16-12-2012، 16:31
پی نوشت:
واقعیتی است جاذبه تو
از بس جذابی
می خواهم تورا به نیوتن معرفی کنم.
واقعیتی است جاذبه تو
از بس جذابی
می خواهم تورا به نیوتن معرفی کنم.
|
خودم را باور میکنم:... |
||||||||||||||||||||||||||
16-12-2012، 16:31
پی نوشت:
واقعیتی است جاذبه تو از بس جذابی می خواهم تورا به نیوتن معرفی کنم.
16-12-2012، 16:33
من دعاکردم برای بازگشت
دستهای توولی بالانبود بازهم گفتی که فردامیرسی کاش روزدیدنت فردانبود.....
16-12-2012، 16:34
این روزها دلم دوباره هوایی شده است
چند بار بگویمش که تو رفته ای اما می رود همانجا - که تو هرروز برایش دست تکان می دادی - بالی می زند و باز می گردد . دلم هوایی شده است. تو که رفته ای 440 روز است ... می بینی که هنوز زنده ام هنوز نفس می کشم چون هنوز در اعماق قلبم عشق تو زنده است. هنوزم راه می روم شعر می خوانم و تو هنوز هم مخاطب تمام شعرهای منی... می دانم که حتی دیگرنامم را به یاد نمی آوری. لحظات دوست داشتنم را به دست فراموشی سپرده ای و ... من هنوز هم شب ها تو را به خواب می بینم و همیشه صبح ها بالشم خیس است . دلم یک عشق تازه می خواهد از توی مجازی خسته شده ام. دلم بالی می خواهد برای پرواز دوباره. لطفا از لحظه های من بیرون برو.... میخواهم ثانیه ای تنها باشم بدون تو !!!!!
16-12-2012، 16:39
فراموش کردن تو هنر می خواهد
و من بی هنر ترین انسان عالمم...
17-12-2012، 10:47
خیلی سخته که دلی روبا نگات دزدیده باشی
وسط راه اما ازعشق،یه کمی ترسیده باشی خیلی سخته که بدونه واسه چیزی نگرانی ازخودت می پرسی یعنی،میشه اون بره زمانی؟ خیلی سخته توی پاییزباغریبی آشنا شی اما وقتی که بهار شد یه جوری ازش جداشی خیلی سخته یه غریبه به دلت یه وقت بشینه بعد به اون بگی که چشمات نمی خواد اونو ببینه خیلی سخته که ببینی کسی عاشقیش دروغه چقدر از گریه اون شب،چشم تو سرش شلوغه خیلی سخته واسه اون بشکنه یه روز غرورت اون نخواد ولی بمونه همیشه سنگ صبورت خیلی سخته بودن تو واسه اون بشه عادت دیگه بوسیدن دستات واسه اون بشه عبادت خیلی سخته که دل تو نکنه قصد تلافی تا که بین دوپرستو نباشه هیچ اختلافی خیلی سخته اونکه دیروز واسش یه رویا بودیاز یادش رفته که واسش تو تموم دنیا بودی خیلی سخته بری یکشب واسه چیدن ستاره ولی تا رسیدی اونجا ببینی روزشد دوباره خیلی سخته که من وتو همیشه باهم بمونیم انقدعاشق که ندونن دیوونه کدوممونیم
17-12-2012، 13:15
يه لحظه هايی تو زندگی هست
که سرجمع دو دقيقه هم نبود؛ اما يه عمره يادش داره ما رو داغون ميکنه..!!
