گفتگو آزاد | نُسخه ۴۳۷

[shghyegh]

وایی قلبم تصاحب شدددددد  

قلب خورشید سمت چپه؟

بل بله

---

@*VENUS*
مگه رفتارت چشه خوبه که /=
از من ب تو نصیحت هیچوقت ب خاطر بقیه اخلاقتو تغییر نده ارزشش را ندارد

[*VENUS*]

ملیییییییییییییییییییی ^-^
چرا با دیدن تو اینقدر ذوق مرگ میشم؟
خوبی ؟؟؟

باور کن منممممممممممم
منممممم
بدک نیستم
تو خوبی زندگیم؟!
+
حسامو دعوا کن عکسمو سپاس نداد

من تورو دیدمممم . نور زندگیم اومده
مگه میشه بد باشم؟ منم عالیم الان ^^

حساااااااممممممم O_O چرا سپاس ندادی؟!؟!؟!

---

ذهن ها چند دسته میشن
ذهن تصویری ، شنیداری و…
کسایی که ذهن تصویری دارن قدرت تخیل بهتری دارن و تو ذهنشون تصویر سازی میکنن
مثل مطمئنم توام تو ذهنت اون صحنه رو ساختی که یهو منفجر شدم و گل پاشیده شد به در و دیوار :۷
مثلا احتمالا رویا های عجیب‌و غریب میبینی
وقتی کسی داره برات یه داستانیو تعریف میکنه ، تو همزمان داری تصورش میکنی و تو ذهنت تصویرشو میسازی و..

مگه همه اینطوری نیستن؟

اتفاقا درصد آدمایی که ذهنشون تصویریه کمم هست
نه ما مدلای مختلفی داریم. کارکرد ذهن هر کسی متفاوته

---

قلب خورشید سمت چپه؟

بل بله

---

@*VENUS*
مگه رفتارت چشه خوبه که /=
از من ب تو نصیحت هیچوقت ب خاطر بقیه اخلاقتو تغییر نده ارزشش را ندارد

تو جای من بودی این حرفو نمیزدی❤️
بعضی وقتا میبینی رفتارت با یک شخصِ خاص جوابگو نیست دیگه
اونجا مجبوری رفتارتو تغییر بدی

[shghyegh]

باور کن منممممممممممم
منممممم
بدک نیستم
تو خوبی زندگیم؟!
+
حسامو دعوا کن عکسمو سپاس نداد

من تورو دیدمممم . نور زندگیم اومده
مگه میشه بد باشم؟ منم عالیم الان ^^

حساااااااممممممم O_O چرا سپاس ندادی؟!؟!؟!

---

مگه همه اینطوری نیستن؟

اتفاقا درصد آدمایی که ذهنشون تصویریه کمم هست
نه ما مدلای مختلفی داریم. کارکرد ذهن هر کسی متفاوته

---

بل بله

---

@*VENUS*
مگه رفتارت چشه خوبه که /=
از من ب تو نصیحت هیچوقت ب خاطر بقیه اخلاقتو تغییر نده ارزشش را ندارد

تو جای من بودی این حرفو نمیزدی❤️
بعضی وقتا میبینی رفتارت با یک شخصِ خاص جوابگو نیست دیگه
اونجا مجبوری رفتارتو تغییر بدی

من متاسفانه لجبازم بدجوور
ینی حتی اگه اینم بدونم ک شخص خاص رفتارمو دوس نداره هرچقدرم برام عزیز باشه نمتونم خودمو عوض کنم . دست خودمم نیس
ولی خدایی اون دیگع خیلی لوس است ک اخلاق تو را نمی‌پسندد اخلاق رفتار ب این خوبی چی میخواد دگه

[*Aɴѕel*]

باور کن منممممممممممم
منممممم
بدک نیستم
تو خوبی زندگیم؟!
+
حسامو دعوا کن عکسمو سپاس نداد

من تورو دیدمممم . نور زندگیم اومده
مگه میشه بد باشم؟ منم عالیم الان ^^

حساااااااممممممم O_O چرا سپاس ندادی؟!؟!؟!

