02-11-2012، 22:35
من این جایم ولی رفته کجا مرغ ؟
قشنگ و ناب و ناز و بی وفا ، مرغ
سوالی آمده در ذهنم امروز
که تخم مرغ اول رفت یا مرغ ؟!
***
مرغ مشکی
یه مرغ پر سیاه خوش پر و رو
که دس نبرده بود به زیر ابرو
گف باخودش :" چش نخورم ایشالا
قربون این هیکل و قدّ و بالا
پرام نگو مثل کمنده والّا
چین چین و ململ و بلنده والّا
قربون این نوک، نوک بی کلاژن
این شیکمو حتا ندیده یک گن
قربون این چشمای ناز و خوشگل
نه خطّ چش نیاز دارن ، نه ریمل
جنس پرام نرم و لطیف و تازه
خاک تو سر مرغای تو مغازه
به جای تخته بزنم به شیشه
هیشکی که مرغ ایرونی نمیشه "
تصدق خودش که رف با اطوار
اومد بیرون تا که بره به بازار
***
پشت سرش آبجی فرز و شیطون
اومد بیرون، با سرعت فراوون
جوجهی ناقلای ورپریده
که مثل اون دنیا دیگه ندیده
هرجا میرف، دنبال اون میافتاد
بلا که بود، دم به تله نمیداد
لیسانس جرزنی و جیغ جیغو بود
حسود و وزه بود و جیک جیکو بود
***
مرغه اومد رسید میون میدون
از اون طرف خروسی شاد و خندون
با دیدنش پرهاشو زود به هم زد
اومد کنار مرغه هی قدم زد
از اون نگاها که میگن: " بهاره
دنیا دیگه مثل تو رو نداره "
به مرغه انداخت و پرش را وا کرد
یهو یه گربه اونجا پابه پا کرد
تا رگ غیرت خروسه باد شد
دقت و سرعتش یهو زیاد شد
"خداداد عزیزی " یادش اومد
تو چشمای گربهه دو تّا نوک زد
گربهه با چشم کبود فرار کرد
با این کارش خروسو خواستگار کرد
اومد جلو صداشو صوف و صاف کرد
به عشق خود یه دفعه اعتراف کرد:
" سلام عزیزم، صد و بیستا سلام
دوست دارم، عاشقتم، والسلام
مرغ قشنگ پر سیا، دمت گرم
اون نوک بی کلاژن خمت گرم
حس میکنم به خاطرت میتونم
طپش طپش وای از طپش بخونم
به من بگو برای یادگاری
با بولوتوث عکسی برام میاری؟
عزیز من، نون و پنیر و سبزی
گرون تری، بیشتر از این میارزی
نگاه بکن پشت درای بسته
داری تو این عاشق پر شیکسته
تو کفتر کاکل به سر شدی های
شهرو به هم ریختی دیگه چی میخوای؟
پرنده هستی، خوشگلی، بلبلی
مثل گلم من یا تو مثل گلی؟
عسل بانون بهتره یا که بی نون؟
اگر بری سر میذارم بیابون
با اینکه خوشبختی برام محاله
چشمای تو جنگلای شماله
نه نمرهی بیستو میخوام نه شیشو
نه مرغای لوس و کمی تی تیشو
یکی به دادم برسه... واویلا
یه دل داری، هزاروصدتا سودا
مرغک من به جای دل، توو سینه
داری چرا هزاروصدتا کینه ؟
عزیزمی، از خروسه نترسی
حالا که خوشگلی باید برقصی! "
مرغه ولی بدون هیچ ابایی
ابروشو انداخ بالا ... مثل "دایی"!
گف به خروسه " مشکی رنگ عشقه
مرغ سیا، شیر و پلنگ عشقه
چلغوز پرپروی بی قواره
یه نوک زدن به گربه پز نداره
برام مهم تو نیستی مثل پوشک
خیلی ازت بدم میاد خروسک
پرسیبیلو! دیگه نیایی پیشم
آقا رو باش، جی اِفِتَم نمیشم!"
حرفاشو گفت و با قِر فراوون
رف طرفِ اون طرفِ خیابون!
***
با حرفای گندهی مرغ زیبا
خروسه شد ولو مثال حلوا
گف زیرلب: "قوقول، قوقو کجایی
مردی گفتن، زنی گفتن ... چقده تو بی حیایی! "
چشاش چاهار نشون میداد، مخش هفت
وزن و عروض و قا فیه یادش رفت
***
جوجهه کار آبجیشو که فهمید
رف جلوی خروسه هرّی خندید!
گف به خروسه: " حاج آقا چطورّی؟!
نخوندی از طنزای زهرا دُرّی؟! "
(مصرع قبلی فی البداههای شد
به افتخار طنز عشقی قدقد!)
...گف به خروسه: "حاج آقا چطورّی؟
دوسِت دارم، گوش منو نبرّی!
آبجی من خروسو میزنه رنگ
شاگرداشن جوجه های تلاونگ!
اونو ولش با اون پرای مشکی
منو بگیر با این نوک زرشکی
خودم میشم عاشق سینه چاکت
قربون اون گردن بی پلاکت
منو نگاه ترکهای و جوونم
خانومم و خامم و مهربونم... !"
گف خروسه: " عشقا همه دروغه
عشق تو مثل جوش های بلوغه
دو روز دیگه قد میکشی مثه بیل
جوش شما خوب میشه با " پنوکسیل" (1)
جوجهه رف دنبال آبجی با غم
خروسه هم همون طرف ها داد لم
گف با خودش: "می خوام که عمر باقی
تموم بشه خدمت شعر وساقی
بابا کرم دوست دارم همیشه
می خوام برم به دشت و باغ و بیشه "
از الکی صبر دلش سر اومد
از اون بالا یه دونه کفتر اومد
قشنگ و ناب و ناز و بی وفا ، مرغ
سوالی آمده در ذهنم امروز
که تخم مرغ اول رفت یا مرغ ؟!
