چـــــــــــــــــــــــرا؟

[Apathetic]

چرا دنیا غمگین شد،
غم درد عاشقی،
غمی که با آن می تــــوان دنیاییــــــــــــــ را،
نابود کرد!
*********************************
چرا نفهمِــــــیدی،
دوست دارم؟
چرا نگاهم نکردی،
انــــ زمــــان ها،
نگاه تو به مــــن،
حتی از جانــــم هم،
مهــــــــــــــــم تـــــــــــــــــر بود!
********************************
چرا لب دریــــا،
همه را با خــــودش میــــبره؟
البته این رفتـــــــــــــــ خوبه!
چون کسی رو نمیبره!!!
*******************************
چرا عشقــــم؟چـــــرا؟
بر فراز قله ی کوه نوشتی:بـــــی قراری،
در حــــــــــــالی که،
بی قراریــــ
دوای من است!دوای عشقم
تا پیشت،
زنـــــده بمانـــــم.
******************************
می دانــــی،
روزی کـــه،
می خواستـــــــــــــم،
راه رفتن در دنیای عشق را یــــاد بگیرم،
با خود چـــــــــه گفتم؟
با خـــود گفتــــم:
مسیر درازی ســـــــــــــــت،
ولی با وجـــــود تــــــــــو،
به راحتی دو برابرش راهم طی می کنــــــــــــم...

[melodi+]

گاهی وقتها دلم میخواهد بگویم: من رفتم ؛ باهات قهرم ، دیگه تموم!
دیگه دوستت ندارم …..
وچقدر دلم میخواهد بشنوم: کجا بچه لوس !؟ غلط میکنی که میری …..
مگه دست خودته ؟ رفتن به این راحتی نیست !
اما …. نمیدانم چه حکمتیست که آدمی
همیشه اینجور وقتها میشنود : به جهنم … !!!

[Apathetic]

دوست دارم بگویم عوضی
این چه هدفی بود برای رسیدن به عشقت؟
چرخه را بهم ریختی،
حالا انتظار داری دوستت داشته باشم؟
خدایا چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟

[Armina]

هر لحظه دوریت برای من یک دنیا دلتنگی ست

و چه صبور است دل من

چرا که به اندازه تمام لحظه های تنها بودنم

از تو دورم...

[Apathetic]

حرمت نگه دار دلـــم،
میاد و میره،
خیالت راحت و تخــت

[frozen✘girl]

اینجا مهم نیست کجاست ، بی تو همه جا دور است !

کم کم یاد خواهم گرفت با آدمها همانگونه باشم که هستند همانقدر خوب

، گرم ، مهربان و همانقدر بد ، سرد ، تلخ

[Armina]

فقط برای خودم هستم " مـــن...!
" خودِ خودم ... نه زیبایم و نه عروسکی و نه محتــــــاج نگاهی...!
برای تو که صورتــ ـــهای رنگ شده را می پرستـــی نه سیرتــــــ آدمها را
، هیــــــچ ندارمــــــ...
راهت را بگیر و برو....................
حوالی من٬ توقفـــ ممنـــــــــوع استـــ

[..WonDerfull..]

این دل دبوونه
کی بیرون میمونه؟
یه دقه باهات بحرفم؟

[Apathetic]

آنقدر
فريادهايم را
سکوت کرده ام
که اگر به چشمانم بنگريد
کر مي شويد...

[Armina]

بهانـﮧ هم اگر میگیرے ،

بهانـﮧ ے مرا بگیر ...

تمام خواستـטּ را وجب ڪردم

تمام خواستـטּ را ...

هیچڪس

و هیچ ڪس

بـﮧ انداره مـטּ عاشق تو

و بهانـﮧ هاے تو نیست...