شکر که عالی ای^^♡

دعواش کن افرین>.<
واییی بهار عاشق این کافه شدم
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
http://dl.akskhor.ir/uploads1/Screenshot-20210604-140603-Google.jpg
میخوام برم با بچه ها<:

[شـــقآیــق]

@"نــــــــــⓐنسی"
تو اون کسیه های شما ما جا نداشتیم

---

خخخخخ

[_sehun_]

@"نــــــــــⓐنسی"
تو اون کسیه های شما ما جا نداشتیم

---

خخخخخ

شت یادم رفت -_-
ی سری دیگه ام مینویسم جز تو چن نفر دیگه ام هستن

[سهَ‌ند]

@"نــــــــــⓐنسی"
تو اون کسیه های شما ما جا نداشتیم

---

خخخخخ

مثالِ علفِ هرز خبرو میپیچه به دورمو
به گوشمم میرسه اینا میگن لال شدم

آزادی بیان مُد شد همه جیگر دار شدن و
این ترسناک ترین روالِ خفه کردنه

که فشاره دستا رو حس نکنی پسِ گردنت
و اما تو یه شاکی از سره دغدغه
که پشتِ پرده دستا قنوتی توو صفِ اوله

یعنی شرف داره دشمن هزار و صد مرتبه
به این توده‌ی خوش استقبالِ بد بدرقه

مینوشتم تو مطمئن تر از اینکه
مشکل أ ما نیست اونا مستبدن

آینده شُل کرد رو دوشِ صندلیا
در واقع خودم شدم دلیلِ تنبلیا

حالا بیا فرو کن توو سر که بابا فردا حالاست
مملکتی که هر گیر و داری حله بالاس

سمتِ ما به همت و ثبات این کله بالاست
دهنِ شمارم نمیشه بست حتی با ماسک

لقِ هرچی قافیه وقتی محتوا رو بی محتوایی استواره
گله مبتلا اعم از پیر جوان مغزه نوجوان

راهِ من جدا پیِ سبکِ خودکفا
راهی این کلمه برام تعریفِ مرزیه
که بینمون کشیدم این تعلیفِ اصلیه

