چه بر ســــ ـر عـشـ ــــــق آمــ ـده

[pink devil]

نُگـــــــآهَم رآ،



تــــآ اِنتِهـــــآے اُفُق هآے دُور پَـــــروآز میدَهَـــــم



شآیَــــــــد ،آنجـــــآ



نِشآنــــے اَز تُــــو بیآبَـــــم !

[Apathetic]

چه دنیای ساکتی..!


دیگر صدای تپش قلبها غوغا نمیکند


بی گمان همه شکسته اند..

[ღdorsaღ]

دلم دریای آتیشه ، دارم می سوزم از این تب

تو آغوش یكی دیگه ، چرا تو فكرتم هر شب

تو هم شاید شبیه من ، گرفتاری و بی تابی

تو آغوش یكی دیگه ، به یاد من نمی خوابی

نگاهش می كنم انگار ، همه دنیامو گم كردم

نمی دونه كه تو چشماش ، به دنبال تو می گردم

میاد دستامو می گیره ، بهم میگه چقدر سردی

منم می خندمو میگم ، عزیزم اشتباه كردی

---

این همه حسود بودم و نمی دانستم؟!؟

به نسیمی که از کنارت موذیانه می گذرد

به چشم های آشنا و پر آزار که بی حیا نگاهت میکنند

به آفتابی که فقط تلاش گرم کردن تو را دارد

به همه شان حسادت میکنم

من آنقدر عاشقم که به طبیعت بدبینم

طبیعت پر از نفس های آدمهاست

که مرا وادار می‌کند حسادت کنم

به تو و رویای نداشته ام.......

[skh]

هر چه از دست میرود بگذار برود

چیزی که به التماس آلوده باشد

نمی خواهم !!

هر چه باشد..

حتی زندگی

[serpico]

آنقدر مرا سرد کردی . . .

از خودت . . .

از عشق . . .

که حالا بجای دل بستن ، یخ بسته ام ...

. . . آهای . . . . . .

روی احساسم پا نگذارید . . .

لیز می خورید. . . . . ..

[Armina]

نمیدانم چه بگویم از اشک و آه....

شاید بهتر این باشد:

بغض هایت را برای خودت نگه داری؛

گاهی سبک نشوی، سنگین تری ...

[shiva!]

چیزی به سر عشق نیومده به سرش اوردن:306:

[Armina]

از این پس تنها ادامه میدم، در زیر باران به درخواست چتر هم جواب رد میدهم
میخواهم تنهاییم را به رخ این هوای دو نفره بکشم•••••! باران نبار نه چتر دارم نه یار••••

[frozen✘girl]

درد ، مرا انتخاب كرد
من ، تــــو را
تـــــو ، رفتن را
...
آسوده برو ! دلواپس نباش
من و درد و یـــــــادت تا ابـــــــد با هم هستیم

[Armina]

بعد مرگم بر روي سنــگــــ قـبــرم ؛

نــه نــام بـنـويـسيــد ،نــه نــشـــانــي !

فـقـط بنويسيد اينجا کسي خوابيده که روزي هـزار بار مُرده و زنــده شده!

آري با خـــطـــ درشـــتــــــ بـنـويـسيــد :

اينـجـا يـکــــ نــفــر بــدجـوري مُـــــرده اســتــــــ//