گفت و گو آزاد نسخه ۴۱4

[فرنودِ بن گیومرث]

مثلِ چی؟
وقتی می ری توالت توسّط هیولایِ فاضلاب به پایین کشیده بشی؟
:دی

مثلِ خیلی چیزا
مثلا یهو یه هواپیما موشک بندازه توی اتاقم
*پ.ن: فرودگاه نزدیک به خونه ما هست.-.

اون ها هواپیماهای مسافربریند توی خودشون موشک ندارند زن.
من با اسلندرمن بیش تر موافقم.
نزدیک خونتون جنگل نیست؟

[αѕтer]

خوبی عزیزم ؟

مرسی
شما خوبید؟!
خوشید؟!

مرسی (:

[*Aɴѕel*]

مثلِ خیلی چیزا
مثلا یهو یه هواپیما موشک بندازه توی اتاقم
*پ.ن: فرودگاه نزدیک به خونه ما هست.-.

اون ها هواپیماهای مسافربریند توی خودشون موشک ندارند زن.
من با اسلندرمن بیش تر موافقم.
نزدیک خونتون جنگل نیست؟

نکته زیبایی بود
ولی بازم استرس دارم
به قول طرفی؛
همه اینا از بیکاریه بیش از حده
وقتی ادم بیکار باشه به خیلی چیزا فکر میکنه

بله هست!

[فرنودِ بن گیومرث]

مرسی
شما خوبید؟!
خوشید؟!

مرسی (:

اگه اون احوال پرسی خطاب به من بود باید تشکّر کنم.

بعد چند وقت میاید فلشخور؟

---

اون ها هواپیماهای مسافربریند توی خودشون موشک ندارند زن.
من با اسلندرمن بیش تر موافقم.
نزدیک خونتون جنگل نیست؟

نکته زیبایی بود
ولی بازم استرس دارم
به قول طرفی؛
همه اینا از بیکاریه بیش از حده
وقتی ادم بیکار باشه به خیلی چیزا فکر میکنه

بله هست!

برو مجله دانشکده رو بخون برای سال هزار و سیصد و نود و هفت مثلاً.
توی شماره دوّمش که خرداد اومده یک بخشی راجع به تئاتر فرانسه حرف می زنه که چه طور از قرن 15 تا 17 رو طی کرده.

[αѕтer]

مرسی (:

اگه اون احوال پرسی خطاب به من بود باید تشکّر کنم.

بعد چند وقت میاید فلشخور؟

آره برای شما بود ..

ی 4 سالی هست فقط میام سر میزنم و میرم ..

[*Aɴѕel*]

نکته زیبایی بود
ولی بازم استرس دارم
به قول طرفی؛
همه اینا از بیکاریه بیش از حده
وقتی ادم بیکار باشه به خیلی چیزا فکر میکنه

بله هست!

برو مجله دانشکده رو بخون برای سال هزار و سیصد و نود و هفت مثلاً.
توی شماره دوّمش که خرداد اومده یک بخشی راجع به تئاتر فرانسه حرف می زنه که چه طور از قرن 15 تا 17 رو طی کرده.

دارم مجله زنِ سال ۱۳۴۶ رو میخونم
خیلی جالبه
+
تکلیف اون جنگل ها چی شد؟!
چیکارشون داشتی؟!

[سهَ‌ند]

یه سری آهنگ ها هستن که موقع شنیدنشون باید خودتُ بغل کنی و چونه ت بشه رفیق زانوهات

دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
https://ts2.tarafdari.com/contents/user202471/content-sound/04.dariush_-_harfi_dari.mp3

[αѕтer]

یکم خودتونو معرفی کنید

منم آشنا شم باهاتون

[فرنودِ بن گیومرث]

اگه اون احوال پرسی خطاب به من بود باید تشکّر کنم.

بعد چند وقت میاید فلشخور؟

آره برای شما بود ..

ی 4 سالی هست فقط میام سر میزنم و میرم ..

و وقتی که قبل تر برای فلشخور می ذاشتید رو الان کجا خرج می کنید؟
فکر کنم 4 سال پیش مقارن با آغاز دانشجویی شما باشه.

---

برو مجله دانشکده رو بخون برای سال هزار و سیصد و نود و هفت مثلاً.
توی شماره دوّمش که خرداد اومده یک بخشی راجع به تئاتر فرانسه حرف می زنه که چه طور از قرن 15 تا 17 رو طی کرده.

دارم مجله زنِ سال ۱۳۴۶ رو میخونم
خیلی جالبه
+
تکلیف اون جنگل ها چی شد؟!
چیکارشون داشتی؟!

آه دهه چهلِ عزیزم.
دهه چهلِ رویا هام.
اشک هایش را پاک می کند*
+
می خواستم اسلندر من رو بفرستم ببرتت جنگل .

[*Aɴѕel*]

یکم خودتونو معرفی کنید

منم آشنا شم باهاتون

ملیکام
و به قول فرنود*اسکی
یه ۱۴ دور ،دور خورشید چرخیدم
لوکیشن هم شهرِ باران