بغض قلم ❥ .. (نسخه یازدهم)

[єη∂ℓєѕѕღ]

بعد از رفتنت
نسبت به هر چیزی دلهره دارم !
به باز شدن در ، زنگ تلفن ،
پیامک گوشی ، صدای آشنا ،
نم باران ، راه همیشگی ،
دلهره هایی که هیچ کدامشان
تو نیستی … !

[Đęąđ.ğïřł]

دیگر برایم مهم نیست بی حس شده ام...


از قضاوت و بی انصافئ هیچ آدمی دلم نمی گیرد.
من به مرحله ی پذیرش خودم رسیده ام
نه از تمجید و ابراز علاقه‌ی کسی ذوق می کنم
نه با انتقاد و رفتنِ کسی، به هم می ریزم.

به معنای واقعی عین خیالم نیست
این روزها همه چیزِ دنیای من به خودم بستگی دارد.

حال من خوب است
نه عاشقم
نه غمگینم
نه دلتنگ
از شما چه پنهان
این روزها جای هیچ کسی خالی نیست
من در بی تفاوت ترین حالتِ ممکن قرار دارم...


نرگس صرافیان
‌

[Emmɑ]

هــــرچیزی کـــه هـــمین الـــان بــاعث
خـــوشحالیـــــتون میشه رو بــــرید دنبالـــش و
بـــــهش برسید,چون ممکنه دیگه فـــــردا
خوشـــحالتون نکنه...

[Đęąđ.ğïřł]

ساعت را برای فردا کوک میکند
چه ساعتی مهم نیست
مهم بیدار شدنش از یک کابوس طولانیست
کابوسی به اسم زندگی

[ғαறØᴜs_ραѕѕeя_βყ]

راستش وقتی میخوام از تو بنویسم باید بگم که تو برام:

 شبیهِ یه جعبه نون خامه ی بزرگ..

شبیهِ یه رنگ زرد قشنگ که روح آدمو زنده میکنه..

شبیهِ آخرین تیکه ی پیتزا...

 شبیهِ خنکی هوای جنگلای شمال..

شبیهِ حسِ آخرین زنگ مدرسه..

شبیهِ وسطِ هندونه..

شبیهِ حسی که قدم زدن روی ماسه های ساحل..

شبیهِ بویِ خاک بارون زده..

شبیهِ قرمزی توت فرنگی..

شبیهِ چیزی که هیچوقت حس خوبشون کم نمیشه!

[SɪʟᴠᴇʀMɪɴᴅ]

بیشتر آدما توی زندگی بهت کمکی نمیکنن
فقط جنبه جذب کردن بقیه به خودشون رو دارن
مثل مجسمه میمونن
اما وقتی شکسته بشن،دیگه جذابیتی ندارن و هنوز قانع نشدن...

[Đęąđ.ğïřł]

مرا اتفاقی پیر کرد
که هرگز رخ نداد!

[ᴠᴀᴍᴘɪʀᴇ]

برای نابودی ام
هیچ سلاحی نیاز نیست
فقط
اگر دلت می آید
برو …

بی حس شده ام از درد ! از بغــض !
فقط گاهـی

خـط ِ اشکی… میسـوزانـد صـورتـم را.
آرامشــی می خواهم…

خلوتــی می خواهم…

تــو باشی و من در کنار هـــــم …
تو …

سکوت کنــی…

و مــن

گوش کنم ..!

[βάરãɲ]

تو با هر سیب کرم خورده‌ای وسوسه می‌شوی
برو
تو از بهشت قلب من رانده شدی
در بهشت ماندن لایق هر کس نیست

[†ᴾᴼᴵˢᴼᴺ†]

بی‌صبرانه منتظر آن روزی هستم که به این روزها بخندم !!!

• اِمراه خان