ارسالها: 3,918
موضوعها: 325
تاریخ عضویت: Jan 2012
سپاس ها 6360
سپاس شده 15381 بار در 6331 ارسال
حالت من: هیچ کدام
به چه میخندی تـــــــــو؟
به مفهوم غم انگیز جدایــــــــــی؟
به چه چیـــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ــز؟
به شکست دل من یا پیروزی خویــــــــــــــــش؟
به چه میخنـــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــدی؟
به نگاهم که چه مستانه تو را باور کــــــــــــــــــــــــ ـــــــــرد ؟
یا به افسونگری حرفهایت که مرا سوخت و خاکستر کــــــــــــــــــــــرد ؟
به دل سادهی من میخندی که دگرتا ابد نیز به فکر خود نیســــــــــــــــــــت ؟
خنده دار است بخنــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــد ...
ارسالها: 5,026
موضوعها: 1,467
تاریخ عضویت: Aug 2012
سپاس ها 23583
سپاس شده 24895 بار در 9131 ارسال
حالت من: هیچ کدام
بیاییم بند زبان را ببندیم
و بال اندیشه را بگشاییم
برای گفتن همیشه وقت است
اما برای اندیشیدن ممکن است
دیر بشود
ارسالها: 2,158
موضوعها: 89
تاریخ عضویت: Feb 2012
سپاس ها 12094
سپاس شده 17465 بار در 8411 ارسال
حالت من: هیچ کدام
مَـرگـَـم مرا در دورتریـלּ غـُـروب خاطِـراتــَـت هـَـم نـَـخواهے دید
مـَـنے را کہ هر نـَـفـَـس با یادت اندیشیدم
و هـَـر لـَـحظه بے آنکه تو بدانے بـَـرایـَـت آرزوے بهترین ها را کــَـردم
بـَـعد از مـَـرگم نامَـم را در ذهنت تــَـداعے نـَـخواهے کــَـرد
نامے که برایـَـت بیگانہ بود اما...در کنارت بود !!
بے آنکہ خود خواهان آن باشے
بعد از مـَـرگم چشمانــَم را روے کاغـَـذ نـَـخواهے کِـشید
چـَـشمانے کہ هـَـمواره بـِـخاطـِـر غـَـم ها وشادے هایـَـت بارانے بود
و مے درخشید هـِـنگام دیدלּ چشمانت
بعد از مـَـرگم گرماے دستانـَـم را حـِـس نخواهے کرد
دستانے که روز و شــَـب رو به آســِـماלּ براے لـَـبخندت دُعا میکردند
بعد از مـَـرگــَـم صدایم را نــَـخواهے شِـنید
صدایے که گــَـرچہ از غــَـم پُر بود اما شِـنیده میشـُـد
تا بــِـگویــَـد
دوستــَـت دارمــــ
خــط زدنِ مَـــن ، پـایــآنِ من نبـــود !!!
آغـــاز بی لیاقتـــیِ تـو بــود!
ارسالها: 4,356
موضوعها: 41
تاریخ عضویت: Apr 2012
سپاس ها 11500
سپاس شده 26576 بار در 10700 ارسال
حالت من: هیچ کدام
غـروبـا میون هــفته بر سـر قـبر یه عاشـق
یـه جوون مـیاد مـیزاره گـلای سـرخ شـقایـق
بی صـدا میشکنه بغضش روی سـنـگ قبـر دلدار
اشک میریزه از دو چـشـمش مثل بارون وقت دیدار
زیر لب با گـریه مـیگه : مـهـربونم بی وفایـی
رفتی و نیـسـتی بدونی چـه جـگر سـوزه جـدایی
آخه من تو رو می خواستم اون نجـیـب خوب و پاک
اون صـدای مهـربون ، نه سـکــوت ســرد خــاک
تویی که نگاه پاکت مـرهـم زخـم دلــــم بـود
دیدنـت حـتی یه لـحــظه راه حـل مشکـلـم بود
تو که ریـشه کردی بـا من، توی خـاک بی قراری
تو که گفتی با جـدایی هـیـچ مـیونه ای نداری
پس چـرا تنهام گذاشـتی توی این فـصل ســیاهی
تو عـزیـزترینی اما یه رفیـق نــیـمه راهــی
داغ رفتنـت عـزیـزم خط کـشـیـد رو بـودن مـن
رفتی و دیگـه چـه فایده ناله و ضـجـّه و شیـون
تو سـفر کردی به خـورشـید ،رفتی اونور دقایق
منـو جا گذاشتی اینجا با دلی خـســته و عاشـق
نمـیـخـوام بی تو بمـونم ، بی تـو زندگی حرومــه
تو که پیش من نبـاشـی ، هـمـه چـی برام تمـومه
عاشـق خـسـته و تنها سـر گـذاشـت رو خاک نمناک
گفت جگر گـوشـه ی عـشـقو دادمـش دسـت توای خاک
نزاری تنها بمونـه ، هــمـدم چـشـم سـیـاش باش
شونه کن موهاشو آروم ، شـبا قصـه گو بـراش باش
و غـروب با اون غـرورش نتونسـت دووم بـیـــاره
پاکشـیـداز آسـمـون و جاشـو داد به یـک سـتاره
اون جــوون داغ دیـده با دلـی شـکـسـته از غـم
بوسـه زد رو خـاک یار و دور شد آهسـته و کم کم
ولی چند قدم که دور شد دوباره گـریه رو سـر داد
روشــــو بــر گــردونـــد و داد زد
بـه خـدا نـمــیـری از یاد
A Friend is nothing but a known enemy
ارسالها: 3,918
موضوعها: 325
تاریخ عضویت: Jan 2012
سپاس ها 6360
سپاس شده 15381 بار در 6331 ارسال
حالت من: هیچ کدام
خدایاااا…
گر تو درد عاشقی را میکشیدی…
توأم زهر جدایی را به تلخی میچشیدی… پشیمان میشدی از اینکه عشق را آفریدی،،!
بگو: هرگزسفرکردی، سفر با سختی و خون و جگر کردی…
کسی را بدرقه با چشم ترکردی…نکردی!
بارالها با کدامین تجربه بر ما نظرکردی!!!
ارسالها: 5,026
موضوعها: 1,467
تاریخ عضویت: Aug 2012
سپاس ها 23583
سپاس شده 24895 بار در 9131 ارسال
حالت من: هیچ کدام
در اوج آسمان به دنبال تو ، هر جا میروی باز هم یکی هست به دنبال تو
تویی که در قلب منی و منی که همیشه فدای توام
دیگر به دنبال بهترین ها نیستم ، من شیفته آن خوبی های توام
ارسالها: 3,918
موضوعها: 325
تاریخ عضویت: Jan 2012
سپاس ها 6360
سپاس شده 15381 بار در 6331 ارسال
حالت من: هیچ کدام
باران که می بارد... همه چیز دوباره تازه میشود درست مثل داغ نبودن تو....
ارسالها: 3
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Dec 2012
سپاس ها 1
سپاس شده 1 بار در 1 ارسال
حالت من: هیچ کدام
بخدا بگو:زمستانش سرد نيست !
جمع كند تكرار فصلهايش را!
من در تابستانش هم از بي وفايي دندان به دندان سائيده ام ......
خدايا تمام خنده هاي تلخ امروزم را مي دهم يكي از ان گريه هاي شيرين كودكي ام را پس بده .....
ارسالها: 1,280
موضوعها: 349
تاریخ عضویت: Jan 2012
سپاس ها 3845
سپاس شده 6127 بار در 2633 ارسال
حالت من: هیچ کدام
خواب هایم بوی تن تو را میدهد ... نکند آن دورترها نیمه شب در آغوشم میگیری !
آغوش تو مترادف امنیت است... آغوش تو ترسهای مرا میبلعد... لغتنامهها دروغ میگفتند!!
آغوش تو یعنی پایان سردردها..
یعنی آغاز عاشقانهترین رخوتها..
آغوش تو یعنی "من" خوبم.. بلند نشوی بروی یکوقت!!
بغلم کن.. من از بازگشت بیهوای ترسها... میترســــــــــــــــــــــــــــــــــم....
. ҉ مـے روے !!!
.::هَـوایـتـ نـیـسـت::.
و بـہـ هـمـیـטּ راحـتـے .:: احـسـاسـات ِ مـטּ خَـفـه ::. مـے شَـونـב...
.::آبـے کـہــ روز آخـر پـشتـ سـرتـ ::. ریـخـتـمـ ؟!
.::آبـروے בلـمـ ::. بـوב... ҉