08-01-2025، 20:28
هر روز هم اگر شده از عشق دم بزن
حتی بگو خدای منی، لاف هم بزن
عادت نکن به غیر دلم عاشقی کنی
با من اگر چه زخمه ی غم می زنم،... بزن
شب با سکوت شیشه ی دل، شاعرانه است
سنگی به دل به سمعِ نوا، دست کم بزن
هر بار از نبود تو مغرور تر شدم
قدری هوای عاشقی ام را سرم بزن
از چشم های نرگس شیراز من بریز
در آن دلت که سوخته، باغ ارم بزن
پای شراب کهنه ی دل، ایستاده ام
لب را به عشق بازی هر بوسه نم بزن
کز کن درون پیله ی خود از گلایه هات
با من ولی بیا و جهان را به هم بزن
یک جا نشسته قهوه ی بی آرزوت را
هر جور دیگری که نشد را رقم بزن
باران نم نمی اگر از چشمهات ریخت
حتی بیا و بی کسی ام را قدم بزن...
آرزو حاجی خانی
بی بازگرد
حتی بگو خدای منی، لاف هم بزن
عادت نکن به غیر دلم عاشقی کنی
با من اگر چه زخمه ی غم می زنم،... بزن
شب با سکوت شیشه ی دل، شاعرانه است
سنگی به دل به سمعِ نوا، دست کم بزن
هر بار از نبود تو مغرور تر شدم
قدری هوای عاشقی ام را سرم بزن
از چشم های نرگس شیراز من بریز
در آن دلت که سوخته، باغ ارم بزن
پای شراب کهنه ی دل، ایستاده ام
لب را به عشق بازی هر بوسه نم بزن
کز کن درون پیله ی خود از گلایه هات
با من ولی بیا و جهان را به هم بزن
یک جا نشسته قهوه ی بی آرزوت را
هر جور دیگری که نشد را رقم بزن
باران نم نمی اگر از چشمهات ریخت
حتی بیا و بی کسی ام را قدم بزن...
آرزو حاجی خانی
بی بازگرد