***
مرغ مشکی
یه مرغ پر سیاه خوش پر و رو
که دس نبرده بود به زیر ابرو
گف باخودش :" چش نخورم ایشالا
قربون این هیکل و قدّ و بالا
پرام نگو مثل کمنده والّا
چین چین و ململ و بلنده والّا
قربون این نوک، نوک بی کلاژن
این شیکمو حتا ندیده یک گن
قربون این چشمای ناز و خوشگل
نه خطّ چش نیاز دارن ، نه ریمل
جنس پرام نرم و لطیف و تازه
خاک تو سر مرغای تو مغازه
به جای تخته بزنم به شیشه
هیشکی که مرغ ایرونی نمیشه "
تصدق خودش که رف با اطوار
اومد بیرون تا که بره به بازار
***
پشت سرش آبجی فرز و شیطون
اومد بیرون، با سرعت فراوون
جوجهی ناقلای ورپریده
که مثل اون دنیا دیگه ندیده
هرجا میرف، دنبال اون میافتاد
بلا که بود، دم به تله نمیداد
لیسانس جرزنی و جیغ جیغو بود
حسود و وزه بود و جیک جیکو بود
***
مرغه اومد رسید میون میدون
از اون طرف خروسی شاد و خندون
با دیدنش پرهاشو زود به هم زد
اومد کنار مرغه هی قدم زد
از اون نگاها که میگن: " بهاره
دنیا دیگه مثل تو رو نداره "
به مرغه انداخت و پرش را وا کرد
یهو یه گربه اونجا پابه پا کرد
تا رگ غیرت خروسه باد شد
دقت و سرعتش یهو زیاد شد
"خداداد عزیزی " یادش اومد
تو چشمای گربهه دو تّا نوک زد
گربهه با چشم کبود فرار کرد
با این کارش خروسو خواستگار کرد
اومد جلو صداشو صوف و صاف کرد
به عشق خود یه دفعه اعتراف کرد:
" سلام عزیزم، صد و بیستا سلام
دوست دارم، عاشقتم، والسلام
مرغ قشنگ پر سیا، دمت گرم
اون نوک بی کلاژن خمت گرم
حس میکنم به خاطرت میتونم
طپش طپش وای از طپش بخونم
به من بگو برای یادگاری
با بولوتوث عکسی برام میاری؟
عزیز من، نون و پنیر و سبزی
گرون تری، بیشتر از این میارزی
نگاه بکن پشت درای بسته
داری تو این عاشق پر شیکسته
تو کفتر کاکل به سر شدی های
شهرو به هم ریختی دیگه چی میخوای؟
پرنده هستی، خوشگلی، بلبلی
مثل گلم من یا تو مثل گلی؟
عسل بانون بهتره یا که بی نون؟
اگر بری سر میذارم بیابون
با اینکه خوشبختی برام محاله
چشمای تو جنگلای شماله
نه نمرهی بیستو میخوام نه شیشو
نه مرغای لوس و کمی تی تیشو
یکی به دادم برسه... واویلا
یه دل داری، هزاروصدتا سودا
مرغک من به جای دل، توو سینه
داری چرا هزاروصدتا کینه ؟
عزیزمی، از خروسه نترسی
حالا که خوشگلی باید برقصی! "
مرغه ولی بدون هیچ ابایی
ابروشو انداخ بالا ... مثل "دایی"!
گف به خروسه " مشکی رنگ عشقه
مرغ سیا، شیر و پلنگ عشقه
چلغوز پرپروی بی قواره
یه نوک زدن به گربه پز نداره
برام مهم تو نیستی مثل پوشک
خیلی ازت بدم میاد خروسک
پرسیبیلو! دیگه نیایی پیشم
آقا رو باش، جی اِفِتَم نمیشم!"
حرفاشو گفت و با قِر فراوون
رف طرفِ اون طرفِ خیابون!
***
با حرفای گندهی مرغ زیبا
خروسه شد ولو مثال حلوا
گف زیرلب: "قوقول، قوقو کجایی
مردی گفتن، زنی گفتن ... چقده تو بی حیایی! "
چشاش چاهار نشون میداد، مخش هفت
وزن و عروض و قا فیه یادش رفت
***
جوجهه کار آبجیشو که فهمید
رف جلوی خروسه هرّی خندید!
گف به خروسه: " حاج آقا چطورّی؟!
نخوندی از طنزای زهرا دُرّی؟! "
(مصرع قبلی فی البداههای شد
به افتخار طنز عشقی قدقد!)
...گف به خروسه: "حاج آقا چطورّی؟
دوسِت دارم، گوش منو نبرّی!
آبجی من خروسو میزنه رنگ
شاگرداشن جوجه های تلاونگ!
اونو ولش با اون پرای مشکی
منو بگیر با این نوک زرشکی
خودم میشم عاشق سینه چاکت
قربون اون گردن بی پلاکت
منو نگاه ترکهای و جوونم
خانومم و خامم و مهربونم... !"
گف خروسه: " عشقا همه دروغه
عشق تو مثل جوش های بلوغه
دو روز دیگه قد میکشی مثه بیل
جوش شما خوب میشه با " پنوکسیل" (1)
جوجهه رف دنبال آبجی با غم
خروسه هم همون طرف ها داد لم
گف با خودش: "می خوام که عمر باقی
تموم بشه خدمت شعر وساقی
بابا کرم دوست دارم همیشه
می خوام برم به دشت و باغ و بیشه "
از الکی صبر دلش سر اومد
از اون بالا یه دونه کفتر اومد