گفتگوی آزاد نسخه ۳۹۹

[امیر‌حسین]

ب سلاتمتی آزاادیییی

عفو رهبری خوردیا v:
۱۵ ساعت مونده بود

[ғαறØᴜs_ραѕѕeя_βყ]

بگم خب جذابیتش میرع 
قسمتی که دربارع مرگ حرف میزنه
ی شخصیه به اسم نات آکرمن که خیلی پولدار و خفنه
بعد مرگ وارد خونش میشه و بهش میگه سلام من مرگم یارو برگاش میریزه خلاصه میگه میخوام جونتو بگیرم فلان بعد نات میگه 
ن فرصت بده بهم بعد شرط بندی میکنن بازی میکنن ....
قسمت های جذابش رو خودت بخون
قسمت دوران شوم زندگی ما
اعترافات یک سارق 
داستان های بعدشه:/

واو , مث سگ های ولگرد هدایت پارت ب پارته پس
حتماا میرسم سراغش
مرسی کلی

خواهش میکنم 
شمارع کارت بدم؟.-.

[_sehun_]

ععر من شمارو چقد دوس دارم و شم چقد دوس داشتنی و با معرفتید

[_ƇRAƵƳ_]

شرمنده روش کراش زدن دلم نمیاد عوضش کنم:/

کی روش کراشیده؟ ها؟؟؟
این کراش منه ها!!!!

وحید.a

[*Aɴѕel*]

بریم استانبول دیگه._.
@"صباnafas"
المان رو با هواپیما میبرمت:^

منو ببر شانزه لیزه*-*

[Prometheus]

بریم استانبول دیگه._.
@"صباnafas"
المان رو با هواپیما میبرمت:^

ترلان قرار بود منم ببریا یادت که نرفته

[ғαறØᴜs_ραѕѕeя_βყ]

پیر شدم باو
موهام سفید شدع._.
صورتم چروک افتاده._.
دندون ندارم دیگح._.
چشام خوب نمیبینه._.
و این قبیل داستانا...

خدا شاهده ما هم سن تو بودیم پامونو جلو مامان بابامون دراز نمیکردم ترلان هم شاهده
برو تو دشت و کمند بپر بدو چیه این حرفا
اه اعصابمو بهم ریختی , گفتی شماره شیدا چند بود ؟ ):

از شهادت های من استفاده کاربردی میکنی لنتی هزینه دارع:/

[_sehun_]

ب سلاتمتی آزاادیییی

عفو رهبری خوردیا v:
۱۵ ساعت مونده بود

ب قول کردا اَی زانِم(میدونم)
از شمام مرسی♥

[Âɴɢ℮ℓ Evιℓ]

ب سلاتمتی آزاادیییی

اولین نفر من فهمیدم جایزمو بده D;

[_ƇRAƵƳ_]

بریم استانبول دیگه._.
"صباnafas"
المان رو با هواپیما میبرمت:^

اول بریم سهونو خفتش کنیم
من فدای قدوبالات