17-12-2012، 17:49
در این شبــهایـــ بـــارانیـــ
غــــــمـــ انگیز استــــ تنـــــــهایــــــیــــ بـــــــهـــ امـــــــید نگـــــــاهیـــ تلــخــــ ، کهــــ میـــ آیـــــیـــ بهـــ احســــاستـــ قســــــمـــ یــــکـــ شبـــ دلمـــ می میرد از حسرتــــ و منـــ اهستهـــ میگویمـــ : تــــــو هــــــــمـــ دیـــــگر نمیـــ آییـــ
17-12-2012، 20:55
فصل زرد
ا ي نهايت ازدحام تنهايي در کوچه هاي سرد وبي روح تو آرامش غريبي مرا فرياد ميزند. با ناله اي غريب که از شکستن گوشواره ها ي افتاده بر خاکت به گوش ميرسد. اي زيبا ترين ترنم آفرينش با خود تا انتهاي غربت اشکهايت مرا ببر مرا ببر از بغض که مي خوام بنوسيم بد جوري بغضم ميگيره. از گريه مي خوام بگم ........ گريه م ميگيره. از تنهايي و خنده و ............هم همين طور. همين باعث ميشه که به چيزاي ديگه فکر نکنم. چون حالا ديگه کاملا برام جا افتاده که به هر چيزي زياد فکر کني بهش مبتلا ميشي. ديگر شراب نياور دهانم طعم ناسزا ميدهد ايمان مرا لبهاي مست تو دزديدند شور و شوقي بودم پوچ من به نوروز مي مانستم کنج قرمزترين روزهاي تقويم مثل شهريورهاي بي تجديد و آزاد. ستاره ها از ترس تو هرگز بر من نتابيدند چه بي رحم بودي نيمه شبها وقتي به دختران حسود چشمک تعارف ميکردي چشمهايت جسارتي بي منظور هزار بار هم بغض کني خطاي اين اشکهاي منبسط را گونه هاي بي شرمم به دل نمي گيرند سکوت نکرده ام که براي غمگينيم هي مست کني....هي مست کني.... روزهام دور انگشتهاي تو حلقه ميزدند چهارشنبه شبم را تو به آتش کشاندي پلک کدام زن مي پريد از روي خاکسترم و کدام زردي با بوسه ات سرخ ميشد؟ بي خيال من شو! گريه ام را کسي به شانه نمي گيرد سر انگشت همين روزها خواهم مرد به درک که نمي شود باشم! به سلامتي اين همه بدبختي شرابي برايم بريز! ************ هبوطِ فرياد را به احترام صدا يک دقيقه سکوت کن! شايد بشود بوي باران بگيرم در دستان آب پير ميشوم با همين کودکانه ها که توي چشمهاي خدا خيس ميشوي شانه هاي دنيا هم که سنگيني کنند خدا روي نگاهت راه مي رود پلک نزن! دارم خلق ميشوم... ......و به باران سوگند و به شبنم و به گل و به هر چيز که چون عشق لطيف است که تو پروانه هستي مني!! دلم گرفتار غمي ست قسمت مي دهم اي گل هميشه بهار دل من را تنها مگذار اين گناه است دو تا گلبرگ اقاقي يک نواي کوچه باغي يک قفس پراز ستاره غنچۀ سيبِ بهاره يک هواي تازۀ پاک پر پروانۀ دل چاک خنده هاي شاد مستي شعر عاشقانِ هستي تن عريان شقايق قطره هاي اشک عاشق يک قلم پراز نگفته يک گل تازه شکفته نصف قرص از اول ماه چهرۀ يوسفِ در چاه همۀ دارو ندارم همينه برات مي يارم مي کنم تحفه راهت نداره قابل او چشم سياهت
21-12-2012، 16:49
میدونے قشنگتریـטּ احساسـ چہ وقتیہ؟ وقتے برمیگردے یواشڪے بہ عشقتـ نگاهـ ڪنے مے بینے ڪہ اونمـ داشتہ بهتـ نگاهـ میڪردهـ .. ...
22-12-2012، 16:31
تلخ تر از خود جدایی ها ، آنجایی است : که بعدها آن دو نفر هی باید وانمود کنند که چیزی بینشان نبوده ... که هیچ اتفاقی نیفتاده است ...... که از همدیگر هیچ خاطرهای ندارند ... !
| ||||||||||||||||||||||||||
|
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه) | |||||||
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید | ||
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید | ||
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
|
یا |
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.
|