روزهای خوب باهم بودنمان گذشت:...

[i think just about you]

بزرگترین اشتباه ما این است که :
گاهی‌ آدم‌ها رو ؛
بسیار طولانی تر از چیزی که لیاقتش را دارند ،
در زندگی‌مان نگاه می‌داریم …

[Armina]

چشمهایت سیراب سراب
و نگاهم
تاول زده از تابش تشنگی
برویم دعای باران بخوانیم ‍.
تو با دل من
من با دل تو
باور کن با لبخند چترهایمان بر می گردیم

[Shawty Girl]

خيلي قشنگه من با تمام وجودم درك ميكنم .
خيلي خوب بود ولي منو به گريه انداخت.

[Armina]

کاش امشب که دلم مثل آن شیشه ی مغرورشکست، عابری خنده کنان می آمد... تکه ای از

آن را بر می داشت... مرحمی بر دل تنگم می شد... اما امشب دیدم... هیچ کس هیچ

نگفت، قصه ام را نشنید... از خودم می پرسم آیا ارزش قلب من از شیشه ی پنجره هم

کمتر است؟؟؟

[i think just about you]

امروز به “آنهایی” می اندیشم که روی “شانه هایم” گریه کردند
و نوبت “من” که شد “شانه ” خالی کردند !!!

[Armina]

خدا را در دوردست ها،درانتهای افق ویادراوج اسمانها جستجو مکن نگاهی به اعماق وجودت بیانداز..

[i think just about you]

من به عکس تو دست میکشم...


تو بـه عکس من...

دست میکشی از من...

[Armina]

به سلامتی همه مردا که از همون بچگی هر بلایی سرشون بیاد بهشون میگن
عیب نداره مرد که گریه نمیکنه.....!

[melodi+]

شيشه ي پنجره را باران شست
از دل من اما
چه کسي نقش تو را خواهد شست...؟
چه بگويم با تو ؟
دلم از سنگ که نيست
گريه در خلوت دل ، ننگ که نيست
چه بگويم با تو ؟
که سحرگه دل من باز از دست تو اي رفته ز دست
سخت در سينه به تنگ آمده بود

[Armina]

کجای دلم بودی.....
وقتی شب امتحان جبر
به جای درس خواندن
شعر می سرودم......