
دلگیر تر می شوم،
خدا خودش کمکــ کُند!

[ÐeaÐ GiЯl]

دیوار که باشی ...
عاشق کسی میشوی که یادش نیست...!
کی...کجا...
به تو تکیه داده است...٬!

[Apathetic]

آندره ژيد : بكوش عظمت در نگاه تو باشد نه آن چه بدان مي نگري

[serpico]

شیرینی خاطرات هم تلخ می شود

درست مثل لیمو

درست مثل خاطرات من

که از لذتش

"فقط"

تلخی آخرش مانده!!!!

[ÐeaÐ GiЯl]

خدایا این قسمت رو کجا فرستادی که هر وقت به ما میرسه می گن نیست؟؟؟؟؟؟؟

[Armina]

هدفون به گوش

سیـــگار به لـبـــــ

یک به یک رد میکنم

خاطرات آهنگی را که با تو در شب زمستانی

در یک اتاق شش متری گذرانده ام.

لعنت به اهنگ...

بــاز هـم

تــو را در تـلاطـم نـت هـا


گــم کـرده ام!

بـــی تـــــــو ،

غـریبــــ مـی نــوازد دلـــــم!!

[Snow-Girl]

یه وقتـایــی هـســت کـه بـایــد لـــم بـــدی یــه گــووشــه

و جریـان زنـدگـیت رو فـقـط مــرور کــنـــــــــی

بــعـدشــم بـگــی

( بــه ســلامـتـی خـودمــــ کـه آنقــدر تحمـل داشتــمــــــ)

---

چـقـدر خـوبـه

یـکـی بـاشـه

یـکـی بـاشـه کـه بـغـلـت کـنـه

سـرتـو بـزاری روی سـیـنـش

آرومـت کـنـه

حـُرم نـفـس هـاش تـنـت ُ داغ کـنـه

عـطـر دسـتـاش مـوهـاتـو نـوازش کـنـه

چـقـدر خـوبـه

چـقـدر خـوبـه کـه آروم دم گـوشـت بـگـه

غـصـه نـخـوری هـا

من کــ♥ ـــنـــ ♥ ـــارتـــــــ ♥ ـــــــــم....

[ÐeaÐ GiЯl]

رنجشــے نیست . .
آבمهآ همیننــב . . ؛ خوبنــב ولــے . . .
فرآموش کآر مــےآینــב ، مــے مآننــב ، مــے رونــב . . .
مثل مسآفرآטּ کآروآטּ سرآ . . .
مثل ازבحآم بــے انتهآـے یک خیآبآטּ . . .
کســے برآـے بوבטּ نیآمــבه و نمــےآیــב . . .!

[Armina]

بـعضــــــي ها گـــريه نمي کنند !

اما …


از چشـــــم هايشان معلوم است ؛

که اشکــــي به بزرگي يک سکــــوت ،

گــــوشه ي چشمشان به کميــــــن نشسته ...!!!...!