31-10-2012، 22:29
چه گوارا
ارنستو رافائل گوارا دلاسرنا (به اسپانیایی: Ernesto
Rafael Guevara de la serna) (۱۴ ژوئن ۱۹۲۸، روساریو، استان سانتا فه - ۹ اکتبر ۱۹۶۷) که بیشتر بهنام چهگوارا یا الچه
شناخته میشود، پزشک، چریک، سیاستمدار و انقلابی مارکسیست، درِ آرژانتین زاده شد.
گوارا یکی از اعضای جنبش ۲۶ ژوئیه فیدل کاسترو بود. این جنبش در سال ۱۹۵۹ قدرت را در کوبا بهدست آورد. چهگوارا چندین پست مهم در دولت جدید
کوبا از جمله سفیر، رییس بانک مرکزی و وزیر صنایع را بر عهده داشت و پس از
آن با امید برانگیختن انقلاب در دیگر کشورها کوبا را ترک کرد. وی ابتدا در
سال ۱۹۶۶ به جمهوری دموکراتیک کنگو رفت و سپس به بولیوی سفر کرد. در اوایل اکتبر ۱۹۶۷ چهگوارا در بولیوی طی عملیاتی که توسط سازمان سیا طرحریزی شده بود
دستگیر شد. برخی باور دارند که سیا ترجیح میداد گوارا را برای بازجویی
زنده در دست داشته باشد، اما در هر صورت او بهوسیلهٔ ارتش بولیوی در
نزدیکی وایهگرانده در
مدرسه روستای لا ایگه را در سانتا کروز دلاسیهرا
به دستور بارریه نتوس
دیکتاتور نظامی کشته شد.
چه گوارا در ۲۲سالگی
پس از مرگ چهگوارا، او به عنوان یک تئوریسین، متخصص در فنون جنگی، و
جنگآور تبدیل به قهرمان جنبشهای انقلابی سوسیالیستی در سراسر جهان شد.
آلیدا، دختر چهگوارا مدعیست که پدرش کمونیست بود.[۱]
کنگو
چه گوارا در ۳۷ سالگی در کنگو سال ۱۹۶۵
در سال ۱۹۶۵ چه گوارا در یک اقدام مخاطره آمیز تصمیم به سفر به غرب
آفریقا گرفت تا معلومات و تجربیات خویش را به عنوان یک رهبر پارتیزان به شورشی که
آن روزها در کنگو جریان داشت عرضه کند. باتوجه به رییس جمهور الجزایر احمد
بن بلا؛ چه گوارا فکر میکرد که آفریقا یک حلقه ضعیف نظام امپریالیسمی است که توانایی یک انقلاب بزرگ را در
خود دارد. رییس جمهور مصر جمال عبدالناصر که به خاطر ملاقاتش با چه
گوارا در سال ۱۹۵۹ رابطهٔ برادرانهای با وی داشت برنامهٔ چه گوارا در مورد
جنگ در کنگو راناعاقلانه دید و به وی در مورد اینکه چهره اش تبدیل به یک
چهرهٔ تارزانی شود هشدار داد و وی را محکوم به شکست دانست.اماعلی رغم
هشدارهای وی چه گوارا راهنمای عمل کوبان با پشتیبانی حرکت سیمبای مارکسیست
که همزمان با بحران کنگو اتفاق افتاده بود شد.
سربازان مزدور آفریقای جنوبی که رهبریشان را مایک هوارا بر عهده داشت که
با ارتش کنگو کار میکرد در صدد خنثی کردن برنامههای چه گوارا برآمدند.
آنها میتوانستند ارتباطات چه گوارا را ببینند و خطوط ارتباطی وی را تحریم
کنند. با وجود اینکه چه گوارا در تلاش برای مخفی نمایاندن حضورش در کنگو
بود دولت آمریکا از موقعیت مکانی وی و فعالیتهایش آگاه بود. سازمان امنیت
جهانی از تمامی سخن پراکنیهای داخلی و خارجی وی که به وسیلهٔ تجهیزات برون
مرزی یو اس ان اس والدز که یک سیستم پستی شنیداری شناور بر روی اقیانوس
هند بود جلو گیری میکرد.
هدف چه گوارا صادر کردن انقلاب کوبا از طریق تربیت کردن جنگجویان محلی
سیمبا در مکتب مارکسیست و نظریه فوکو و استراتژیهای جنگی پارتیزانی بود.
اعدام
جسد چه گوارا
در بامداد ۸ اکتبر ۱۹۶۷ در نزدیکی لاایگه را (دهکده
کوچکی در بولیوی و در نزدیکی کوههای آند)،
چهگوارا به همراه چندتن دیگر از گروه چریکی به محاصره ارتش بولیوی -که به
وسیله ماموران سیا و افسران آمریکایی همراهی میشد- درآمدند و دستگیر
شدند.چند روز بعد چه توسط سربازان بولیویایی تران پس از
شکنجه اعدام میگردد. چه به قاتل خود میگوید:
نقل قول:
نقل قول:میدانم تو برای کشتن من آمدهای. مرا بکش. تو یک مرد
را میکشی.
جلاد از شنیدن این جمله خجالت میکشد و شروع به تیر اندازی با یک مسلسل
نیمهخودکارمی کند. ابندا ساق پای چه را هدف قرار میدهد و سپس دستان او
را. در این هنگام چه بر روی زمین میافتد و دست خود را گاز میگیرد (شاید
برای جلوگیری از گریه). در نهایت جلاد تیری به گردن و سینه چه میزند. به
جلاد توصیه شده بود که به سر وی شلیک نکند تا چنین به نظر آید که او در
درگیری کشته شدهاست[نیازمند منبع] بقایای
جسد چه گوارا در ۱۹۹۷ (میلادی) پیدا شد و به کوبا انتقال یافت.
در سانتا کلارا بنای یادبودی به
افتخار او ساخته شدهاست. او پیروزیهای شگرفی در این شهر در جریان جنگهای
انقلابی کوبا آفریده بود. فیدل کاسترو میگوید: در زندگی از دو خبر خیلی ناراحت شدم. یکی خبر مرگ مادرم و دیگری خبر مرگ چه
گوارا.
جلاد
چه گوارا
جلاد چه گوا ماریو تران در سال
۲۰۰۶ به بیماری آب مروارید دچار شد و در یک بیمارستان در کوبا مداوا گردید.
پسر وی در مصاحبه با روزنامه Santa Cruz de la Sierra این گونه بیان داشت:
۴ دهه از زمانی که پدرم کوشید تا یک رویا را نابود کند گذشت، و چه بازگشت و
نبرد دیگری را برد. به او ماریو تران پیر چشمهایش را برای دیدن رنگ آسمان و
جنگلها و خنده نوههایش هدیه داد.
میراث چهگوارا
چهل سال بعد از اعدام چه گوارا هنوز هم زندگی وی و کارهایش یکی از
بحثهای ادامهدار در جهان است. خیلی از صاحبنظران از جمله نلسون ماندلا از وی به عنوان یک قهرمان نام
میبرد و او را الهامدهندهٔ آزادی برای تمامی کسانی میداند که آزادی را
دوست دارند، همچنین ژان پل سارتر وی را هم
روشنفکر میدانست و هم از او به عنوان کاملترین انسان عصر ما یاد میکرد. چه
گوارا یک قهرمان ملی دوستداشتنی برای کوبائیان باقی میماند و تصاویر وی
روی سکههای فلزی کوبایی را زینت دادهاست و دانش آموزان هر روز را در
مدرسه با این حرف آغاز میکنند که: ما نیز مثل چه خواهیم شد. ترانه آستا سیمپره که به یاد او
ساخته شده از ترانههای محبوب است و به چند زبان اجرا شدهاست. در سرزمین
مادری وی آرژانتین جایی که در دبیرستانها نام وی را به خاطر میسپارند
موزههای بیشماری از چه کشور را پر کردهاست و در سال ۲۰۰۸ یک
مجسمهٔ برنزی از او در شهر تولدش روزاریو نصب گردید. علاوه بر این چه گوارا
برای بعضی از بولیویاییها به حضرت ارنست معروف است و او را فرد مقدسی
دانسته و میپرستند.
راستی یادم رفت اینو بگم
"کارلوس پوبلا" یه آهنگ معروف به اسم "بدرود فرمانده" واسه چگوارا خونه که توی اون آهنگ از نامه فیدل کاسترو الهام گرفته...
نکته جالب اینجاست که اون آهنگو به 52 زبان ترجمه کردن و خوندن!!
"محسن نامجو" هم این آهنگو به فارسی خونده که واقعا قشنگ از آب در اومده.
اگه پیداش کردین حتما گوش بدین
ارنستو رافائل گوارا دلاسرنا (به اسپانیایی: Ernesto
Rafael Guevara de la serna) (۱۴ ژوئن ۱۹۲۸، روساریو، استان سانتا فه - ۹ اکتبر ۱۹۶۷) که بیشتر بهنام چهگوارا یا الچه
شناخته میشود، پزشک، چریک، سیاستمدار و انقلابی مارکسیست، درِ آرژانتین زاده شد.
گوارا یکی از اعضای جنبش ۲۶ ژوئیه فیدل کاسترو بود. این جنبش در سال ۱۹۵۹ قدرت را در کوبا بهدست آورد. چهگوارا چندین پست مهم در دولت جدید
کوبا از جمله سفیر، رییس بانک مرکزی و وزیر صنایع را بر عهده داشت و پس از
آن با امید برانگیختن انقلاب در دیگر کشورها کوبا را ترک کرد. وی ابتدا در
سال ۱۹۶۶ به جمهوری دموکراتیک کنگو رفت و سپس به بولیوی سفر کرد. در اوایل اکتبر ۱۹۶۷ چهگوارا در بولیوی طی عملیاتی که توسط سازمان سیا طرحریزی شده بود
دستگیر شد. برخی باور دارند که سیا ترجیح میداد گوارا را برای بازجویی
زنده در دست داشته باشد، اما در هر صورت او بهوسیلهٔ ارتش بولیوی در
نزدیکی وایهگرانده در
مدرسه روستای لا ایگه را در سانتا کروز دلاسیهرا
به دستور بارریه نتوس
دیکتاتور نظامی کشته شد.
چه گوارا در ۲۲سالگی
پس از مرگ چهگوارا، او به عنوان یک تئوریسین، متخصص در فنون جنگی، و
جنگآور تبدیل به قهرمان جنبشهای انقلابی سوسیالیستی در سراسر جهان شد.
آلیدا، دختر چهگوارا مدعیست که پدرش کمونیست بود.[۱]
کنگو
چه گوارا در ۳۷ سالگی در کنگو سال ۱۹۶۵
در سال ۱۹۶۵ چه گوارا در یک اقدام مخاطره آمیز تصمیم به سفر به غرب
آفریقا گرفت تا معلومات و تجربیات خویش را به عنوان یک رهبر پارتیزان به شورشی که
آن روزها در کنگو جریان داشت عرضه کند. باتوجه به رییس جمهور الجزایر احمد
بن بلا؛ چه گوارا فکر میکرد که آفریقا یک حلقه ضعیف نظام امپریالیسمی است که توانایی یک انقلاب بزرگ را در
خود دارد. رییس جمهور مصر جمال عبدالناصر که به خاطر ملاقاتش با چه
گوارا در سال ۱۹۵۹ رابطهٔ برادرانهای با وی داشت برنامهٔ چه گوارا در مورد
جنگ در کنگو راناعاقلانه دید و به وی در مورد اینکه چهره اش تبدیل به یک
چهرهٔ تارزانی شود هشدار داد و وی را محکوم به شکست دانست.اماعلی رغم
هشدارهای وی چه گوارا راهنمای عمل کوبان با پشتیبانی حرکت سیمبای مارکسیست
که همزمان با بحران کنگو اتفاق افتاده بود شد.
سربازان مزدور آفریقای جنوبی که رهبریشان را مایک هوارا بر عهده داشت که
با ارتش کنگو کار میکرد در صدد خنثی کردن برنامههای چه گوارا برآمدند.
آنها میتوانستند ارتباطات چه گوارا را ببینند و خطوط ارتباطی وی را تحریم
کنند. با وجود اینکه چه گوارا در تلاش برای مخفی نمایاندن حضورش در کنگو
بود دولت آمریکا از موقعیت مکانی وی و فعالیتهایش آگاه بود. سازمان امنیت
جهانی از تمامی سخن پراکنیهای داخلی و خارجی وی که به وسیلهٔ تجهیزات برون
مرزی یو اس ان اس والدز که یک سیستم پستی شنیداری شناور بر روی اقیانوس
هند بود جلو گیری میکرد.
هدف چه گوارا صادر کردن انقلاب کوبا از طریق تربیت کردن جنگجویان محلی
سیمبا در مکتب مارکسیست و نظریه فوکو و استراتژیهای جنگی پارتیزانی بود.
اعدام
جسد چه گوارا
در بامداد ۸ اکتبر ۱۹۶۷ در نزدیکی لاایگه را (دهکده
کوچکی در بولیوی و در نزدیکی کوههای آند)،
چهگوارا به همراه چندتن دیگر از گروه چریکی به محاصره ارتش بولیوی -که به
وسیله ماموران سیا و افسران آمریکایی همراهی میشد- درآمدند و دستگیر
شدند.چند روز بعد چه توسط سربازان بولیویایی تران پس از
شکنجه اعدام میگردد. چه به قاتل خود میگوید:
نقل قول:
نقل قول:میدانم تو برای کشتن من آمدهای. مرا بکش. تو یک مرد
را میکشی.
جلاد از شنیدن این جمله خجالت میکشد و شروع به تیر اندازی با یک مسلسل
نیمهخودکارمی کند. ابندا ساق پای چه را هدف قرار میدهد و سپس دستان او
را. در این هنگام چه بر روی زمین میافتد و دست خود را گاز میگیرد (شاید
برای جلوگیری از گریه). در نهایت جلاد تیری به گردن و سینه چه میزند. به
جلاد توصیه شده بود که به سر وی شلیک نکند تا چنین به نظر آید که او در
درگیری کشته شدهاست[نیازمند منبع] بقایای
جسد چه گوارا در ۱۹۹۷ (میلادی) پیدا شد و به کوبا انتقال یافت.
در سانتا کلارا بنای یادبودی به
افتخار او ساخته شدهاست. او پیروزیهای شگرفی در این شهر در جریان جنگهای
انقلابی کوبا آفریده بود. فیدل کاسترو میگوید: در زندگی از دو خبر خیلی ناراحت شدم. یکی خبر مرگ مادرم و دیگری خبر مرگ چه
گوارا.
جلاد
چه گوارا
جلاد چه گوا ماریو تران در سال
۲۰۰۶ به بیماری آب مروارید دچار شد و در یک بیمارستان در کوبا مداوا گردید.
پسر وی در مصاحبه با روزنامه Santa Cruz de la Sierra این گونه بیان داشت:
۴ دهه از زمانی که پدرم کوشید تا یک رویا را نابود کند گذشت، و چه بازگشت و
نبرد دیگری را برد. به او ماریو تران پیر چشمهایش را برای دیدن رنگ آسمان و
جنگلها و خنده نوههایش هدیه داد.
میراث چهگوارا
چهل سال بعد از اعدام چه گوارا هنوز هم زندگی وی و کارهایش یکی از
بحثهای ادامهدار در جهان است. خیلی از صاحبنظران از جمله نلسون ماندلا از وی به عنوان یک قهرمان نام
میبرد و او را الهامدهندهٔ آزادی برای تمامی کسانی میداند که آزادی را
دوست دارند، همچنین ژان پل سارتر وی را هم
روشنفکر میدانست و هم از او به عنوان کاملترین انسان عصر ما یاد میکرد. چه
گوارا یک قهرمان ملی دوستداشتنی برای کوبائیان باقی میماند و تصاویر وی
روی سکههای فلزی کوبایی را زینت دادهاست و دانش آموزان هر روز را در
مدرسه با این حرف آغاز میکنند که: ما نیز مثل چه خواهیم شد. ترانه آستا سیمپره که به یاد او
ساخته شده از ترانههای محبوب است و به چند زبان اجرا شدهاست. در سرزمین
مادری وی آرژانتین جایی که در دبیرستانها نام وی را به خاطر میسپارند
موزههای بیشماری از چه کشور را پر کردهاست و در سال ۲۰۰۸ یک
مجسمهٔ برنزی از او در شهر تولدش روزاریو نصب گردید. علاوه بر این چه گوارا
برای بعضی از بولیویاییها به حضرت ارنست معروف است و او را فرد مقدسی
دانسته و میپرستند.
راستی یادم رفت اینو بگم
"کارلوس پوبلا" یه آهنگ معروف به اسم "بدرود فرمانده" واسه چگوارا خونه که توی اون آهنگ از نامه فیدل کاسترو الهام گرفته...
نکته جالب اینجاست که اون آهنگو به 52 زبان ترجمه کردن و خوندن!!
"محسن نامجو" هم این آهنگو به فارسی خونده که واقعا قشنگ از آب در اومده.
اگه پیداش کردین حتما گوش بدین