اشکهایم میبارد...........

[MINA JOON]

اشک.......

اشکانم می بارد....

یاد روزهای باهم بودن می افتم....

خوش حالی می بارید و ما خندان....

یاد حرف های خوب و صادقی آن....

اشکانم می بارد...

رفته ای افسوس....

رفته ای جایی که برایم نا معلوم است....

ای مسافر....

کاش میگفتی که بعد از رفتنت....

همدل من کیست؟؟

اشکانم می بارد....

بارش این اشکان بر گونه ام دردی در دلم انداخت....

این که تنها نبودن روز هایم را

فردا

با که باید ساخت......

سپاس

[Armina]

گاه جلوی آینه می ایستم،

خودم را در ان میبینم ;

دست روی شانه هایش می گذارم
...
و میگویم چه تحملی دارد

دلت

[Apathetic]

اشک بال پرنده
شوق پرواز
همه مرا با خود میبره
به دنیای ارزو ها!!!!!!

[frozen✘girl]

دلتنگی هایم که یکی دوتا نیست...

بخواهی بشماری تا فردا طول می کشد.!

تو که می دانی فردای من و تو

چقدر دیر میاید.

اما دست از من و دلتنگی هایم برندار

میدانی با آنها چه کاخ آرزوها ساخته ام...؟!

[Armina]

به رویت نياوردم
از همان زماني که به جاي ” تو ”
به ” من ”
گفتي ” شما ”
فهميدم پاي ” او ” در ميان است.........

[Apathetic]

پارسال زیر باران، با او راه می رفتم ...

امّا...

امسال، راه رفتنش را با دیگری، زیر باران اشکهایم دیدم...

شاید باران پارسال، اشکهای شخصی دیگر بود!!!



رویاهایم را در کنار کسانی گذراندم که بودند ولی نبودند

همراه کسانی بودم که همراهم نبودن

وسیله کسانی بودم که هرگز آنها را وسیله قرار ندادم

دلم را کسانی شکستند که هرگز قصد شکستن دل آنها را نداشتم

و تو چه دانی که عشق چیست

عشق

سکــوتی است در برابر همه اینها !!!

[Armina]

دلتنگی هایم که یکی دوتا نیست...

بخواهی بشماری تا فردا طول می کشد.!

تو که می دانی فردای من و تو

چقدر دیر میاید.

اما دست از من و دلتنگی هایم برندار

میدانی با آنها چه کاخ آرزوها ساخته ام...؟!!

[ɨAʀʍɨռ]

بغضهای مرطوب مرا باور کن ، این باران نیست که میبارد

صدای خسته ی قلب من است که از چشمان آسمان بیرون میریزد . . .

[Armina]

نمی خواســــــــــتم این عشــــــــق را فاش کنـــــــم

نمی خواســـــــــتم....

ناگاه به خــــــــود آمدم دیدم

همه ی کلمات راز مــــــــرا میدانند

ایــــــــن است که هر چه می نویسم عاشقـــــــــانه ای برای تومی شود....

[frozen✘girl]

پاکتی سیگار , فندکی نیمه جان ,
خاکستر ی که کمی در زیرسیگاری و کمی در خاطرات روزگار نه چندان دورم ریخته اینها داشته های من است
" پس خوشبختم "