گفت و گو آزاد نسخه ۴۱4

[_sehun_]

تو خودتم فرشته ای که  

---

عِ چی شد؟ ._.
رهامو صدا کنم؟

من یه خسیسیم که نگو:v
رهام و امیر دارن کتابشونو میخونن وارد حریم خصوصیشون نشو._.!

ن تو بخشنده ای الانم ب خواهریت 50 تومن میدی
کتاب چی؟._.

[*Aɴѕel*]

باور کن حالم داره از هر چی ادمه بهم میخوره
+
شما ها همه فرشته این<:

با این نوع تفکرت...همه ادماهم حالشون از تو بهم میخوره

شاید...

[Prometheus]

با این نوع تفکرت...همه ادماهم حالشون از تو بهم میخوره

شاید...

شک نکن!

[ғαறØᴜs_ραѕѕeя_βყ]

ای بابا چرا زودتر نگفتی تا دست این دو عاشق رو تو دست هم بزاریم
؟!)؛

تازه عارف ه  ام چانیول دوس داره
فقط توی ک نمیدوسی اونم ب خاطر حسودیته/:

لعنتی من کجام حسوده lol
اوه فاطی :/

[Medusa]

با این نوع تفکرت...همه ادماهم حالشون از تو بهم میخوره

شاید...

عه! نخیرم! 
کسی حالش از تو به هم نمیخوره، خودتم چون الان مودت پایینه حس میکنه حالت از بقیه به هم میخوره. .-. 

[*Aɴѕel*]

شاید...

عه! نخیرم! 
کسی حالش از تو به هم نمیخوره، خودتم چون الان مودت پایینه حس میکنه حالت از بقیه به هم میخوره. .-. 

صنم
با خستگی اومدم خونه
دیدم یکی اومده داره فحش رکیک بهم میده
هر کی بود حالش از ادما بهم میخورد!
اخه من چیکارشون دارم؟!
سرم تو لاک خودمه تا با این ادمای کثیف روبه رو نشم
بعد اونا سرشونو میان تو لاکم میکنن؟!
خسته شدم

[ᴀᴡᴀʏᴀᴜʀᴏʀᴀ]

من یه خسیسیم که نگو:v
رهام و امیر دارن کتابشونو میخونن وارد حریم خصوصیشون نشو._.!

ن تو بخشنده ای الانم ب خواهریت 50 تومن میدی
کتاب چی؟._.

من تو جیبم پشم نی:|
اسمشون طولانی بود یادم نمیاد._.

[فرنودِ بن گیومرث]

عه! نخیرم! 
کسی حالش از تو به هم نمیخوره، خودتم چون الان مودت پایینه حس میکنه حالت از بقیه به هم میخوره. .-. 

صنم
با خستگی اومدم خونه
دیدم یکی اومده داره فحش رکیک بهم میده
هر کی بود حالش از ادما بهم میخورد!
اخه من چیکارشون دارم؟!
سرم تو لاک خودمه تا با این ادمای کثیف روبه رو نشم
بعد اونا سرشونو میان تو لاکم میکنن؟!
خسته شدم

چرا بلاکش نمی کنی و به جاش نمیای بحث مهم نقد داستان رو پیش ببریم؟
:دی

[*Aɴѕel*]

صنم
با خستگی اومدم خونه
دیدم یکی اومده داره فحش رکیک بهم میده
هر کی بود حالش از ادما بهم میخورد!
اخه من چیکارشون دارم؟!
سرم تو لاک خودمه تا با این ادمای کثیف روبه رو نشم
بعد اونا سرشونو میان تو لاکم میکنن؟!
خسته شدم

چرا بلاکش نمی کنی و به جاش نمیای بحث مهم نقد داستان رو پیش ببریم؟
:دی

خستم از این ادما
یه شب خواستم خوش باشم
یه شب
خواسته زیادیه؟!

[فرنودِ بن گیومرث]

ن تو بخشنده ای الانم ب خواهریت 50 تومن میدی
کتاب چی؟._.

من تو جیبم پشم نی:|
اسمشون طولانی بود یادم نمیاد._.

طولانی تر از "حدیث مرده بر دار کردن آن سوار که خواهد آمد، به روایت خواجه ابوالمَجد محمدبن علی‌بن ابوالقاسم وَرّاق دبیر" ؟
یا "پژوهشی و ژرف و سترگ در سنگواره های قرن بیست و پنجم زمین‌شناسی یا چهاردهم، بیستم فرقی نمی‌کند " ؟
یا "ناگهان هذا حبیب‌الله مات فی حب‌الله هذا قتیل‌الله مات بسیف‌الله" ؟
یا "صندلی کنار پنجره بگذاریم و بنشینیم و به شب دراز تاریک خاموش سرد بیابان نگاه کنیم" ؟


سادیست خودتی.