: ≈ گفتگـو آزاد نسخـ ـه ۳۸۲ ≈

[ρυяρℓє_ѕку]

سلام بانو جان (:
دلنگرانمون کردی ک ، نه بابا فدای سرت ((;
به احوالات آشفته بگو دور شن و اینقد دشواره ندن ننه 

بادمجان کبابی تهرون که آفت نداره دلبر ((:
چش اطاعت امر ._./
حالت چطوره فخری؟

ننه حالا چرا کبابی ._. ؟
چشمت بی بلا ((:
حالمون خوبه بانو ، حال خودت و دلت چطوره ؟ 

[م‍حمّد]

*خیلی وقته حرف ممیزی نزدم. دلم هوای حرف ممیزی کرده*
شمارشو بده خودم زنگ بزنم ): لازم نیست زحمت بکشی ):

برو حرف ممیزی بزن|: عجبا._.
شبت بخیر.__.

تو هم دورمون انداختی 

[شـــقآیــق]

عهo_O
الهه بودین؟
همش یادم بود ی "ال"داشت
ببخشید
خوبم مرسییییییییییییییییی..خانم کجایی.همش ی بار حرف زدم باهوتون ولی نمیدونم دلتنگ بودم
خوبین؟

فدای کلت اشکال نداره ممنون که به یادم بودی دلربا ((:
به خاطر قلب گرمته خودتم از کسایی هستی که با یه بار هم تو ذهن ثبت میشی
من رهگذرم دیگه میام و میرم پیر شدم زود خسته میشم شماها ببخشید
خوبم به خوبیتون (:

مغزم مثه ماهیه..اسما یادم میره
ممنون عزیز..(:
خسته نباشین(:
خوش حال شدم خیلی زیاد..یکم بیشتر بیایین فیض ببریم از حضورتون(=

[чернаяЛуна]

قرار نبود بری : ))))


(یا فک کنیم بمیری به قول خودت؟)

اگه یه خانم محترم منصرفم نمی کرد می رفتم!
ناراحتی؟!

من تازه اومدم کوج میخواستی بری زیبا؟
راستی قضیه ی آدامس موزی چی بود؟

[SɪʟᴠᴇʀMɪɴᴅ]

شما ها اگه خواهر نداشتین چطوری زندگی میکردین؟

[شـــقآیــق]

این ریحونم ک ننه همس...ایشه

[ᴀᴡᴀʏᴀᴜʀᴏʀᴀ]

اگه یه خانم محترم منصرفم نمی کرد می رفتم!
ناراحتی؟!

من تازه اومدم کوج میخواستی بری زیبا؟
راستی قضیه ی آدامس موزی چی بود؟

می خواستم برم یجایی که فقد...|: نمیدونم.___.
یادت رفت؟D:: لاغریت بود منظورم دگ همش بت میگفتم

[SɪʟᴠᴇʀMɪɴᴅ]

خدا رو شکر من نه خواهر دارم و نه برادر.

[ρυяρℓє_ѕку]

این ریحونم ک ننه همس...ایشه

این ننه افتاده تو دهنم ._. 
ننه همم حتی اونی ک ده سال ازم بزرگتره .__.

[☪爪尺.山丨几几乇尺☪]

@کرونا


این فیک منه /)


@سپیدر من فیک کی هستی؟ /)