ثمره ‌ی یک سال سکوت توی مغزم رد شد
بایدم مصرف قطع به منبع وصل شد

و اما تو خوب میشناسم تو رو
أ توی خودت میکشم بیرون و میندازم جلو

نه برندازش کن خودت براندازش کن
من هیچی نگم بهتره به خودت میسپارم تو رو

برو بابات و هرکی بالاست گفتی پشتش پُره
حیفِ دست که بخواد واسه ‌ی تو مشتش کنه

دِ آخه نا چیز آدم باید یه حجمِ منطقی توو خودش ببینه
که بخواد اونو خشکش کنه

ما رسیدیم از یه راهِ پر حادثه ‌ی پر ریسک
که حتی فکرشم در حد هاضمه‌ ی تو نیست

نتیجه این همه سال مشقت با دستِ خالی
حالا تبدیل شده به جاذبه‌‌ ی توریست نما

یا در حقیقت حروم زاده هایی
که رو این میراث با میخ نوشتن یادگاری

وقتی حتی بعد بمبِ اتم سوسک نمرد
نخاله زنده‌‌‍ ست تهِ زباله ‌دانِ تاریخ

ظاهر و باطنی پشت و رویی
ظاهراً گرسنه نیستی باطناً گشنه خوئی

لافتو از پایین زدی ساکنِ پشتِ بومی
قلمو دستِ منِ صاف بشین تو پشتِ بومی

تکست آهنگ لال یاس

اون که نردبونِ زیرتو شکوند
من نبودم اونه که بهت تا دینشو چپوند

من زیستنو نوشتم تو زیستتو بخون
من اگه خطر میکنم میخرم ریسکشو به جون

درست شد آها من اومدم که نرم
این ناگفته ها میخوان مغزمو از سرم بکَنن

اگه بخوام از اعتبار و شرف بگذرم
که الآن باید نصفِ این شهرو سند بزنم

یه دریا بنزینم در پیِ جرقه زدن
سرَم به سنگ نخورد سنگو زدم به سَرم

بیست سال کار که ثابت کنم برنده منم
من حتی لباسامو میشُستم با عرقِ تنم هار

نشستم توو کور سوی نیمه شب
سربلند میتونم به اون دور خیره شم

منتقدانی که برام بوم میکشن
قبلِ پخشِ صدا صفحه ها رو بو میکِشن

هه آدم با کرده ها مرتفع میشه
با نکرده ها جسورانه معتبر میشه

این یه جمع بندیه که از جمعیت دیدم
پس اول دومی رو ارجعیت میدم

توو دوره ای که هنرا رو بلیط میکنن
بازیکنا تیمِ خودشونو دریبل میکنن

آدم خاکی باشی بازم گلیت میکنن
مسئولا برعکس وعده هاشون کلید میخورن

شاید شاید هم یه روزی وزیرت کنن
تا کارشون شد پلن بچینن وزیرت کنن

قبل از اینکه به دسیسه های کسی فکر کنم
باید بدونم که این بازی کثیفه کلاً هم
میانبرو ترجیح ندادم به مسیرِ بلند

میخوان توو لحظه فقط تو رو اسیرت کنن
هنرای مصرفی وسیله شدن

ولی من الهام میگیرم از روحِ اصیلِ خودم
با کلی وصله رویِ بالم هنوز بلند پروازم

ببین حتی زخمام عینِ خودم سر بازن
الآن توو استودیوم فقط یکی دو خط کم دارم

جوری مینویسمش که انگار به ذوقم لم دادم
اینا نورِ سنو میخوان من توو مخم شمع دارم

شب کارم با هر یه مصرع به خودم دَم دادم
خب هنرمندا راست دولت مردا چپ
تف به اون صفی که بشه مرتب با چَک

رو ضرب عرش هر وزنو ضربه میکنم
توو عصرِ پاچه خوارا فقط کله میخورم

شک نمیکنم که واسم تنها سلاح باوره
دشمنِ سکوت فقط ضعف الی آخره

من اومدم که نرم من اومدم که نرم
من اومدم که نرم من اومدم که نرم

[ⓩⓐⓗⓡⓐ]

قربونت
یاد گرفتم D:
زیاد نیاد فق الان باران نمیاد هوا خبه

اول تابستون زیر پتو

ن بابا این همه گرمی کشیدیم خار-_-
هفته دیگ فک کنم گرمه:/

[شـــقآیــق]

@"نــــــــــⓐنسی"
تو اون کسیه های شما ما جا نداشتیم

---

خخخخخ

شت یادم رفت -_-
ی سری دیگه ام مینویسم جز تو چن نفر دیگه ام هستن

♥️

اول تابستون زیر پتو

ن بابا این همه گرمی کشیدیم خار-_-
هفته دیگ فک کنم گرمه:/

خدا کنه گرم نشه من طاقت ندارم

---

@"نــــــــــⓐنسی"
تو اون کسیه های شما ما جا نداشتیم

---

خخخخخ

مثالِ علفِ هرز خبرو میپیچه به دورمو
به گوشمم میرسه اینا میگن لال شدم

آزادی بیان مُد شد همه جیگر دار شدن و
این ترسناک ترین روالِ خفه کردنه

که فشاره دستا رو حس نکنی پسِ گردنت
و اما تو یه شاکی از سره دغدغه
که پشتِ پرده دستا قنوتی توو صفِ اوله

یعنی شرف داره دشمن هزار و صد مرتبه
به این توده‌ی خوش استقبالِ بد بدرقه

مینوشتم تو مطمئن تر از اینکه
مشکل أ ما نیست اونا مستبدن

آینده شُل کرد رو دوشِ صندلیا
در واقع خودم شدم دلیلِ تنبلیا

حالا بیا فرو کن توو سر که بابا فردا حالاست
مملکتی که هر گیر و داری حله بالاس

سمتِ ما به همت و ثبات این کله بالاست
دهنِ شمارم نمیشه بست حتی با ماسک

لقِ هرچی قافیه وقتی محتوا رو بی محتوایی استواره
گله مبتلا اعم از پیر جوان مغزه نوجوان

راهِ من جدا پیِ سبکِ خودکفا
راهی این کلمه برام تعریفِ مرزیه
که بینمون کشیدم این تعلیفِ اصلیه

ثمره ‌ی یک سال سکوت توی مغزم رد شد
بایدم مصرف قطع به منبع وصل شد

و اما تو خوب میشناسم تو رو
أ توی خودت میکشم بیرون و میندازم جلو

نه برندازش کن خودت براندازش کن
من هیچی نگم بهتره به خودت میسپارم تو رو

برو بابات و هرکی بالاست گفتی پشتش پُره
حیفِ دست که بخواد واسه ‌ی تو مشتش کنه

دِ آخه نا چیز آدم باید یه حجمِ منطقی توو خودش ببینه
که بخواد اونو خشکش کنه

ما رسیدیم از یه راهِ پر حادثه ‌ی پر ریسک
که حتی فکرشم در حد هاضمه‌ ی تو نیست

نتیجه این همه سال مشقت با دستِ خالی
حالا تبدیل شده به جاذبه‌‌ ی توریست نما

یا در حقیقت حروم زاده هایی
که رو این میراث با میخ نوشتن یادگاری

وقتی حتی بعد بمبِ اتم سوسک نمرد
نخاله زنده‌‌‍ ست تهِ زباله ‌دانِ تاریخ

ظاهر و باطنی پشت و رویی
ظاهراً گرسنه نیستی باطناً گشنه خوئی

لافتو از پایین زدی ساکنِ پشتِ بومی
قلمو دستِ منِ صاف بشین تو پشتِ بومی

تکست آهنگ لال یاس

اون که نردبونِ زیرتو شکوند
من نبودم اونه که بهت تا دینشو چپوند

من زیستنو نوشتم تو زیستتو بخون
من اگه خطر میکنم میخرم ریسکشو به جون

درست شد آها من اومدم که نرم
این ناگفته ها میخوان مغزمو از سرم بکَنن

اگه بخوام از اعتبار و شرف بگذرم
که الآن باید نصفِ این شهرو سند بزنم

یه دریا بنزینم در پیِ جرقه زدن
سرَم به سنگ نخورد سنگو زدم به سَرم

بیست سال کار که ثابت کنم برنده منم
من حتی لباسامو میشُستم با عرقِ تنم هار

نشستم توو کور سوی نیمه شب
سربلند میتونم به اون دور خیره شم

منتقدانی که برام بوم میکشن
قبلِ پخشِ صدا صفحه ها رو بو میکِشن

هه آدم با کرده ها مرتفع میشه
با نکرده ها جسورانه معتبر میشه

این یه جمع بندیه که از جمعیت دیدم
پس اول دومی رو ارجعیت میدم

توو دوره ای که هنرا رو بلیط میکنن
بازیکنا تیمِ خودشونو دریبل میکنن

آدم خاکی باشی بازم گلیت میکنن
مسئولا برعکس وعده هاشون کلید میخورن

شاید شاید هم یه روزی وزیرت کنن
تا کارشون شد پلن بچینن وزیرت کنن

قبل از اینکه به دسیسه های کسی فکر کنم
باید بدونم که این بازی کثیفه کلاً هم
میانبرو ترجیح ندادم به مسیرِ بلند

میخوان توو لحظه فقط تو رو اسیرت کنن
هنرای مصرفی وسیله شدن

ولی من الهام میگیرم از روحِ اصیلِ خودم
با کلی وصله رویِ بالم هنوز بلند پروازم

ببین حتی زخمام عینِ خودم سر بازن
الآن توو استودیوم فقط یکی دو خط کم دارم

جوری مینویسمش که انگار به ذوقم لم دادم
اینا نورِ سنو میخوان من توو مخم شمع دارم

شب کارم با هر یه مصرع به خودم دَم دادم
خب هنرمندا راست دولت مردا چپ
تف به اون صفی که بشه مرتب با چَک

رو ضرب عرش هر وزنو ضربه میکنم
توو عصرِ پاچه خوارا فقط کله میخورم

شک نمیکنم که واسم تنها سلاح باوره
دشمنِ سکوت فقط ضعف الی آخره

من اومدم که نرم من اومدم که نرم
من اومدم که نرم من اومدم که نرم

یاااااسسسس

[Prometheus]

he he boooy