17-02-2012، 18:26
تا چند بسته ماندن در دام خود فريبي / با غير آشنايي با آشنا غريبي؟
|
مشاعره |
|||||||||||||||||||||||
17-02-2012، 18:26
تا چند بسته ماندن در دام خود فريبي / با غير آشنايي با آشنا غريبي؟
17-02-2012، 21:00
یوسف اخر زمان اید به دوران غم مخور ...کلبه ی احزان شود روزی گلستان غم مخور
روزی ز سر سنگ عقابی به هوا خاست واندر طب طعمه پر وبال بیاراست
18-02-2012، 19:22
تنم از واسطه ی دوری دلبر بگداخت
جانم از آتش مهررخ جانانه بسوخت سوز دل بین که ز بس آتش اشکم دل شمع دوش برمن ز سر مهر چو پروانه بسوخت (حافظ)
ترسم که اشک در غم ما پرده در شود...وین راز سر بمهر به الم سمر شود
19-02-2012، 13:02
درميان گل ها گشتم و ديوانه نشدم / تو چه بودي كه تورا ديدم و ديوانه شدم.
19-02-2012، 14:57
معاشران گره از زلف یار باز کنید... شبی خوشست بدین قصه اش دراز کنید...حضور خلوت انس است و دوستان جمعند...وان یکاد بخوانید ودر فراز کنید...رباب و چنگ ببانگ بلند میگویند ...که گوش هوش به پیغام اهل راز کنید
20-02-2012، 13:22
در آغاز محبت گر پشيماني بگو بامن / كه دل ز مهرت بر كنم تا فرصتي دارم.
20-02-2012، 13:38
مدامم مست میدارد نسیم جعد گیسویت/خرابم میکند هردم فریب چشم جادویت
20-02-2012، 15:31
تو درياي من بودي آغوش وا كن / كه ميخواهد اين قوي زيبا بميرد.
| |||||||||||||||||||||||
|
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه) | |||||||
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید | ||
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید | ||
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
|
یا |
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.
|
موضوعات مرتبط با این موضوع... | |||||
▪◆▪مشاعره با شعر نو▪◆▪ | |||||
مشاعره با اشعار خودمان | |||||
مشاعره (نسخه دوم) |