بغض قلم ❥ .. (نسخه یازدهم)

[*Aɴѕel*]

Someday you become a bad person because you don’t let them to use you anymore.

يه روزي شما آدم بده ميشيد چونكه ديگه
بهشون اجازه نميدي ازت سوء استفاده كنن.

[Đęąđ.ğïřł]

آدم‌ها
عبارتند از
حرف‌هایی که نتوانسته‌اند بهم بزنند:/

#ناظم‌حکمت

[ᴠᴀᴍᴘɪʀᴇ]

▵طُ♡▴ سـرآغاز تمـامِ
▵آرزوهایِ▴ شـیرینِ دُنیـایِ مَنـی?

[מַברִיק]

اگه گریه حالت خوب میکنه،گریه کن
اگه داد زدن وسط خیابون حالت خوب میکنه،داد بزن
اگه سیگار کشیدن حالت خوب میکنه،سیگار بکش
اگه ترک کردن یه شخص حالت خوب میکنه.ترکش کن
خلاصه رفیق!هیچکس برا شاد بودن و خوب بودن تو تلاشی نمیکنه پس برا خوب بودن و شاد بودن خودت هرکاری از دستت بر میاد انجام بده..

[ⓩⓐⓗⓡⓐ]

شما که درمونِ دلِ بیمارِ مایی
شما که دلبریات هوش از سرمون می بره.
شما که دوست داشتنی هستی
شما که چشم و ابروت دل و دینِ مارو برده
خنده هات مارو گیرِ شما کرده
شما که صدایِ قشنگی داری
قلبِ مهربونی داری ؛
بوودنت و دوست داشتنت عینِ خودِ معجزه س واسمون؛
شما که اصلِ به دنیا اومدنتون برایِ خوب بودنِ احوالاتِ شکسته و تیکه تیکه ی ما بوده
شما که از دلِ تنگِ ما خبر داری
از این دوری ناراحتی ؛
شما که میدونی ناجور مبتلایِ شماییم؛
شما که رنگِ نگاهت تو وجودمون ریشه کرده؛
بی دلیل قلبمون هی بهانه تونو میگیره؛
میتونی بگی چرا دلمون انقدر گیره شماست؟
میتونی بگی شرقیِ چشات چی داره که واسمون انقدر نااشناست؟
میتونی بگی چرا حالم خوشه با اون خنده هات؟
میتونی بگی چرا دلم برات این هَوا پر میکشه؟
که سرم درد میگیره واسه شونه هات؟

#فرگل_مشتاقی

[Đęąđ.ğïřł]

هیچکس اینو نمیدونه
خیلیا رو من حساب باز میکنن
ولی من اونقدی که جلوه میکنم قوی نیستم...

[ⓩⓐⓗⓡⓐ]

تو فرندز یه قسمت هست که چندلر میخواد از مانیکا خواستگاری کنه، بهش میگه «برام مهم بود حرفمو کِی و کجا بگم، ولی بعد فهمیدم تنها چیزی که مهمه اینه که بهت بگم تو زندگی منو شادتر از چیزی کردی که بود، حالا منم میخوام تا آخر عمر همین کارو برات انجام بدم. با من ازدواج میکنی؟»
و تا امروز هیچ دلیلی موجه تر و قشنگ تر و درست تر ازین برای ازدواج نشنیدم.

[Đęąđ.ğïřł]

"من سيفهُم ضجيج داخلك
وأنت في أتم هدوئك؟"

چه کسی آشوب درونت را می‌فهمد
درحالی‌که در آرام‌ترین حالتت قرار داری؟

[מַברִיק]

آنجا یڪ قهوه خانه بود
اما ننشستیم به نوشیدن دو تا استڪان چای
چرا؟
دنیا خراب می‌شد اگر دقایقی آنجا می‌نشستیم و نفری یڪ استڪان چای می‌خوردیم؟
عجله
همیشه عجله
ڪدام گوری می‌خواستم بروم؟
من به بهانهٔ رسیدن به زندگی
همیشه زندگی را ڪُشته‌ام

[ᴠᴀᴍᴘɪʀᴇ]

‌هر کسے لیاقت خوבشو خوבش تعیین میکنه(: