رادیو چهرازی |Radio Chehrazi|

[ÆMÆշЇÑζ]

 به نام خدا

داستان ها و ریمیکس هایی از همون قصه قدیمی ..
جمشید / حبیب / دلبر ..

 

توضیح و معرفی کوتاه داستان واسه دوستانی که تا الان اسم رادیو چهرازی یا همون جمشید / حبیب / دلبر به گوششون نخورده ..

جمشید کیه ؟ حبیب کیه؟ اصلا رادیو چهرازی ینی چی؟ دلبر کیه ؟ نقش اون بین حبیب و جمشید چیه؟

 اگر میخواین که از دنبال کننده های این موضوع باشید باید توضیحات اولیه رو با دقت بخونین ..
مطالب سنگینه . هرکسی متوجه نمیشه مگر با تامل و تفکر رو هر قسمت ..
تکست ها کمی سنگین هستن . گرچه که ما حتما فایل صوتی و تصوری هم قرار میدیم برای بهتر متوجه شدن شما عزیزان
پس با دقت بخون جون دل !

رادیو چهرازی از کجا شکل گرفت ؟  این سه تا کرکتر اصلی نقششون چیه ؟ اصلا داستان چیه ؟

 همه چی برمیگرده به 20 سال قبل ..
زمانی که فردی به نام حبیب وارد اسایشگاه روانی میشه .. چرا اسایشگاه؟ خوب دیوونه بود بیچاره  (:
جوان اول  ( اوولین جوان ) اسایشگاه بودش ..
تا با کسی به نام جمشید اشنا میشه ..  این دوتا میشن رفیق صمیمی همدیگه از همون اولی که اسایشگاه افتتاح میشه !!
جوان اول اسایشگاه بودن .. تا یهویی دلبر وارد اسایشگاه میشه ..
و حبیب عاشق دلبر میشه ! ولی دلبر ما عاشق جمشید بوده ..
و کل داستان حول محور صحبت ها و روایت هایی که بین این 3 تا کرکتر اتفاق میفته جریان داره ...

 #فکت
بعد چند سال دوستی حبیب و جمشید
به ذلایلی که حتی واسه ادمین های این تاپیک هم معلوم نیس جمشید فوت میکنه..
ولی حبیب نمیتونه قبول کنه
و همچنان بعد فوت جمشید این حبیبه که داره تو ذهنش با جمشید صحبت میکنه و گه گاهی حتی تو دهنش هم گله داره از رفاقت با جمشید ..
و حتی مکالمه های خیالی حبیب با جمشید درون ذهنش هم بی نهایت جالب و تامل برانگیزه ..

  دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
https://tehranpodcast.ir/podcast/%D8%A7%D9%BE%DB%8C%D8%B2%D9%88%D8%AF-16/

نام اپیزود بالا / پاییز

برای کسایی که اولین باره که به رادیو چهرازی گوش میدن این به نظر بنده سبک ترین اپیزود از نظر مفهومه..
حبیب تو این اپزود سر فصل پاییز با جمشید به گفت و گو میپردازه .. حتما گوش بدین . چون اپیزود اصلی و از زبان خود حبیب این داستان روایت میشه
گوش بدین . اگر جاییش هم متوجه نشدین ادمین های این تاپیک با کمال میل قادر به پاسخگویی ابهامات و سوالات شما هستند ..

 از محاسن پاییز همین بس که

دلبر لباس قشنگا رُ از توو گنجه درمی‌آره، پایین کمی لخت، بالا کت و کلفت، آدم حظ می‌کنه...

 #پاییز

 

این تاپیک به همراه اپدیت روزانه خواهد بود
و به علت سنگینی برای درک بهتر دوستات عزیز ما اپدیت هایی هم به صورت فایل های صوتی و تصویری قرار میدیم
اپیزود های بعدی هم که دلبر نقش پررنگ تری داره داخلشون هم به زودی به اشتراک خواهیم گذاشت ..
اگر مطالب یا عکس هایی مربوط به رادیو چهرازی دارین خوشحال میشیم که ما رو هم در این تاپیک برای علاقه مندان به این سری همراهی کنین  

[Medusa]

اپیزود سومشونو بذار، یکم حال و هوای نوروز و بهار و... بگیریم دم عیدی. (((:

[ÆMÆշЇÑζ]

اپیزود سومشونو بذار، یکم حال و هوای نوروز و بهار و... بگیریم دم عیدی. (((:

اونم خیلی قشنگه .. حتما میزاریمش
دوتا نکته
اول اینکه اپیزود پاییز رو من روی گوگل درایو اپلود کردم . واسه شما اومد ایا؟
دوم . عکس خرابه . ادیت کن و دوباره بزارش (;

[ғαறØᴜs_ραѕѕeя_βყ]

دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.

| اپیزود شانزدهم _پاییز(:|

♡

به جمشید می‌گیم: 

سر معرکه مهمون نمی‌خوای دل‌مون گرفته؟

 می‌گه: بابا کجاش دل‌گیره؟ !

نگا نارنگیا رُ ، نگا نارنجیا رُ ، 

به‌زبانِ حال با انسان سخن می‌گه. خرمالو رُ ببین!


دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.




می‌گم: جمشید نارنجی چیه؟
 مهر، آبان، وای از آذر؛ 
چه‌جوری بگذرونیم امسالو؟!
 تولد جمشید آبانه. خب معلومه خوشش میاد. راه می‌ره می‌گه: دنیا یعنی محاسنِ پاییز.
 می‌گم: خب مثلا چارتا مثال بزن از این محاسن. می‌گه دلبر لباس قشنگا رو از تو گنجه درمیاره، پایین کمی لخت، بالا کت‌وکلفت، آدم حظ می‌کنه.
 می‌گم: اولا چشتو درمیارما، دوما این‌که نصفش معایبه؛ حیف تابستون نبود که همه‌ش لخت؟
 یه چای می‌ریزه می‌ذاره جلومون، می‌گه: حالا دلبر هیچی، شبا رو چی می‌گی؟
 مگه تو خودت عاشق شبا نیستی؟ پاییز همه‌ش شبه دیگه. نصف روز غروبه.
 می‌گم: آقا ما دو ساعت شب بسّ‌مونه، زیادم هست. می‌خوایم زودتر بیدار شیم تموم شه. یه چراغی می‌ذاریم اون گوشه تاریک‌روشن می‌شینیم ستاره می‌شمریم تا سحر چه زاید باز(:

دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
https://tehranpodcast.ir/wp-content/uploads/2015/10/16.mp3





دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
#دلبر(:_جمشید_حبیب_پاییز!

[امیر‌حسین]

| اپیزود_سوم،بهار|

سر صُپی دوباره پاشدیم اومدیم خسته باشیم، جمشید پرید وسط گفت ببین چقد سمنو داریم، ببین زندگی هنوز خوشگلیاشو داره.
گفتیم جمشید الحق که دیوونه ای، بیا بشین یه دیقه خسته باش جای این جلافتا سر صُپی.
دستشو تا مچ کرد تو کاسه، گفتی یعنی می خوام بهت بگم دنیای دیوونه ها از همه قشنگه .
بذا دهنت هر چی نداره صفا داره.
پاشدیم تا این فضای خستگیه ما رو مبتذل نکرده زدیم بیرون یه سیگار ِ ناشتا بگیرونیم له بشیمو جالمون جا بیاد.
کبریت نکشیده جمشید پرید وسط گفت نیگا امسال عدس سبز کردیم جای گندم!
پارسال برف زیاد نشست، سردرختیا همه رفتن زیر سرما.
گفتیم جمشید پس تو کی خسته میشی سگ مصب؟
گفت مگه چته باز؟


دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
زندگی هنوز خوشگلیاشو داره..

[ÆMÆշЇÑζ]

  رفت...
عین رفتن جان از بدن دیدم که جانم می‌رود...

#اپیزود : خداحافظ دلبر
 

#فکت : عجول نباشید , تمام اپیزود ها به نوبت در تاپیک قرار میگیرند..

[ÆMÆշЇÑζ]

 -بس که نمی‌نگره!
+خب خسته شو!
-خسته شم بشم عین تو؛ که یادت نمیاد؟
+آخه اینطوری به چه درد می‌خوره؟
-به این درد که یادمه.
صب که پا میشم تا شب یادمه...!

#اپیزود . هفت اسمان    

[ÆMÆշЇÑζ]

   هرچی آب می‌جُستیم تشنگی گیرمون می‌اومد. واسه چی؟ تو فهمیدی...؟؟

اپیزود : خداحافظ دلبر
 

[ғαறØᴜs_ραѕѕeя_βყ]

آقا ما خسته‌ایم، شما گردنت بلنده، می‌تونی بگی باهار کدوم وره؟ جمشید از پشت سر گفت یعنی می‌خوام بت بگم هنوز خوشگلیاشو داره. تو دل‌مون گفتیم جمشید کله‌پدرت از بس دیوونه‌ای. باهار عیدی داد، عیدی مبارک.

#|اپیزود_سوم|

[ÆMÆշЇÑζ]

گفتم چشت درآد..

#دلبر