ارسالها: 3,219
موضوعها: 1,519
تاریخ عضویت: Sep 2019
سپاس ها 5167
سپاس شده 7794 بار در 4545 ارسال
حالت من: هیچ کدام
انقدر لباس داشته باشم
مادرم ظهرا نخوابونمم
یکی از همشون بزرگتر این بود که بتونم مث قبل با بچه ها تو فصل گرده افشانی بازی کنم اما همش چشمامو تو بیمارستان وا می کردم بخواطر حساست هنوزم زجرم میده
ارسالها: 934
موضوعها: 14
تاریخ عضویت: Sep 2014
سپاس ها 384
سپاس شده 668 بار در 372 ارسال
حالت من:
یه دوچرخه حرفه ایی داشته باشم الانم دارم
ارسالها: 7
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jan 2020
سپاس ها 1
سپاس شده 5 بار در 5 ارسال
حالت من:
06-01-2020، 9:38
(آخرین ویرایش در این ارسال: 06-01-2020، 9:39، توسط Hanieh._.83.)
ارزو داشتم دستم بشکنه تا ببینم دردش چجوریه....
هنوزم بهش نرسیدم.ارزو به دل موندم
از جنس سنگم
با من در بیوفتین...
خدایی بد میبینین....
ارسالها: 463
موضوعها: 100
تاریخ عضویت: Apr 2021
سپاس ها 6336
سپاس شده 8241 بار در 4604 ارسال
حالت من: هیچ کدام
._. بچه بودم حق بدید
اون موقع مغزم شست و شوی کارتونای باربی و جادو این جور چیزا بود
پس ارزوم این بود که دارای چهار عنصر اصلی بشه قدرتم._.
ارسالها: 77
موضوعها: 14
تاریخ عضویت: Jul 2021
سپاس ها 537
سپاس شده 2244 بار در 1079 ارسال
حالت من: هیچ کدام
بزرگترین ارزوی بچگیم این بود ک راننده اتوبوس شم/: