03-06-2021، 19:43
(آخرین ویرایش در این ارسال: 03-06-2021، 19:44، توسط Prometheus.)
اگر زمین تخت بود چه اتفاقی میافتاد؟
طرفداران زمین تخت بدون در نظر گرفتن معادلات بسیار ساده ریاضی و فیزیک میگویند که زمین کروی نبوده و تخت است اما اگر فرض آنها درست بود در این صورت زندگی هرگز در زمین شکل نمیگرفت.
به گزارش علمیها و به نقل از Livescience، زمین کروی است، این یک واقعیت ساده است که انسانها هزاران سال آن را میدانند. اما به محض اینکه اتحاد جماهیر شوروی ماهواره اسپوتنیک ۱ (Sputnik 1) را در سال ۱۹۵۷ به فضا پرتاب کرد این مسئله به صورت واقعیت علمی برای ساکنین زمین اثبات شد.
با این وجود گروه کوچکی از مردم اصرار دارند که زمین تخت (زمین مسطح) است، در سالهای اخیر طرفداران این فرضیه غلط در وبسایتها و شبکههای اجتماعی به فعالیت پرداخته و به نظر میرسد که در مورد اساسیترین حقیقت درباره زمین شک دارند. بسیاری از طرفداران زمین تخت تلاش زیادی میکنند تا یک توضیح بدیل برای این که اگر زمین تخت است پس چرا مانند یک کره رفتار میکند، بیابند. گرچه زمین کروی به طور واضح با مشاهداتی که انسان درباره این سیاره در طی سالیان طولانی انجام داده مطابقت مینماید.
با این حال اگر زمین واقعاً مسطح بود، مانند سیارهای که امروزه میشناسیم رفتار نمیکرد. در حقیقت بشریت و هر جاندار دیگری که در زمین زندگی میکنند، نمیتوانستند وجود داشته باشند.
دیوید استیونسن (David Stevenson) سیاره شناس دانشگاه کلتک در کالیفرنیا میگوید: برای تغییر شکل یک جسم کیهانی به دیسک تخت (و نه کره) باید آن را با سرعت بسیار زیادی بچرخانید. متأسفانه این وضعیت باعث میشود تا زمین به خردههای بسیار ریزی متلاشی شود.
در دهه ۱۸۵۰ ستاره شناس جیمز کلرک ماکسول (James Clerk Maxwell) از نظر ریاضی نشان داد که یک شکل دیسک جامد پیکربندی پایداری در کیهان ندارد، وی این کار را برای حلقههای سیاره زحل انجام داد. تحقیقات ماکسول پیش بینی کرد که حلقههای زحل از تعداد زیادی ذره کوچک و بدون اتصال ساخته شده است، که بعدها مشخص شد پیش بینی او کاملاً درست است. ریاضیات وی همچنین توضیح داد که چرا هیچ سیاره دیسک مانندی در اطراف کهکشان وجود ندارد.
برای صاف کردن زمین بدون چرخاندن سریع آن، به سحر و جادو یا شاید یک پانینی (نوعی ساندویچ ایتالیایی) ساز کهکشانی نیاز است. در هر حال یک زمین مسطح به مدت طولانی دوام نخواهد داشت. طی چند ساعت، نیروی جاذبه میتواند سیاره را به شکل کروی تغییر دهد. جاذبه از همه طرف به یک اندازه به سیاره نیرو وارد میکند، این امر توضیح میدهد که چرا سیارات کروی هستند (البته بسته به سرعت چرخش یک سیاره، این نیروها ممکن است علیه گرانش کار کرده و کمی برآمدگی در استوای سیاره ایجاد کنند). همانطور که ریاضیات ماکسول نشان داد، وجود یک زمین مسطح جامد و پایدار در شرایط جاذبه واقعی امکانپذیر نیست.
هنگامی که از دست گرانش خلاص شوید، همه چیز در سیاره به سرعت متوقف میشود. اتمسفر؟ از بین میرود، زیرا گرانش اتمسفر زمین را نگه داشته است. جزر و مد؟ از بین میرود، زیرا در اثر کشش گرانشی ماه ایجاد میشود که اقیانوس ها را تحت تأثیر قرار داده و باعث میشود تا هنگام چرخش زمین یک تحدب ظریف ایجاد شود.
ماه؟ از بین میرود، زیرا هر توضیحی درباره وجود ماه شامل گرانش است. مورد قبولترین نظریه درباره تشکیل ماه این است که پس از برخورد یک سیاره (سیاره تیا) به زمین باقیماندههای حاصل از این برخورد که در فضا شناور بودند توسط نیروی گرانش زمین به دام افتاده و ماه را را تشکیل دادند. نظریه دیگر میگوید که ماه همزمان با زمین (باز هم به لطف گرانش) شکل گرفت.
محاسبات ساده
نیروی گرانش همچنین عامل وجود ساختار لایه لایه زمین است به طوری که متراکمترین مواد هسته را تشکیل داده، مواد سبکتر گوشته و سبکترین مواد نیز پوسته را تشکیل میدهند. بدون این ساختار لایه بندی شده، زمین بسیار متفاوت رفتار خواهد کرد. به عنوان مثال هسته بیرونی و مایع زمین به عنوان یک آهنربای غول پیکر و پویا عمل کرده و باعث ایجاد میدان مغناطیسی سیاره میشود. میدان مغناطیسی از اتمسفر سیاره در برابر بادها و طوفانهای خورشیدی محافظت میکند، بر خلاف زمین مریخ به علت دارا بودن میدان مغناطیسی بسیار ضعیف اتمسفر خود را ۴ میلیارد سال پیش از دست داد.
جیمز دیویس (James Davis) ژئوفیزیکدان دانشگاه کلمبیا میگوید: اگر زمین تخت باشد، تکتونیک صفحهای (حرکت لیتوسفر یا سنگ کره که پوستههای اقیانوسی و قارهای را تشکیل میدهند) دیگر کارایی نخواهد داشت. هنگامی که محاسبات را انجام میدهید، فقط محاسبات سادهای مانند این که اگر یک صفحه با یک نرخ ثابت حرکت میکند صفحه دیگر نیز باید با همان نرخ حرکت کند، این وضعیت فقط در یک زمین کروی امکانپذیر است.
طرفداران زمین تخت توضیحات مختلفی درباره چگونگی امکانپذیر بودن این مشاهدات برای سیاره مسطح ارائه میدهند. دیویس در ادامه میگوید: مسئله این است که این توضیحات هیچ بنیان ریاضی یا فیزیکی ندارند. هنگامی که ماکسول در دهه ۱۸۵۰ پیش بینی کرد که حلقههای زحل از تعداد زیادی ذره کوچک ساخته شدهاند، این کار را با استفاده از دانش عمومی در مورد چگونگی عملکرد نیروهای گرانشی و چرخشی انجام داد. مقاله او درباره این موضوع بیشتر معادلات ریاضی بودند در حالی که فرضیههای زمین مسطح این طور نیستند.
در واقعیت زمین و ماه هر دو به یک دلیل قابل اندازه گیری گرد هستند، جاذبه! کسانی که به زمین مسطح باور دارند باید برای هر دو توضیحات مستقل ابداع کنند، در حالی که این توضیحات مستقل اغلب با یکدیگر مغایرت دارند. دیویس میگوید: این گونه است که این فرضیه هرگز کار نمیکند. وی گفت: اگر بتوانیم هزار مشاهده را با یک نظریه ساده توضیح دهیم، بهتر از این است که هزار مشاهده را با هزار نظریه توضیح دهیم.